رمان «صد سال تنهایی» اثر ماندگار گابریل گارسیا مارکز (نویسندهی کلمبیایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات، از ۱۹۲۷ تا ۲۰۱۴) برای نخستین بار در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد و خیلی سریع تمام نسخههای آن به فروش رفت. در طی این سالها بیش از ۳۰ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. این کتاب چنان با استقبال مردم و صاحبنظرران مواجه شده است که برخی این کتاب را بهترین رمان صد سال اخیر در دنیا میدانند.
بسیاری از متخصصین کتاب صد سال تنهایی را اولین کتاب از مکتب رئالیسم (واقعگرایی) جادویی در ادبیات میدانند و مارکز را مبدع این مکتب به حساب میآورند. رئالیسم جادویی یکی از مکاتب ادبی است که در آن ساختارهای واقعیت دگرگون میشوند و دنیایی واقعی اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده میشود؛ درواقع، رئالیسم جادویی، ترکیبی از واقعیت، افسانه و تاریخ است. در داستانهایی که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شدهاند، همه چیز عادی است اما یک عنصر جادویی و غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
داستان کتاب صد سال تنهایی
صد سال تنهایی داستان هفت نسل از خانواده بوئندیا در شهر ماکوندو است. پدرخانواده و موسس ماکوندو، خوزه آرکادیو بوئندیا، و ارسولا ایگواران، همسرش (که دختر عمویش نیز هست)، پس از اینکه خوزه آرکادیو، پرودنسیو آگیلار را بعد از یک جنگ خروسها به قتل میرساند، ریوهاچا در کلمبیا را ترک میکنند. خوزه آرکادیو در شبی در حین مهاجرت خود، در حالی که در ساحل رودخانه چادر زده بودند، رویای «ماکوندو» را میبیند، شهری از آینههایی که جهان را در داخل و اطراف آن منعکس می کنند. پس از بیدار شدن، تصمیم می گیرد ماکوندو را به عنوان یک آرمانشهر در کنار رودخانه تأسیس کند.
خوزه آرکادیو بوئندیا معتقد است که ماکوندو توسط آب احاطه شده است و از آن جزیره، جهان را بر اساس تصورات خود تعریف میکند. اندکی پس از تأسیس، ماکوندو به شهری تبدیل میشود که اتفاقات غیرعادی و خارقالعادهای در آن رخ میدهد که شامل نسلهای بعدی خانوادهی بوئندیا نیزمیشوند.
سالها این شهر منزوی و بدون ارتباط با دنیای بیرون است، به استثنای بازدید سالانه گروهی از کولیها که فناوریهایی مانند آهنربا، تلسکوپ و یخ را به مردم شهر نشان میدهند. رهبر کولیها، مردی به نام ملکیداس، دوستی نزدیکی با خوزه آرکادیو برقرار می کند. در این زمان آرکادیو شدیداً گوشهگیر شده و فقط به زبان لاتین صحبت میکند و سرانجام زمان مرگش فرا میرسد.
برای این که بدانید چه بر سر ماکوندو و خاندان بوئندیا خواهد آمد، حتماً باید کتاب جذاب «صد سال تنهایی» را مطالعه کنید.
رمان «صد سال تنهایی» در وبسابت goodreads امتیاز ۴.۱ حاصل از بیش از ۸۴۰ هزار رای و بیش از ۳۶ هزار نقد و نظر دارد که همهی این موارد نشان از اهمیت و کیفیت این رمان است. این کتاب در ایران نیز توسط مترجمان بسیاری ترجمه و به وسیلهی ناشران متعدد منتشر شده است. البته اکثر این ترجمهها بر اساس نسخهی انگلیسی کتاب صورت گرفته و در برخی از آنها تا حدودی دخلوتصرفهایی نیز انجام شده است. لذا در انتخاب نسخهی ترجمه شدهی فارسی کتاب «صد سال تنهایی» دقت و وسواس به خرج دهید.
