مردان بدون زنان

«مردان بدون زنان» مجموعه‌ای است از داستان‌های کوتاه به قلم از ارنست همینگوی (نویسنده‌ی آمریکایی، از ۱۸۹۹ تا ۱۹۶۱) که در سال ۱۹۲۷ منتشر شده است. این کتاب شامل ۱۴ داستان کوتاه از این نویسنده است.

درباره‌ی مردان بدون زنان

مردان بدون زنان نام کتابی‌است مشتمل بر مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه که ارنست همینگوی، نویسنده‌ی اهل ایالات متحده آمریکا، در سال ۱۹۲۷ میلادی منتشر کرد. این کتاب شامل ۱۴ داستان کوتاه است که ۱۰ داستان آن قبل از انتشار کتاب در مجلات مختلف به چاپ رسیده بود. موضوعات اصلی مطرح شده در این کتاب عبارت‌اند از: طلاق، خیانت، مرگ و گاوبازی. آدمکش‌ها، تپه‌هایی هم‌چون فیل سفید و در کشوری دیگر، از آثار برجسته و بهترین آثار همینگوی، در این کتاب هستند. مردان بدون زنان دومین مجموعه داستان کوتاهی است که توسط ارنست همینگوی چاپ شده‌است.

داستان‌های کوتاه کتاب مردان بدون زنان هر کدام به موضوعی مجزا می‌پردازند، اما نقطه اشتراک تمام آن‌ها مردانی است که از محبت صادقانه و صمیمانه یک زن – مادر، همسر یا فرهنگی که احساسات را با ارزش بداند- محروم مانده‌اند. شخصیت راوی چه یک مقام ارتشی باشد که عزادار مردگان جنگ است، چه عاشقی که از محبوبش بی‌مهری دیده و چه یک ورزشکار که خودش را ملزم به رعایت اخلاقی خاص می‌داند، همگی در عدم ارتباط با جنبه‌ی زنانه زندگی سهیم هستند.

این داستان‌های جذاب و سرشار از غافلگیری سنگ بنای آثار بعدی ارنست همینگوی هستند که به خوانندگان ظهور یک نویسنده درخشان را وعده می‌دادند. البته شایان ذکر است که این نکته از اهمیت کتاب مردان بدون زنان کم نمی‌کند چون همینگوی حتی در سال‌های ابتدایی نویسندگی نیز از چنان استعداد و مهارتی برخوردار بود که توانست یکی از برجسته‌ترین مجموعه داستان‌های کوتاه آمریکا را تالیف کند.

در حقیقت، «مردان بدون زنان» نقطه‌ی عطفی در کارنامه «ارنست همینگوی» به شمار می‌رود. او پیش از این خود را به عنوان یک رمان‌نویس قدرتمند و استثنایی اثبات کرده بود، اما با این داستان‌های کوتاه، نشان داد که چطور می‌توان در ابعاد چند صفحه‌، صحنه‌ای را از حقیقت مطلق بازسازی کرده و جزئیاتی را به زندگی آورد که فقط توسط چشمان تیزبین یک هنرمند با استعداد و منحصر‌به‌فرد مشاهده می‌شود. نثر کتاب قاطع، قدرتمند و غیر عاطفی، خلاصه شده به حداقل و به نوعی در قلمروی آثار کلاسیک «ارنست همینگوی» قرار دارد.

کتاب مردان بدون زنان در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۲ با بیش از ۱۱۶۰۰ رای و ۸۵۰ نقد و نظر است. هم‌چنین باید اشاره کرد که در ایران این کتاب در سال ۱۳۹۱ توسط نشر افق با عنوان مردان بدون زنان باترجمه اسدالله امرایی به چاپ رسیده است.

