مجموعه داستانهای کوتاه «زندگی عزیز» اثر آلیس مونرو (نویسنده کانادایی، متولد ۱۹۳۱) شامل ۱۵ داستان است که در سال ۲۰۱۲ توسط انتشارات مککلند اند استورارت منتشر شده است. البته برخی از داستانهای این مجموعه پیشتر به شکلهای دیگر نیز منتشر شده بودند. جالب است بدانید که آلیس مونرو یک سال پس از انتشار این مجموعه، یعنی در سال ۲۰۱۳، جایزهی نوبل ادبیات را به خود اختصاص داد.
داستانهای مجموعه داستان «زندگی عزیز» مملو از نگاه خاص و و استعداد بینظیر آلیس مونرو برای داستانسرایی هستند و عمدتاً درباره هجران و دوری، سوانح و خطرات، رفتوآمدها و بازگشتهای خیالی و واقعی به خانه هستند. در حقیقت داستانهای این مجموعه پرترهای درخشان و فراموشنشدنی از زندگی معمولی را ترسیم میکنند.
توانایی بینظیر آلیس مونرو در ارائهی جوهر زندگی در داستانهای اغلب کوتاه اما ماندگار، بار دیگر در این مجموعهی جدید درخشان در همه جا آشکار است. در هر یک از داستانهای مجموعهداستان «زندگی عزیز»، او لحظهای را تصویر میکند که یک زندگی برای همیشه توسط یک برخورد تصادفی یا پیشبینی نشده، یا با یک پیچ ساده از سرنوشت که یک فرد را از مسیر معمول زندگیاش خارج می کند و به یک روش جدید برای زندگی کردن سوق میدهد.
از این جمله میتوان به موارد مانند شاعری که در اولین مهمانی ادبیاش خود را در قلمرو بیگانه مییابد و توسط یک ستوننویس مجرب روزنامه نجات مییابد؛ کودکی خردسال به سوی یک ملاقات قابل پیشبینی اما کاملاً برنامهریزی نشده میرود؛ سرباز جوانی که از جنگ جهانی دوم نزد نامزدش باز می گردد و به اشتباه بعد از خروج از قطار وارد مزرعه دیگری میشود؛ زن جوان ثروتمندی که با وکیل متاهل که توسط پدرش برای اداره املاک او استخدام شده رابطه دارد؛ اشاره کرد.
در حالی که بیشتر داستانهای مجموعهی «زندگی عزیز» در قلمرو مونرو یعنی شهرهای کوچک کانادایی در اطراف دریاچهی «هورون» اتفاق میافتند، شخصیتها گاهی به شهرها نیز میروند. این کتاب با چهار قطعه در منطقهای که او در آن بزرگ شده و زندگی کرده است به پایان میرسد.
آلیس مونرو «استاد داستان کوتاه معاصر» لقب گرفته و از نظر منتقدان، جامعهی کتابخوان را با داستان کوتاه آشتی دادهاست. بنابراین همین الان کتاب «زندگی عزیز» اثر این هنرمند بزرگ را برداشته و شروع به خواندن کنید. مطمئن باشید که از خواندن آن لذت فراوانی خواهید برد.
فهرست داستانهای کتاب زندگی عزیز
رسیدن به ژاپن
آموندسن
عزیمت از ماورلی
گودال شنی
پناهگاه
غرور
کوری
قطار
در چشمانداز دریاچه
دالی
بخش پایانی
چشم
شب
صداها
زندگی عزیز
بد نیست بدانید که این کتاب در سایت معتبر goodreads دارای امتیاز ۳.۷۵ با بیش از ۳۳ هزار رای و حدود ۴هزار نقد و نظر است. همچنین باید بدانید که کتاب «زندگی عزیز» در ایران توسط خانم مژده دقیقی ترجمه و به وسیلهی نشر ماهی در سال ۱۳۹۳ در ۲۲۴ صفحه منتشر شده است. البته مترجمان و ناشران دیگری نیز در ایران به ترجمه و چاپ و انتشار این کتاب اقدام کردهاند.
بخشی از کتاب زندگی عزیز
«انگار… انگار توی یه رمان روسی هستی.»
برای اولین بار با دقت نگاهم کرد.
«راستی؟ کدوم رمان روسی؟»
چشمهایش آبی مایل به خاکستریِ روشن و درخشانی بود. یک ابرویش، مثل کلاه نوک تیز کوچکی، بالا رفته بود.
نه اینکه رمان روسی نخوانده باشم؛ چند تا را کامل و چند تا را نیمه کاره خوانده بودم. ولی به خاطر آن ابرو و قیافهی خندان ولی پرخاشگرش اسم هیچ رمانی غیر از جنگ و صلح یادم نمیآمد. دلم نمیخواست بگویم جنگ و صلح، چون این یکی را هر کسی به خاطر داشت.
«خوبه، البته بگم که ما اینجا غیر از صلح چیزی نداریم. ولی اگر دنبال جنگ بودی، لابد به یکی از اون گروههای زنها ملحق میشدی . خودتو میرسوندی اون طرفِ آب.»
برای آشنا شدن با سایر داستانهای کوتاه معروف به بخشهای معرفی داستانهای کوتاه ایرانی و داستان کوتاه خارجی در وبسایت هر روز یک کتاب مراجعه کنید.
