خرمگس

«خرمگس» اثری است به قلم اتل لیلیان وینیچ (نویسنده‌ و موسیقیدان ایرلندی، از ۱۸۶۴ تا ۱۹۶۰) که در سال ۱۸۹۷ منتشر شده است. این کتاب به روایت فعالیت‌های سیاسی سازمان ایتالیای جوان در زمان تسلط اتریش بر ایتالیا در دهه ۱۸۴۰ می‌پردازد.

درباره‌ی خرمگس

خرمگس رمانی از نویسنده‌ی ایرلندی، اتل لیلیان وینیچ است که در ژوئن سال ۱۸۹۷ میلادی در ایالات متحده آمریکا و در سپتامبر همان سال در انگلستان منتشر شد.

داستان کتاب در ایتالیای تحت نفوذ اتریش در دهه‌ی ۱۸۴۰ میلادی می‌گذرد که زمانه‌ای پر از آشوب و خیزش بود. شخصیت اصلی داستان، آرتور بورتون است که سردسته‌ی جنبش جوانان است و دشمنش پدر مونتانلی است. دنباله‌ای از روابط تراژیک بین آرتور و دختر محبوبش، جما، در داستان پیش می‌آید. این کتاب، داستان ایمان، بیداری از خواب و خیال، دگرگونی، عشق و شجاعت است.

در رمان خرمگس، فعالیت سازمان «ایتالیای جوان» طی سالیان ۳۰ تا ۴۰ قرن نوزدهم ترسیم شده‌است، در آن عصر، پس از قلع و قمع ارتش ناپلئون، سراسر ایتالیا به هشت کشور جداگانه تقسیم گشته و عملاً در اشغال ارتش اتریش بود، رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ رم، از اشغالگران اتریشی حمایت می‌کرد، ملت ایتالیا نیز زیر این یوغ دوگانه رنج می‌بُرد و ستم می‌کشید.

در سال ۱۸۳۱ ژوزف مازینی، انقلابی مشهور ایتالیا که از میهن خود رانده شده بود، سازمان مخفی «ایتالیای جوان» را پایه‌گذاری کرد، آغاز وقایع رمان، مربوط به سال ۱۸۳۳ است، آن سال در نواحی مختلف ایتالیا مردم دست به قیام‌های مسلحانه می‌زدند، اتریشی‌ها با دستیاری حکومت‌های محلی، قیام‌های مردم را با قساوتی بی‌سابقه در هم می‌شکستند، ظاهراً همه توجه نویسنده به تصویر کاراکتر قهرمانی یک فرد انقلابی معطوف بوده‌است، وینچ، با خلق سیمای یک قهرمان مبارز در عین حال با نیرویی شگرف، نقاب تقدس را از چهره خادمین کلیسا می درد، «آرتور» جوان گُمان می‌برد که کلیسا راهنمای ملت است اما در برخورد با واقعیات، پوچی این پندار را عمیقاً درک می‌کند.

وینچ با مهارتی بسیار، سیمای باشکوه یک قهرمان را می‌آفریند، نویسنده، رمان خود را بر پایه افکار انتزاعی و اخبار جراید بنا نمی‌کند، بلکه به خلق سیما هائی زنده و تابناک می‌پردازد، سراسر رمان سرشار از عشق عمیق به انسان‌ها است، چهره‌ی خرمگس، درخشان‌ترین چهره‌ی یک مبارز واقعی در سراسر ادبیات جهان است، این کتاب تاکنون به زبان‌های هلندی، آلمانی، لهستانی، عبری، روسی، فرانسوی، چینی، مجارستانی، ژاپنی و بیش از بیست زبان دیگر ترجمه شده‌است.

در ایران نیز تاکنون برگردان‌های زیادی از این کتاب منتشر شده‌است. نخستین چاپ در سال ۱۳۴۱ توسط سازمان کتاب‌های جیبی (فرانکلین) با ترجمه خسرو همایون‌پور و دومین در سال ۱۳۵۳ توسط انتشارات عارف با ترجمه حمید کمازان منتشر شده‌است. از سایر مترجمانی که اقدام به ترجمه‌ی این کتاب کرده‌اند می‌توان به داریوش شاهین، مصطفی جمشیدی و حمیدرضا بلوچ اشاره کرد.

کتاب خرمگس در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۸ با بیش از ۱۰ هزار رای و ۷۶۰ نقد و نظر است. هم‌چنین باید اشاره کرد که اقتباس‌های نمایشی متعددی از این کتاب در قالب تئاتر و فیلم سینمایی در کشورهای مختلف به عمل آمده است.

داستان خرمگس

آرتور بورتون شخصیت اصلی داستان خرمگس مسیحی متعصبی است که با کشیشی به نام پدر مونتالی روابط بسیار صمیمانه‌ای دارد و این رابطه استاد و شاگردی آن‌ها، برای سالیان دراز ادامه داشت. اما پس از مدتی پدر مونتالی به دلیل ترفیع از کلیسا می‌‌رود و کشیش جدیدی جایگزین او ‌می‌شود. کشیش جدید که جاسوس است اعترافات آرتور را لو می‌دهد و باعث دستگیری جمعی از اعضای سازمان جوانان و آرتور می‌شود. آرتور پس از آزادی از زندان متوجه می‌شود که اعضای سازمان و جما معشوقه‌اش او را مقصر می‌دانند.

 برخورد اعضای سازمان با او و همچنین ریاکاری و فریب کلیسا باعث سرخوردگی آرتور می‌شود. در همین حال آرتور نامه‌ای از مادرش پیدا می‌کند که متوجه می‌شود پدر مونتالی پدر واقعی اوست. با توجه به تمام این اتفاقات او به طور ساختگی خودکشی می‌کند و ناپدید می‌شود.

سیزده سال بعد آرتور به عنوان خرمگس و با نام مستعار به سازمان ایتالیای جوان باز می‌گردد. او به دلیل قدرت نویسندگی بالایی که دارد و توانایی که در نوشتن مطالب هجوآمیز دارد مورد توجه تمام اعضای حزب قرار می‌گیرد اگرچه که رنج سالیان تنهایی، ظاهر او را کاملا تغییر داده است. حتی جما نیز به او علاقمند می‌شود. در ادامه تقابل او و پدر مونتانلی هنگام محاکمه او، برخوردی بسیار جذاب و چالش‌برانگیز را برای هر دو روایت می‌کند.

بخشی از خرمگس

جای تاسف است که کلیسا کشیشان را از ازدواج منع می‌کند. پدر! من اطمینان دارم که اگر شما پیمان نبسته بودید. اگر ازدواج می‌کردید فرزندانتان بسیار … هیس! این کلمه با چنان زمزمه سریعی ادا شد که به نظر می‌رسید سکوت بعدی را عمیق‌تر می‌سازد.

 فایده پیمان‌ها چیست. این پیمان‌ها نیستند که در میان مردم بستگی ایجاد می‌کنند. اگر انسان احساسی خاص نسبت به چیزی داشته باشد. این احساس او را بدان وابسته می‌سازد. ولی اگر چنان احساسی در او نباشد هیچ عاملی قادر به ایجاد چنین وابستگی نخواهد بود.

رستگاری‌تان را جاودانه در آغوش بگیرید، از ثمره‌اش بهره ببرید! من آن را همچون استخوانی که جلوی سگ‌های گرسنه‌ی خیابانی می‌اندازند، به سوی شما افکندم! دیگر از بهای غذایی که می‌خورید نگران نباشید، بیایید شکم‌تان را از گوشت تن پسرم پر کنید! ای بربرهای آدم خوار، ای خون آشامان مرده خوار! اینک از گوشت تن پاره‌ی جگر من بخورید! خون گرم و جوشان قلب جگرگوشه‌ی من، خونی را که به خاطر شما ریخته شد، بنوشید. آن‌را سر بکشید، بلیسید و لب‌های‌تان را با آن سرخ کنید.

هم چون کرکس‌های مرده خوار، گوشت را از کف یکدیگر بربایید، بر سر آن با هم بجنگید و سرانجام آن‌را حریصانه ببلعید؛ ولی دیگر مرا شکنجه نکنید. به این تنی که به خاطر شما قربانی شده بنگرید، قطعه قطعه و خون چکان … هنوز قلبش از زندگی رنج آور می‌تپد، از این احتضار جگرسوز می‌لرزد؛ بیایید مسیحیان، این را بنگرید و بخورید!

این را نیز به خاطر داشته باشید که روح لال است. صدایی ندارد که فریاد برآورد. باید تحمل کند. تحمل کند و باز تحمل کند.

هرچه زمان انجام کاری بیشتر باشد. دلایل شروع آن نیز بیشتر است.

 

چنانچه به کتاب‌هایی نظیر خرمگس علاقمند هستید، می‌توانید با مراجعه به بخش معرفی برترین داستان‌های تاریخی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با نمونه‌های دیگری از این نوع آثارآشنا شوید.