بخشهایی از کتاب صد سال تنهایی
آئورلیانو یازده صفحه ی دیگر را هم رد کرد تا وقتش را با وقایعی که با آنها آشنا بود تلف نکند و به پی بردن رمزگشایی لحظه ای که در آن به سر می برد مشغول شد و همچنان به آن رمزگشایی ادامه داد تا اینکه خودش را در هنگام رمزگشایی آخرین صفحه ی آن نوشته دید؛ انگار که خودش را در آیینه ای ناطق ببیند.
در این موقع همچنان ادامه داد تا از پیش بینی و یقین تاریخ و نوع مرگش آگاه شود؛ اما دیگر نیازی نبود که به خط آخرش برسد؛ زیرا فهمید که دیگر هرگز از آن اتاق بیرون نخواهد رفت؛ چون پیش بینی شده بود که شهر ماکوندو درست در همان لحظه ای که آئورلیانو بابیلونیا رمزگشایی نوشته ها را به به پایان می رساند، با آن توفان نوح از روی کره ی زمین و از یاد نسل آدم محو میشود و هرچه در آن نوشته آمده، دیگر از ابتدا تا همیشه تکرار نخواهد شد؛ چون نسل های محکوم به صد سال تنهایی بر روی زمین فرصت زندگی دوباره ای را نخواهند داشت.
.
.
.
وقتی که نجار برای ساختن تابوت قدش را اندازه می گرفت از میان پنجره متوجه شدند که از آسمان گل های کوچک زردرنگی فرو می بارد. باران گل تمام شب به صورت طوفانی آرام بر سر شهر بارید. بام خانه ها را پوشاند و جلوی درها را مسدود کرد. جانورانی که در هوای آزاد می خوابیدند در گل غرق شدند. آن قدر از آسمان گل فرو ریخت که وقتی صبح شد تمام خیابان ها مفروش از گل بود و مجبور شدند با پارو و شن کش گل ها را عقب بزنند تا مراسم تشییع جنازه در خیابان برگزار شود.
22 اسفند 1400
صد سال تنهایی
رمان «صد سال تنهایی» اثر ماندگار گابریل گارسیا مارکز (نویسندهی کلمبیایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات، از ۱۹۲۷ تا ۲۰۱۴) برای نخستین بار در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد و خیلی سریع تمام نسخههای آن به فروش رفت. در طی این سالها بیش از ۳۰ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. این کتاب چنان با استقبال مردم و صاحبنظرران مواجه شده است که برخی این کتاب را بهترین رمان صد سال اخیر در دنیا میدانند.
بسیاری از متخصصین کتاب صد سال تنهایی را اولین کتاب از مکتب رئالیسم (واقعگرایی) جادویی در ادبیات میدانند و مارکز را مبدع این مکتب به حساب میآورند. رئالیسم جادویی یکی از مکاتب ادبی است که در آن ساختارهای واقعیت دگرگون میشوند و دنیایی واقعی اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده میشود؛ درواقع، رئالیسم جادویی، ترکیبی از واقعیت، افسانه و تاریخ است. در داستانهایی که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شدهاند، همه چیز عادی است اما یک عنصر جادویی و غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
داستان کتاب صد سال تنهایی
صد سال تنهایی داستان هفت نسل از خانواده بوئندیا در شهر ماکوندو است. پدرخانواده و موسس ماکوندو، خوزه آرکادیو بوئندیا، و ارسولا ایگواران، همسرش (که دختر عمویش نیز هست)، پس از اینکه خوزه آرکادیو، پرودنسیو آگیلار را بعد از یک جنگ خروسها به قتل میرساند، ریوهاچا در کلمبیا را ترک میکنند. خوزه آرکادیو در شبی در حین مهاجرت خود، در حالی که در ساحل رودخانه چادر زده بودند، رویای «ماکوندو» را میبیند، شهری از آینههایی که جهان را در داخل و اطراف آن منعکس می کنند. پس از بیدار شدن، تصمیم می گیرد ماکوندو را به عنوان یک آرمانشهر در کنار رودخانه تأسیس کند.