21 اسفند 1400
زندگی عزیز
مجموعه داستانهای کوتاه «زندگی عزیز» اثر آلیس مونرو (نویسنده کانادایی، متولد ۱۹۳۱) شامل ۱۵ داستان است که در سال ۲۰۱۲ توسط انتشارات مککلند اند استورارت منتشر شده است. البته برخی از داستانهای این مجموعه پیشتر به شکلهای دیگر نیز منتشر شده بودند. جالب است بدانید که آلیس مونرو یک سال پس از انتشار این مجموعه، یعنی در سال ۲۰۱۳، جایزهی نوبل ادبیات را به خود اختصاص داد.
داستانهای مجموعه داستان «زندگی عزیز» مملو از نگاه خاص و و استعداد بینظیر آلیس مونرو برای داستانسرایی هستند و عمدتاً درباره هجران و دوری، سوانح و خطرات، رفتوآمدها و بازگشتهای خیالی و واقعی به خانه هستند. در حقیقت داستانهای این مجموعه پرترهای درخشان و فراموشنشدنی از زندگی معمولی را ترسیم میکنند.
توانایی بینظیر آلیس مونرو در ارائهی جوهر زندگی در داستانهای اغلب کوتاه اما ماندگار، بار دیگر در این مجموعهی جدید درخشان در همه جا آشکار است. در هر یک از داستانهای مجموعهداستان «زندگی عزیز»، او لحظهای را تصویر میکند که یک زندگی برای همیشه توسط یک برخورد تصادفی یا پیشبینی نشده، یا با یک پیچ ساده از سرنوشت که یک فرد را از مسیر معمول زندگیاش خارج می کند و به یک روش جدید برای زندگی کردن سوق میدهد.
از این جمله میتوان به موارد مانند شاعری که در اولین مهمانی ادبیاش خود را در قلمرو بیگانه مییابد و توسط یک ستوننویس مجرب روزنامه نجات مییابد؛ کودکی خردسال به سوی یک ملاقات قابل پیشبینی اما کاملاً برنامهریزی نشده میرود؛ سرباز جوانی که از جنگ جهانی دوم نزد نامزدش باز می گردد و به اشتباه بعد از خروج از قطار وارد مزرعه دیگری میشود؛ زن جوان ثروتمندی که با وکیل متاهل که توسط پدرش برای اداره املاک او استخدام شده رابطه دارد؛ اشاره کرد.
در حالی که بیشتر داستانهای مجموعهی «زندگی عزیز» در قلمرو مونرو یعنی شهرهای کوچک کانادایی در اطراف دریاچهی «هورون» اتفاق میافتند، شخصیتها گاهی به شهرها نیز میروند. این کتاب با چهار قطعه در منطقهای که او در آن بزرگ شده و زندگی کرده است به پایان میرسد.
آلیس مونرو «استاد داستان کوتاه معاصر» لقب گرفته و از نظر منتقدان، جامعهی کتابخوان را با داستان کوتاه آشتی دادهاست. بنابراین همین الان کتاب «زندگی عزیز» اثر این هنرمند بزرگ را برداشته و شروع به خواندن کنید. مطمئن باشید که از خواندن آن لذت فراوانی خواهید برد.
فهرست داستانهای کتاب زندگی عزیز
رسیدن به ژاپن
آموندسن
عزیمت از ماورلی
گودال شنی
پناهگاه
غرور
کوری
قطار
در چشمانداز دریاچه
دالی
بخش پایانی
چشم
شب
صداها
زندگی عزیز
بد نیست بدانید که این کتاب در سایت معتبر goodreads دارای امتیاز ۳.۷۵ با بیش از ۳۳ هزار رای و حدود ۴هزار نقد و نظر است. همچنین باید بدانید که کتاب «زندگی عزیز» در ایران توسط خانم مژده دقیقی ترجمه و به وسیلهی نشر ماهی در سال ۱۳۹۳ در ۲۲۴ صفحه منتشر شده است. البته مترجمان و ناشران دیگری نیز در ایران به ترجمه و چاپ و انتشار این کتاب اقدام کردهاند.
بخشی از کتاب زندگی عزیز
«انگار… انگار توی یه رمان روسی هستی.»
برای اولین بار با دقت نگاهم کرد.
«راستی؟ کدوم رمان روسی؟»
چشمهایش آبی مایل به خاکستریِ روشن و درخشانی بود. یک ابرویش، مثل کلاه نوک تیز کوچکی، بالا رفته بود.
نه اینکه رمان روسی نخوانده باشم؛ چند تا را کامل و چند تا را نیمه کاره خوانده بودم. ولی به خاطر آن ابرو و قیافهی خندان ولی پرخاشگرش اسم هیچ رمانی غیر از جنگ و صلح یادم نمیآمد. دلم نمیخواست بگویم جنگ و صلح، چون این یکی را هر کسی به خاطر داشت.
«خوبه، البته بگم که ما اینجا غیر از صلح چیزی نداریم. ولی اگر دنبال جنگ بودی، لابد به یکی از اون گروههای زنها ملحق میشدی . خودتو میرسوندی اون طرفِ آب.»
برای آشنا شدن با سایر داستانهای کوتاه معروف به بخشهای معرفی داستانهای کوتاه ایرانی و داستان کوتاه خارجی در وبسایت هر روز یک کتاب مراجعه کنید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، داستان کوتاه، داستان کوتاه خارجی
۰ برچسبها: آلیس مونرو، ادبیات جهان، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب