«اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی» اثری است به قلم جارد دایموند (دانشمند و نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۳۷) که در سال ۱۹۹۷ در ۴۸۰ صفحه منتشر شده است. این کتاب به بررسی تاثیر عوامل جغرافیایی و زیست محیطی بر شکلگیری تمدنهای امروزی میپردازد.
دربارهی اسلحه، میکروب و فولاد
«اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی» کتابی است نوشته جارد دایموند، استاد جغرافیا و فیزیولوژی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس. در سال ۱۹۹۸ این کتاب موفق به کسب جایزه پولیتزر و جایزه اونتیس (Aventis) برای بهترین کتاب علمی شد. یک مستند تلویزیونی بر اساس این کتاب تولید شده و توسط انجمن جغرافیای ملی در ماه ژوئیه سال ۲۰۰۵ از شبکه پی بی اس پخش شد. این کتاب همچنین تحت عنوان اسلحه، میکروب و فولاد: تاریخی جامع از همه در ۱۳۰۰۰ سال گذشته منتشر شدهاست.
کتاب اسلحه، میکروب و فولاد در مدت کوتاهی به ۲۵ زبان ترجمه شده است. در ایران نیز کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی» با ترجمهی حسن مرتضوی روانه بازار شده است.
کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی» در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۴ با بیش از ۳۶۳ هزار رای و حدود ۱۳ هزار نقد و نظر است.
خلاصهی اسلحه، میکروب و فولاد
کتاب اسلحه، میکروب و فولاد پس از پیشدرآمد شامل چهار فصل با عناوین «از عدن تا کاخامارکا»، «پیدایش و گسترش تولید خوراک»، «از خوراک تا سلاح، میکروب و فولاد» و «دور دنیا در پنج فصل» و «آینده تاریخ بشر به منزله علم» است.
در حقیقت، کتاب اسلحه، میکروب و فولادتلاشی است برای توضیح اینکه چرا تمدنهای اوراسیا (به همراه شمال آفریقا) موفق به تسخیر یا مقاومت در برابر دیگر تمدنها شدهاند، و در عین حال تلاش در رد اعتقادی میکند که سلطه اورآسیا را به برتری اروپاییها و آسیاییها از لحاظ اخلاقی، ذاتی، ژنتیکی، فکری و یا حتی فرهنگی نسبت میدهد. دایموند استدلال میکند که شکاف در قدرت و فناوری بین جوامع انسانی ریشه در تفاوتهای زیستمحیطی دارد، تفاوتهایی که حلقه بازخورد مثبت آنها را تقویت میکند (به این معنا که برتری محیطی باعث پیشرفت تکنولوژی میشود و برتری تکنولوژی باعث پیشرفتهای بیشتری میشوند که در جای خود پیشرفت بیشتری به دنبال میآورد).
در مواردی که تفاوتهای فرهنگی یا ژنتیکی به نفع اورآسیاییها عمل کردهاست (به عنوان مثال دولت متمرکز در چین، یا مقاومت ژنتیکی در برابر بسیاری بیماریها در میان اورآسیاییها)، این مزیتها تنها به دلیل تأثیرات جغرافیایی به وجود آمدهاند و در ژن اروپایی و آسیایی ریشه ندارند.
دایموند اشاره میکند که تقریباً تمام دستاوردهای بشری (علمی، هنری، معماری، سیاسی و غیره) در قاره اورآسیا رخ دادهاست. مردم قارههای دیگر (جنوب صحرای آفریقا، بومیان آمریکا، بومیان استرالیا و گینه نو و ساکنین اصلی مناطق گرمسیری آسیای جنوب شرقی) بهطور گستردهای مغلوب و جابهجا شدهاند و در برخی موارد فوقالعاده (اشاره به بومیان آمریکا، بومیان استرالیا و بومیان خوآسان جنوب آفریقا) عمدتاً از بین رفتهاند.
دلیل اولیه این سلطه اوراسیاییها برتریهای نظامی و سیاسی آنها میباشد که خود ناشی از پیدایش زودهنگام کشاورزی در میان این اقوام پس از آخرین عصر یخ بودهاست. دایموند در این کتاب دلایلی برای توضیح چنین توزیع نامتناسبی از قدرت و دستآوردها پیشنهاد میکند.