خوزه آرکادیو بوئندیا معتقد است که ماکوندو توسط آب احاطه شده است و از آن جزیره، جهان را بر اساس تصورات خود تعریف میکند. اندکی پس از تأسیس، ماکوندو به شهری تبدیل میشود که اتفاقات غیرعادی و خارقالعادهای در آن رخ میدهد که شامل نسلهای بعدی خانوادهی بوئندیا نیزمیشوند.
سالها این شهر منزوی و بدون ارتباط با دنیای بیرون است، به استثنای بازدید سالانه گروهی از کولیها که فناوریهایی مانند آهنربا، تلسکوپ و یخ را به مردم شهر نشان میدهند. رهبر کولیها، مردی به نام ملکیداس، دوستی نزدیکی با خوزه آرکادیو برقرار می کند. در این زمان آرکادیو شدیداً گوشهگیر شده و فقط به زبان لاتین صحبت میکند و سرانجام زمان مرگش فرا میرسد.
برای این که بدانید چه بر سر ماکوندو و خاندان بوئندیا خواهد آمد، حتماً باید کتاب جذاب «صد سال تنهایی» را مطالعه کنید.
رمان «صد سال تنهایی» در وبسابت goodreads امتیاز ۴.۱ حاصل از بیش از ۸۴۰ هزار رای و بیش از ۳۶ هزار نقد و نظر دارد که همهی این موارد نشان از اهمیت و کیفیت این رمان است. این کتاب در ایران نیز توسط مترجمان بسیاری ترجمه و به وسیلهی ناشران متعدد منتشر شده است. البته اکثر این ترجمهها بر اساس نسخهی انگلیسی کتاب صورت گرفته و در برخی از آنها تا حدودی دخلوتصرفهایی نیز انجام شده است. لذا در انتخاب نسخهی ترجمه شدهی فارسی کتاب «صد سال تنهایی» دقت و وسواس به خرج دهید.
بخشهایی از کتاب صد سال تنهایی
آئورلیانو یازده صفحه ی دیگر را هم رد کرد تا وقتش را با وقایعی که با آنها آشنا بود تلف نکند و به پی بردن رمزگشایی لحظه ای که در آن به سر می برد مشغول شد و همچنان به آن رمزگشایی ادامه داد تا اینکه خودش را در هنگام رمزگشایی آخرین صفحه ی آن نوشته دید؛ انگار که خودش را در آیینه ای ناطق ببیند.
در این موقع همچنان ادامه داد تا از پیش بینی و یقین تاریخ و نوع مرگش آگاه شود؛ اما دیگر نیازی نبود که به خط آخرش برسد؛ زیرا فهمید که دیگر هرگز از آن اتاق بیرون نخواهد رفت؛ چون پیش بینی شده بود که شهر ماکوندو درست در همان لحظه ای که آئورلیانو بابیلونیا رمزگشایی نوشته ها را به به پایان می رساند، با آن توفان نوح از روی کره ی زمین و از یاد نسل آدم محو میشود و هرچه در آن نوشته آمده، دیگر از ابتدا تا همیشه تکرار نخواهد شد؛ چون نسل های محکوم به صد سال تنهایی بر روی زمین فرصت زندگی دوباره ای را نخواهند داشت.
.
.
.
وقتی که نجار برای ساختن تابوت قدش را اندازه می گرفت از میان پنجره متوجه شدند که از آسمان گل های کوچک زردرنگی فرو می بارد. باران گل تمام شب به صورت طوفانی آرام بر سر شهر بارید. بام خانه ها را پوشاند و جلوی درها را مسدود کرد. جانورانی که در هوای آزاد می خوابیدند در گل غرق شدند. آن قدر از آسمان گل فرو ریخت که وقتی صبح شد تمام خیابان ها مفروش از گل بود و مجبور شدند با پارو و شن کش گل ها را عقب بزنند تا مراسم تشییع جنازه در خیابان برگزار شود.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: آثار منتخب سایت، ادبیات جهان، داستان خارجی، رمان
۰ برچسبها: ادبیات جهان، گابریل گارسیا مارکز، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب