10 اسفند 1400
شازده کوچولو
کتاب «شازده کوچولو» یا «شاهزاده کوچولو» نوشتهی نویسندهی فرانسوی، «آنتوان دوسنت اگزوپری» (۱۹۰۰ تا ۱۹۴۴ میلادی) برای اولین بار در سال ۱۹۴۳ میلادی در نیویورک منتشر شد. این کتاب تا کنون به بیش از ۲۸۰ زبان و گویش در سرتاسر جهان ترجمه و چاپ شده و بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است. کتاب «شازده کوچولو» به عنوان بهترین کتاب قرن بیستم فرانسه انتخاب شد و به طور متوسط در هر سال یک میلیون نسخه از آن در دنیا به فروش میرسد.
دربارهی شازده کوچولو
شازده کوچولو نوشتهی آنتوان دوسنت اگزوپری، یکی از ماندگارترین و محبوبترین آثار ادبیات جهان است؛ اثری که با زبانی ساده و کودکانه، مفاهیمی عمیق، شاعرانه و فلسفی را بیان میکند. این کتاب که نخستین بار در سال ۱۹۴۳ منتشر شد، از همان آغاز توجه خوانندگان بزرگسال و کودک را بهطور همزمان جلب کرد و به اثری فراتر از یک داستان کودکانه بدل شد. شازده کوچولو تا امروز به بیش از ۵۰۰ زبان و گویش ترجمه شده و از پرفروشترین کتابهای تاریخ است.
نویسندهی کتاب، آنتوان دوسنت اگزوپری، خلبان، نویسنده و فیلسوفی اهل فرانسه بود که تجربیات پرواز و تنهایی در دل آسمان را با بینشی شاعرانه در آثارش منعکس میکرد. او در شازده کوچولو بخشی از جهانبینی خود را با ترکیبی از سادگی و ژرفا به تصویر کشیده است. این کتاب نتیجه تلاقی زندگی در آسمان و تأملاتی انسانی دربارهٔ عشق، فقدان، تنهایی و معنای زندگی است.
داستان کتاب با سقوط یک خلبان در بیابان آغاز میشود؛ جایی که او با پسرکی مرموز و لطیف از سیارهای دیگر مواجه میشود. این پسرک، شازده کوچولو، در سفرهای میانسیارهای خود با شخصیتهایی مواجه شده که هرکدام نمادی از ویژگیهای انسانیاند: پادشاه، مرد خودپسند، میخواره، تاجر، فانوسبان و جغرافیدان. این سفر نمادین، نوعی سیر درونی است که به درک بهتر از ماهیت انسان و هستی منتهی میشود.
آنچه شازده کوچولو را تا این حد خاص و محبوب کرده، زبان استعاری و چندلایهٔ آن است. در حالیکه کودکان داستان را همچون افسانهای فانتزی دنبال میکنند، بزرگسالان در ورای خطوط ساده، نقدی عمیق به دنیای بزرگترها، رفتارهای خشک و بیاحساس، و غفلت از ارزشهای انسانی و احساسی مییابند. این کتاب دعوتی است برای بازگشت به خلوص، صداقت، و نگاه کودکانهای که در گذر زمان از دست رفته است.
شازده کوچولو، نمایندهی معصومیت، کنجکاوی و جستوجوی معنای عشق و دوستی است. در سیارهی خود، گل سرخی دارد که نسبت به آن احساس مسئولیت و وابستگی دارد، اما این رابطه، برای او با پرسشهایی آمیخته از شک و مهر همراه است. گل، نماد عشق است؛ عشقی که در عین زیبایی و لطافت، با خود درد، شک و نیاز به مراقبت میآورد. پیوند میان شازده و گل، تصویری از روابط انسانی است که تنها با گذشت زمان و درک متقابل، معنا پیدا میکند.
یکی از تأثیرگذارترین بخشهای کتاب، گفتوگوی شازده کوچولو با روباه است. روباه با جملهی معروف خود «جز با دل نمیتوان خوب دید؛ آنچه اصل است از چشم پنهان است» به قلب فلسفهی کتاب راه میبرد. این جمله نهتنها پیام مرکزی داستان است، بلکه در جهان ادبیات بهصورت ضربالمثلی جهانی درآمده است. روباه به شازده کوچولو آموزش میدهد که معنا و ارزش هر چیز در ارتباط، شناخت و دلبستگی شکل میگیرد.
در کتاب، دنیای آدمبزرگها دنیایی بیروح، بیتخیل و اسیر منطق خشک معرفی میشود. آنها جدولها، عددها و مالکیت را جدی میگیرند، اما نمیتوانند چیزی را با دل حس کنند. اگزوپری با نگاهی شاعرانه اما منتقدانه، بزرگسالان را به تأمل در دنیای خودشان و بازگشت به شهود درونی دعوت میکند. جهان آنها، خالی از رویا و معنا شده است و تنها نگاهی کودکمانند میتواند آن را نجات دهد.
تصویرسازیهای نویسنده نیز بخش مهمی از جذابیت این کتاب هستند. نقاشیهای ساده و لطیف اگزوپری—از شازده، گل، روباه و فیل در شکم مار بوآ—نقشی نمادین دارند و خواننده را نهفقط از طریق واژهها، بلکه از طریق تصویر نیز با روح لطیف داستان همراه میسازند. نقاشیها، هم پیام داستان را تقویت میکنند و هم احساس صمیمیت بیشتری به کتاب میبخشند.
شازده کوچولو کتابی است دربارهی فراموشی انسان از اصل خود. انسانی که در دنیای ماشینی و مادیگرا، عشق، دوستی، مسئولیت، و درک قلبی را فراموش کرده است. اگزوپری با نگاهی فلسفی و در عین حال شاعرانه، خواننده را به بازاندیشی در معناهای عمیق زندگی دعوت میکند و یادآور میشود که انسانها مسئول کسانیاند که به آنها دل میبندند.
فراتر از محتوای معنوی، داستان کتاب، لحنی لطیف، صمیمی و گاه اندوهگین دارد. این ترکیب، اثری خلق کرده که هم لبخند بر لب مینشاند و هم اشک به چشم میآورد. تجربهی خواندن شازده کوچولو، تجربهای عاطفی و انسانی است که خواننده را به دنیایی دیگر میبرد، اما همزمان او را عمیقتر با خود واقعیاش آشنا میکند.
در جهان پرتلاطم امروز، کتاب شازده کوچولو همچنان حرفهایی برای گفتن دارد. این کتاب، فراتر از زمان و مکان، اثری جاودانه است که مخاطب خود را از کودک تا بزرگسال، از شرق تا غرب، با زبانی جهانی و انسانی مخاطب قرار میدهد. با هر بار خواندن، دریچهای تازه از معنا و درک عاطفی بهروی خواننده گشوده میشود.
در پایان، شازده کوچولو را نمیتوان تنها یک کتاب دانست؛ این اثر، نوعی تجربهی روحی است، سفری درونی است که هر انسان باید روزی آن را طی کند. کتابی که بهظاهر ساده، اما بهراستی پیچیده و عمیق است. اگزوپری با این اثر، به جهانیان یاد داد که مهمترین چیزها، نه دیده میشوند و نه خریدنیاند؛ بلکه در قلب و نگاه عاشقانه پنهاناند.
داستان شازده کوچولو
شخصیت اصلی داستان کتاب «شازده کوچولو» فردی بینام است. وی با بحث در مورد ماهیت بزرگسالان و ناتوانی آنها در درک «چیزهای مهم» داستانش را شروع می کند. وی به عنوان آزمایشی برای تعیین اینکه آیا یک بزرگسال به اندازهی یک کودک روشن فکر است، تصویری را نشان می دهد که در ان یک مار یک فیل را خورده است. بزرگترها همیشه پاسخ میدهند که تصویر یک کلاه را به نشان میدهد، و بنابراین او میفهمد که فقط درباره چیزهای «معقول» با آنها صحبت کند، نه چیزهای خیالی.
در ادامه وی خلبان هواپیما می شود و یک روز هواپیمای او در صحرای بزرگ آفریقا سقوط می کند. او به اندازهی هشت روز آب دارد و باید هواپیمایش را تعمیر کند. در اینجا به طور غیرمنتظره ای مورد استقبال پسر کوچکی به نام «شازده کوچولو» قرار می گیرد. شاهزاده موهای طلایی و خنده ای دوست داشتنی دارد و تا زمانی که به آنها پاسخ داده شود، سوالات خود را تکرار می کند.
شاهزاده از راوی می خواهد که گوسفندی بکشد. راوی ابتدا تصویر فیل درون مار را به او نشان میدهد که در کمال تعجب راوی، شاهزاده آن را به درستی تعبیر می کند. پس از سه تلاش ناموفق برای کشیدن یک گوسفند، راوی ناامید یک جعبه ساده میکشد و ادعا میکند که گوسفند داخل آن است. شاهزاده فریاد می زند که این دقیقا همان نقاشی بود که او میخواست.
در طول هشت روز در بیابان، در حالی که راوی سعی در تعمیر هواپیمای خود دارد، شاهزاده داستان زندگی خود را بازگو می کند. او شروع به توصیف سیاره کوچک خود می کند: در واقع یک سیارک به اندازهی یک خانهی معمولی در زمین، به نام «ب۶۱۲». بارزترین ویژگی این سیارک سه آتشفشان کوچک (دو آتشفشان فعال و یکی خاموش) و انواع گیاهان است.
شاهزاده از عشق خود به یک گل رز می گوید که مدتی پیش روی سطح سیارک شروع به رشد کرده است. گل رز تظاهر به ناراحتی میکند تا توجه شاهزاده را به خود جلب کند. اگرچه شاهزاده عاشق گل رز شده بود، اما احساس کرد که گل از او سوء استفاده میکند و تصمیم گرفت که سیارک را ترک کند تا بقیهی جهان را کشف کند. شاهزاده از آن زمان به بعد از شش سیارک دیگر بازدید کرده است که در هر یک از آنها یک فرد بالغ تنها، غیرمنطقی و تنگنظر ساکن بوده است. این افراد عبارتند از : پادشاهی بدون رعیت، مردی خودشیفته، یک فرد مست، یک تاجر، یک روشنکننده لامپ و یک جغرافیدان پیر.
اگر داستان کتاب «شازده کوچولو» نظرتان را جلب کرده است، باید خودتان آن را مطالعه کرده تا از بقیه ماجراها و سرنوشت شاهزاده و راوی مطلع شوید. این کتاب در ایران توسط مترجمان بسیاری ترجمه و چاپ شده است ولی شاید ترجمهی مرحوم احمد شاملو معروفترین نمونه از این بین باشد. به علاوه، آثار نمایشی متعددی نیز از این کتاب ساخته و ارائه شده است.
سرنوشت نویسنده شازده کوچولو
جالب است بدانید نویسندهی کتاب یعنی آنتوان دوسنت اگزوپری نیز سرنوشت جالبی داشته است. وی که خود نیز خلبان هواپیما بود در یکی از پروازهای خود با مشکل مواجه شده و هواهپیمای وی سقوط میکند. در واقع در ۳۱ جولای ۱۹۴۴ وی برای پروازی اکتشافی بر فراز فرانسه به پرواز درآمده و پس از سقوط هواپیما دیگر هیچگاه دیده نشده است. در اواخر قرن بیستم و پس از پیدا شدن لاشه هواپیمایش اینطور بهنظر میرسید که برخلاف ادعاهای پیشین، او هدف آلمانیها واقع نشده است، زیرا روی هواپیما اثری از تیر دیده نمیشود و احتمال زیاد میرود که سقوط هواپیما بهدلیل نقص فنی بوده است. وی پس از مرگ به عنوان قهرمان ملی فرانسه شناخته شد.
کسی چه میداند؟شاید او هم برای همیشه به سیارک «ب۶۱۲» رفته و در کنار شازده کوچولو و گل رز به زندگی خود مشغول است…
برای آشنا شدن با سایر کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان، به بخش کتابهای نوجوانان در وبسایت هر روز یک کتاب سر بزنید.
ای کاش فایل کتاب هم بزارید
متاسفانه به دلیل وجود قوانین حق مالکیت معنوی قادر به ارائه فایل کتابها نیستیم، مگر این که بتوانیم مجوز مناسب از صاحب اثر دریافت کنیم. با تشکر
کار پسندیدهای است که سایت هر روز یک. کتاب انجام میدهد. احترام به حقوق مالکیت معنوی بسیار مهم و موجب پیشرفت خواهد شد. با تشکر از شما
کاملاً موافقم. عدم احترام به حقوق مالکیت معنوی به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
خوبه
بسیار زیبا و دلنشین است. حتما توصیه میکنم ترجمه احمد شاملو را بخوانید.
کاملاً موافقم. ترجمه استاد شاملو بسیار دلنشین است.