عنوان کتاب اسلحه، میکروب و فولاد اشارهای است به طرقی که به وسیله آنها اروپاییها علیرغم تعداد نفرات کمتر ملتهای دیگر را مغلوب کرده و سلطهی خود را حفظ کردهاند.سلاحهای برتر مستقیماً منجر به برتری نظامی میشوند (اسلحه)؛ بیماریهای اروپایی و آسیایی جمعیتهای بومی را تضعیف کرده و کاهش داده، باعث میشوند اعمال کنترل بر آنها راحتتر شود (میکروب) و دولت متمرکز ناسیونالیسم را ترویج داده و بستری برای سازمانهای قدرتمند نظامی به وجود میآورد(فولاد).
کتاب از عوامل جغرافیایی استفاده میکند تا نشان دهد که چگونه اروپاییها چنین تکنولوژی برتر نظامیای تولید کردهاند و چرا بیماریهایی که اروپاییها و آسیاییها نسبت به آنها از حدی مصونیت برخوردار بودند جمعیتهای بومی آمریکا را ویران کردند. اوراسیا پس از آخرین عصر یخ در حدود سالهای ۱۳۰۰۰–۱۵۰۰۰ شانس برخورداری از ویژگیهای مطلوب جغرافیایی، اقلیمی و زیستمحیطی را دارا بودهاست.
دایموند دو مزیت زیستمحیطی اوراسیا را دلایل اصلی توسعه زودهنگام کشاورزی در این منطقه در قیاس با سایر مناطق میداند. بعد از آخرین عصر یخ، با اختلاف زیادی، بهترین بذرهای وحشی و حیوانات رام شدنی تقریباً بزرگ (مانند بز، سگ یا بزرگتر) در طبیعت اوراسیا یافت میشد. این امر مناسبترین مواد اولیه را اختیار مبتکران اروپایی و آسیایی کشاورزی و به خصوص اهالی «آسیای جنوب غربی» (تقریباً بینالنهرین و ترکیه) گذاشته بود.
برتری در حیوانات رامشدنی عامل پراهمیتتربود زیرا که مناطق دیگر حداکثر دو و اغلب هیچ حیوان دیگری در اختیار ساکنان خود نمیگذاشتند. مزیت دیگر اوراسیا در این است که محور شرقی-غربی آن یک منطقه بسیار وسیع با عرض جغرافیایی مشابه و در نتیجه آب و هوای متشابه تشکیل میدهد. در نتیجه، برای مردم اورآسیا به مراتب سادهتر بود که شروع به استفاده از گیاهان و حیواناتی کنند که از قبل در سایر نقاط اوراسیا اهلی شده بودند. در مقابل، محور شمالی-جنوبی آمریکا و تا حدی آفریقا به دلیل تنوع گسترده در آب و هوا مانع از گسترش اهلی کردن گیاهان و حیوانات در سراسر این قاره شد. حیواناتی و غلاتی که در مرکز آفریقا یا آمریکا قابل پرورش هستند با جنوب این قارهها بسیار متفاوت است.
از بذرهای وحشی قابل کشت، سرخپوستان ذرت را داشتند، اما این غله بر خلاف غلات اوراسیا مواد مغذی اندکی فراهم میکند و از آن مهمتر، میبایست یکی یکی کاشته شود. کاری بسیار خستهکننده. لازم است ذکر شود که بعد از آنکه به عنوان مثال در تمدن میسیسیپی در حدود سال ۱۰۰۰ م میزان کشاورزی به حدی رسید که محصول مازاد تولید شد، آنها زیستگاههای متراکم و تخصصیتری ساختند. اورآسیاییها گندم و جو در اختیار داشتند، که سرشار از فیبر و مواد مغذی است و میتواند به راحتی با دست و به مقدار فراوان بذر افشانی شود.
اورآسیاییها از زمانهای بسیار قبل تر مازاد عظیمی از مواد غذایی تولید میکردند که این امکان رشد جمعیت نمایی را به آن تمدنها میداد. چنین رشدی منجر به تشکیل نیروی کاری بزرگتر و مخترعان، صنعتگران و امثالهم شد. به علاوه غلات (که در اورآسیا یافت میشدهاست) میتوانست بر عکس محصولات گرمسیری همچون موز برای طولانی مدت ذخیره شود.
در حالی که سرزمینهای جنوب صحرای آفریقا عمدتاً از پستانداران وحشی برخوردار بودهاند، اورآسیا بر حسب شانس بیشترین حیوانات بزرگ سربزیر (رام شدنی) را در سرتاسر جهان در اختیار دارد: اسب و شتر که میتوانند به راحتی برای حمل و نقل بشر مهار میشوند، بز و گوسفند برای پوست، پوشاک، و پنیر؛ گاو برای شیر و ورزا برای خیش زدن زمین و حمل و نقل و حیوانات خوشخیم مانند خوکها و مرغ برای خوردن.
آفریقاییها، بر حسب تصادف جغرافیایی، با شیر، پلنگ و امثالهم طرف بودهاند. دایموند اشاره میکند که تنها جانورانی مفید برای استفاده بشر در گینه نو در واقع از شرق آسیا آمدهاند. اینها حدود ۵۰۰۰–۴۰۰۰ سال پیش و هنگام گسترش استرانیزی به گینه نو وارد شدهاند.
بخشی از اسلحه، میکروب و فولاد
شخصاً نمیتوانم به کنه این موضوع پی ببرم که چرا غولهای استرالیائی باید از بیشمار خشکسالی در دهها میلیون سال تاریخ استرالیا جان سالم به در برده باشند و بعد تقریبا همزمان (دست کم از نقطه نظر یک مقیاس زمانی چند میلیون ساله) دقیقا و درست مقارن با ورود انسانها تصمیم گرفته باشند بمیرند. غولها نه تنها در استرالیای مرکزی خشک بلکه همچنین در گینه نو به شدت مرطوب و استرالیای جنوب شرقی نیز منقرض شدند. آنها بی استثنا در هر زیست بومی، از صحرا گرفته تا جنگلهای بارانی سرد و جنگلهای بارانی استوائی، منقرض شدند.
از این رو به نظرم به احتمال قوی غولها در واقع به دست انسانها نابود شدن ، هم مستقیم (با کشته شدن به خاطر تأمین غذای انسانها) و هم غیر مستقیم (در نتیجه آتش سوزی و تغییرات زیست بومی ناشی از حضور انسانها). اما صرف نظر از اینکه فرضیه کشتار بیش ازحد درست باشد یا فرضیه تغییر اقلیم، ناپدید شدن تمام حیوانات بزرگ استرالیا / گینه نو، چنان که خواهیم دید پی آمدهای مهمی برای تاریخ بعدی بشر دارد. این انقراضها تمامی حیوانات بزرگ وحشی را که قابلیت اهلی شدن داشتند، از بین برد و برای بومیان استرالیا و گینه نو حیت یک حیوان اهلی بوم باقی نگذاشت.
برای آشنایی با سایر آثار شبیه به اسلحه، میکروب و فولاد، بخش معرفی کتابهای تاریخی را در وبسایت هر روز یک کتاب مشاهده کنید.
25 تیر 1401
اسلحه، میکروب و فولاد
«اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی» اثری است به قلم جارد دایموند (دانشمند و نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۳۷) که در سال ۱۹۹۷ در ۴۸۰ صفحه منتشر شده است. این کتاب به بررسی تاثیر عوامل جغرافیایی و زیست محیطی بر شکلگیری تمدنهای امروزی میپردازد.
دربارهی اسلحه، میکروب و فولاد
«اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی» کتابی است نوشته جارد دایموند، استاد جغرافیا و فیزیولوژی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس. در سال ۱۹۹۸ این کتاب موفق به کسب جایزه پولیتزر و جایزه اونتیس (Aventis) برای بهترین کتاب علمی شد. یک مستند تلویزیونی بر اساس این کتاب تولید شده و توسط انجمن جغرافیای ملی در ماه ژوئیه سال ۲۰۰۵ از شبکه پی بی اس پخش شد. این کتاب همچنین تحت عنوان اسلحه، میکروب و فولاد: تاریخی جامع از همه در ۱۳۰۰۰ سال گذشته منتشر شدهاست.
کتاب اسلحه، میکروب و فولاد در مدت کوتاهی به ۲۵ زبان ترجمه شده است. در ایران نیز کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی» با ترجمهی حسن مرتضوی روانه بازار شده است.
کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع انسانی» در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۴ با بیش از ۳۶۳ هزار رای و حدود ۱۳ هزار نقد و نظر است.
خلاصهی اسلحه، میکروب و فولاد
کتاب اسلحه، میکروب و فولاد پس از پیشدرآمد شامل چهار فصل با عناوین «از عدن تا کاخامارکا»، «پیدایش و گسترش تولید خوراک»، «از خوراک تا سلاح، میکروب و فولاد» و «دور دنیا در پنج فصل» و «آینده تاریخ بشر به منزله علم» است.