فهرست داستان‌های مردان بدون زنان

کتاب مردان بدون زنان شامل ۱۴ داستان کوتاه به شرح و ترتیب زیر است:

  • کله‌شق
  • در کشورى دیگر
  • تپه‌هایى مثل فیل سفید
  • آدمکش‌ها
  • وطن به تو چه مى‌گوید؟
  • مسابقه‌ى پنجاه هزار دلارى
  • بازجویى ساده
  • ده نفر سرخ‌پوست
  • قنارى سوغاتى
  • حکایتى از آلپ
  • مسابقه‌ى سرعت
  • امروز آدینه است
  • قصه‌اى پیش پا افتاده
  • حالا دراز مى‌کشم

بخشی از کتاب مردان بدون زنان

همه‌ى ما مدال‌هاى یک‌جور داشتیم، غیر از آن‌که به صورتش دستمال ابریشمى سیاه مى‌بست، آن‌قدر در خط مقدم نمانده بود که مدال بگیرد. دوست قدبلند و لاغرمان که مى‌خواست وکیل شود ستوان بود، واحد خط‌شکن، و از مدال‌هایى که ما هر کدام یکى داشتیم سه تا گرفته بود. او با مرگ کلى سر و کله زده بود و مختصرى بى‌قید و گوشه‌گیر بود. البته همه‌ى ما مختصرى بى‌قید بودیم و هیچ وابستگى به هم‌دیگر نداشتیم، جز آن‌که هر روز عصر توى بیمارستان هم‌دیگر را مى‌دیدیم.

سر راه‌مان به کوواً از محله‌هاى ناجور شهر رد مى‌شدیم و تو تاریکى قدم مى‌زدیم و از جلو مغازه‌هاى روشن و پرسر و صداى عرق‌فروشى مى‌گذشتیم، گاهى هم که زن‌ها و مردها توى پیاده‌رو جمع مى‌شدند مجبور مى‌شدیم برویم توى خیابان، در گذشتن از جاهاى شلوغ بود که نسبت به هم احساس وابستگى مى‌کردیم. مردم که از ما خوش‌شان نمى‌آمد احساسى به ما دست مى‌داد و فکر مى‌کردیم روحیه‌ى ما را درک نمى‌کنند.

ما کوواً را خوب مى‌شناختیم، جاى دنج و گرمى بود، روشنایى کمى داشت و در ساعاتى خاص شلوغ و پردود و دم مى‌شد، دخترها سر میزها مى‌چرخیدند و روى تاقچه‌ها روزنامه‌هاى مصور به چشم مى‌خورْد. دخترهاى کافه خیلى میهن‌پرست بودند، من متوجه شدم که دختران کافه میهن‌پرست‌ترین قشر مردم ایتالیا هستند، گمان مى‌کنم هنوز هم باشند.

پسرها اول به مدال‌هاى من به دیده‌ى احترام نگاه مى‌کردند. مى‌پرسیدند، چه‌کار کرده‌ام که مدال گرفته‌ام. کاغذى را به آن‌ها نشان مى‌دادم که با زبانى فصیح و خطى خوش پر از عبارات بود. راستش اگر صفت‌ها و تعارف‌ها را کنار مى‌گذاشتى معنایش این بود که چون آمریکایى هستم به من مدال داده‌اند. از آن پس هر چند دوست‌شان بودم و علیه دشمنان آن‌ها مى‌جنگیدم رفتارشان با من تغییر کرد. دوست‌شان بودم، اما هیچ‌وقت نتوانستم یکى از آن‌ها بشوم، بعد از خواندن گواهى چون با مال آن‌ها فرق داشت، رفتارشان عوض شد، آن‌ها براى کسب مدال کارهاى کاملاً متفاوتى کرده بودند.

 

اگر به کتاب مردان بدون زنان علاقه دارید، می‌توانید با مراجعه به بخش معرفی آثار ارنست همینگوی در وب‌سایت هر روز یک کتاب با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید. هم‌چنین بخش معرفی برترین داستان‌های کوتاه ایران و جهان نیز شما را با بهترین نمونه‌های این آثار آشنا می‌سازد.