در حقیقت، کتاب اسلحه، میکروب و فولادتلاشی است برای توضیح اینکه چرا تمدنهای اوراسیا (به همراه شمال آفریقا) موفق به تسخیر یا مقاومت در برابر دیگر تمدنها شدهاند، و در عین حال تلاش در رد اعتقادی میکند که سلطه اورآسیا را به برتری اروپاییها و آسیاییها از لحاظ اخلاقی، ذاتی، ژنتیکی، فکری و یا حتی فرهنگی نسبت میدهد. دایموند استدلال میکند که شکاف در قدرت و فناوری بین جوامع انسانی ریشه در تفاوتهای زیستمحیطی دارد، تفاوتهایی که حلقه بازخورد مثبت آنها را تقویت میکند (به این معنا که برتری محیطی باعث پیشرفت تکنولوژی میشود و برتری تکنولوژی باعث پیشرفتهای بیشتری میشوند که در جای خود پیشرفت بیشتری به دنبال میآورد).
در مواردی که تفاوتهای فرهنگی یا ژنتیکی به نفع اورآسیاییها عمل کردهاست (به عنوان مثال دولت متمرکز در چین، یا مقاومت ژنتیکی در برابر بسیاری بیماریها در میان اورآسیاییها)، این مزیتها تنها به دلیل تأثیرات جغرافیایی به وجود آمدهاند و در ژن اروپایی و آسیایی ریشه ندارند.
دایموند اشاره میکند که تقریباً تمام دستاوردهای بشری (علمی، هنری، معماری، سیاسی و غیره) در قاره اورآسیا رخ دادهاست. مردم قارههای دیگر (جنوب صحرای آفریقا، بومیان آمریکا، بومیان استرالیا و گینه نو و ساکنین اصلی مناطق گرمسیری آسیای جنوب شرقی) بهطور گستردهای مغلوب و جابهجا شدهاند و در برخی موارد فوقالعاده (اشاره به بومیان آمریکا، بومیان استرالیا و بومیان خوآسان جنوب آفریقا) عمدتاً از بین رفتهاند.
دلیل اولیه این سلطه اوراسیاییها برتریهای نظامی و سیاسی آنها میباشد که خود ناشی از پیدایش زودهنگام کشاورزی در میان این اقوام پس از آخرین عصر یخ بودهاست. دایموند در این کتاب دلایلی برای توضیح چنین توزیع نامتناسبی از قدرت و دستآوردها پیشنهاد میکند.
عنوان کتاب اسلحه، میکروب و فولاد اشارهای است به طرقی که به وسیله آنها اروپاییها علیرغم تعداد نفرات کمتر ملتهای دیگر را مغلوب کرده و سلطهی خود را حفظ کردهاند.سلاحهای برتر مستقیماً منجر به برتری نظامی میشوند (اسلحه)؛ بیماریهای اروپایی و آسیایی جمعیتهای بومی را تضعیف کرده و کاهش داده، باعث میشوند اعمال کنترل بر آنها راحتتر شود (میکروب) و دولت متمرکز ناسیونالیسم را ترویج داده و بستری برای سازمانهای قدرتمند نظامی به وجود میآورد(فولاد).
کتاب از عوامل جغرافیایی استفاده میکند تا نشان دهد که چگونه اروپاییها چنین تکنولوژی برتر نظامیای تولید کردهاند و چرا بیماریهایی که اروپاییها و آسیاییها نسبت به آنها از حدی مصونیت برخوردار بودند جمعیتهای بومی آمریکا را ویران کردند. اوراسیا پس از آخرین عصر یخ در حدود سالهای ۱۳۰۰۰–۱۵۰۰۰ شانس برخورداری از ویژگیهای مطلوب جغرافیایی، اقلیمی و زیستمحیطی را دارا بودهاست.
دایموند دو مزیت زیستمحیطی اوراسیا را دلایل اصلی توسعه زودهنگام کشاورزی در این منطقه در قیاس با سایر مناطق میداند. بعد از آخرین عصر یخ، با اختلاف زیادی، بهترین بذرهای وحشی و حیوانات رام شدنی تقریباً بزرگ (مانند بز، سگ یا بزرگتر) در طبیعت اوراسیا یافت میشد. این امر مناسبترین مواد اولیه را اختیار مبتکران اروپایی و آسیایی کشاورزی و به خصوص اهالی «آسیای جنوب غربی» (تقریباً بینالنهرین و ترکیه) گذاشته بود.
برتری در حیوانات رامشدنی عامل پراهمیتتربود زیرا که مناطق دیگر حداکثر دو و اغلب هیچ حیوان دیگری در اختیار ساکنان خود نمیگذاشتند. مزیت دیگر اوراسیا در این است که محور شرقی-غربی آن یک منطقه بسیار وسیع با عرض جغرافیایی مشابه و در نتیجه آب و هوای متشابه تشکیل میدهد. در نتیجه، برای مردم اورآسیا به مراتب سادهتر بود که شروع به استفاده از گیاهان و حیواناتی کنند که از قبل در سایر نقاط اوراسیا اهلی شده بودند. در مقابل، محور شمالی-جنوبی آمریکا و تا حدی آفریقا به دلیل تنوع گسترده در آب و هوا مانع از گسترش اهلی کردن گیاهان و حیوانات در سراسر این قاره شد. حیواناتی و غلاتی که در مرکز آفریقا یا آمریکا قابل پرورش هستند با جنوب این قارهها بسیار متفاوت است.
از بذرهای وحشی قابل کشت، سرخپوستان ذرت را داشتند، اما این غله بر خلاف غلات اوراسیا مواد مغذی اندکی فراهم میکند و از آن مهمتر، میبایست یکی یکی کاشته شود. کاری بسیار خستهکننده. لازم است ذکر شود که بعد از آنکه به عنوان مثال در تمدن میسیسیپی در حدود سال ۱۰۰۰ م میزان کشاورزی به حدی رسید که محصول مازاد تولید شد، آنها زیستگاههای متراکم و تخصصیتری ساختند. اورآسیاییها گندم و جو در اختیار داشتند، که سرشار از فیبر و مواد مغذی است و میتواند به راحتی با دست و به مقدار فراوان بذر افشانی شود.
اورآسیاییها از زمانهای بسیار قبل تر مازاد عظیمی از مواد غذایی تولید میکردند که این امکان رشد جمعیت نمایی را به آن تمدنها میداد. چنین رشدی منجر به تشکیل نیروی کاری بزرگتر و مخترعان، صنعتگران و امثالهم شد. به علاوه غلات (که در اورآسیا یافت میشدهاست) میتوانست بر عکس محصولات گرمسیری همچون موز برای طولانی مدت ذخیره شود.
در حالی که سرزمینهای جنوب صحرای آفریقا عمدتاً از پستانداران وحشی برخوردار بودهاند، اورآسیا بر حسب شانس بیشترین حیوانات بزرگ سربزیر (رام شدنی) را در سرتاسر جهان در اختیار دارد: اسب و شتر که میتوانند به راحتی برای حمل و نقل بشر مهار میشوند، بز و گوسفند برای پوست، پوشاک، و پنیر؛ گاو برای شیر و ورزا برای خیش زدن زمین و حمل و نقل و حیوانات خوشخیم مانند خوکها و مرغ برای خوردن.
آفریقاییها، بر حسب تصادف جغرافیایی، با شیر، پلنگ و امثالهم طرف بودهاند. دایموند اشاره میکند که تنها جانورانی مفید برای استفاده بشر در گینه نو در واقع از شرق آسیا آمدهاند. اینها حدود ۵۰۰۰–۴۰۰۰ سال پیش و هنگام گسترش استرانیزی به گینه نو وارد شدهاند.
بخشی از اسلحه، میکروب و فولاد
شخصاً نمیتوانم به کنه این موضوع پی ببرم که چرا غولهای استرالیائی باید از بیشمار خشکسالی در دهها میلیون سال تاریخ استرالیا جان سالم به در برده باشند و بعد تقریبا همزمان (دست کم از نقطه نظر یک مقیاس زمانی چند میلیون ساله) دقیقا و درست مقارن با ورود انسانها تصمیم گرفته باشند بمیرند. غولها نه تنها در استرالیای مرکزی خشک بلکه همچنین در گینه نو به شدت مرطوب و استرالیای جنوب شرقی نیز منقرض شدند. آنها بی استثنا در هر زیست بومی، از صحرا گرفته تا جنگلهای بارانی سرد و جنگلهای بارانی استوائی، منقرض شدند.
از این رو به نظرم به احتمال قوی غولها در واقع به دست انسانها نابود شدن ، هم مستقیم (با کشته شدن به خاطر تأمین غذای انسانها) و هم غیر مستقیم (در نتیجه آتش سوزی و تغییرات زیست بومی ناشی از حضور انسانها). اما صرف نظر از اینکه فرضیه کشتار بیش ازحد درست باشد یا فرضیه تغییر اقلیم، ناپدید شدن تمام حیوانات بزرگ استرالیا / گینه نو، چنان که خواهیم دید پی آمدهای مهمی برای تاریخ بعدی بشر دارد. این انقراضها تمامی حیوانات بزرگ وحشی را که قابلیت اهلی شدن داشتند، از بین برد و برای بومیان استرالیا و گینه نو حیت یک حیوان اهلی بوم باقی نگذاشت.
برای آشنایی با سایر آثار شبیه به اسلحه، میکروب و فولاد، بخش معرفی کتابهای تاریخی را در وبسایت هر روز یک کتاب مشاهده کنید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، تاریخ، جامعهشناسی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، جارد دایموند، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب