«خلبان جنگ» اثری است از آنتوان دوسنت اگزوپری (نویسندهی فرانسوی، از ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۴) که در سال ۱۹۴۲ منتشر شده است. این کتاب شامل خاطرات نویسنده از نقش خود به عنوان خلبان هواپیمای شناسایی در جنگ جهانی دوم میپردازد.
دربارهی خلبان جنگ
خلبان جنگ کتاب خاطراتی از نویسنده فرانسوی آنتوان دوسنت اگزوپری است. او این خاطرات را در سال ۱۹۴۲ نوشت و در آن به نقش خود در نیروی هوایی فرانسه به عنوان خلبان هواپیمای شناسایی در نبرد فرانسه در ۱۹۴۰ میپردازد، برخی میگویند این اثر با کتاب شازده کوچولو مرتبط است.
دوسنت اگزوپری در این کتاب تجربه ماهها پرواز خود را در شرح یک مأموریت هراسآور بر فراز شهر آراس (در فرانسه) خلاصه میکند. او در گروه شناسایی ۳۳/۱۱ با هواپیمای دوموتوره پوتز ۶۳۰ خدمت میکرد. فرانسه در ابتدای جنگ فقط ۵۰ خلبان شناسایی داشت که ۲۳ نفر از آنها در گروه وی بودند. در مدت چند روز اول یورش آلمان به فرانسه در ماه مه ۱۹۴۰، ۱۷ نفر از یگان ۳۳/۱۱ (به نوشته خودش: «مانند لیوانهای آبی که بر آتش جنگل بریزند») جان خود را از دست دادند.
آنتوان دو سنتاگزوپری را بزرگترین خلبان-نویسنده همه دورانها میدانند. این اثر به شکل یک نمایش رادیویی در ۱۹۹۸ در بیبیسی رادیو ۴ پخش شد. دوید سرلفال نقش خلبان را بازی میکرد.
کتاب خلبان جنگ در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۱ با بیش از ۲۸۰۰ رای و ۲۴۸ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمهی پرویز شهدی و اقدس یغمایی به بازار عرضه شده است.
محتوای خلبان جنگ
آنتوان دوسنت اگزوپری با وجود اصرار اطرافیانش برای فعالیت در امور اداری جنگی، قاطعانه تصمیم به حضور در جنگ گرفت. چراکه بر این عقیده بود که برای دستیابی به حق زیستن و انسانیت و برای داشتن حق قضاوت آن، باید جنگید. و آن هم جنگی که با هدف و انگیزهی پیروزی، تغییر، و هموار کردن راه آزادی و برابری باشد.
این نویسندهی خلبان در کتاب خلبان جنگ از خاطرات و تجربیات پرواز خود با هواپیمای ۲ موتوره در یکی از ماموریتهای جنگی آلمان و فرانسه میگوید. اگزوپری از تجربه این ماموریت چند ماهه بر فراز شهر آراس نوشته است و نقل میکند که از ۲۳ خلبانی که به همراه خودش به جنگ رفتند، تنها ۶ نفر جان سالم به در بردند.
در کتاب «خلبان جنگ» با زندگی، مشکلات و ناراحتیهای یک خلبان مبارز آشنا میشوید. در این اثر از ترس و دلهرههای پیش از رفتن به پرواز جنگی و از احساسات و حال و هوای پس از ماموریت میخوانید. در طول مطالعه کتاب خلبان جنگ با جملاتی زیبا و تامل برانگیز رو به رو خواهید شد که میتواند لحظاتی شما را از خواندن کتاب بازدارد و به فکر فرو برد.
بخشی از خلبان جنگ
چون پارهاى از وجود یارانم هستم، هر کارى هم که بکنند طردشان نمىکنم. دربرابر دیگران هم هرگز دربارهشان رجز نخواهم خواند. اگر امکان داشته باشد از آنها دفاع کنم، دفاع مىکنم. اگر شرمسارم کنند، این شرمسارى را در دلم نگه مىدارم و خاموش مىمانم. هر نظرى هم دربارهشان داشته باشم، هرگز علیهشان شهادت نخواهم داد.
یک شوهر هرگز از این خانه به آن خانه نمىرود تا دربرابر همسایهها جار بزند زنش خطاکار است. او به این ترتیب شرافتش را نجات خواهد داد. چون زنش جزئى از خانهاش است. نمىتواند با رسوا کردن او براى خودش آبرو بخرد. فقط پساز اینکه به خانهاش برگشت حق دارد خشمش را ابراز کند.
به این ترتیب من هم خودم را از شکستى که بیشتر وقتها باعث شرمندگىام خواهد شد، کنار نمىکشم. من جزئى از فرانسه هستم. فرانسهاى که رنوارها، پاسکالها، پاستورها، گیومهها، هُشدهها و در عین حال بىعرضهها، سیاستمدارها و متقلبها را در دامانش پرورانده. اما بهعقیدهى من خیلى ساده است که آدم اولىها را بپذیرد و هرگونه خویشاوندى با بقیه را انکار کند.
شکست، تفرقه ایجاد مىکند. شکست آنچه را ساخته شده از هم مىپاشد. در آن تهدید مردن وجود دارد. من با انداختن مسئولیتِ فاجعه بهگردنِ کسانم که سواى من فکر مىکنند، در این تفرقهها شرکت نمىکنم. از این محاکمههاى بدون داور هیچ نتیجهاى حاصل نمىشود. ما همگىمان شکستخوردهایم.
من هم جزو شکستخوردهها هستم. هُشده مسئولیت شکست را جز به خودش به گردن کس دیگرى نمىاندازد. به خودش مىگوید: «من، هُشده، منِ فرانسوى، ضعف بهخرج دادهام. فرانسهى هُشده هم ضعف بهخرج داده. من در آن ضعیف بودهام و آن در من.»
اگر بپذیرم که بهوسیلهى خانوادهام خوار و خفیف شدهام، مىتوانم در آن اثر بگذارم. این خانواده به من تعلق دارد، همچنان که من به آن. اما اگر این خوار و خفیفشدن را نپذیرم، خانواده هرگونه که دلش بخواهد از هم خواهد پاشید و من، اگرچه سر تا پا غرق افتخار، اما بىثمرتر از یک مرده، تنها باقى خواهم ماند.
اگر به کتاب «خلبان جنگ» علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی کتابهای آنتوان دوسنت اگزوپری در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
11 تیر 1402
خلبان جنگ
«خلبان جنگ» اثری است از آنتوان دوسنت اگزوپری (نویسندهی فرانسوی، از ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۴) که در سال ۱۹۴۲ منتشر شده است. این کتاب شامل خاطرات نویسنده از نقش خود به عنوان خلبان هواپیمای شناسایی در جنگ جهانی دوم میپردازد.
دربارهی خلبان جنگ
خلبان جنگ کتاب خاطراتی از نویسنده فرانسوی آنتوان دوسنت اگزوپری است. او این خاطرات را در سال ۱۹۴۲ نوشت و در آن به نقش خود در نیروی هوایی فرانسه به عنوان خلبان هواپیمای شناسایی در نبرد فرانسه در ۱۹۴۰ میپردازد، برخی میگویند این اثر با کتاب شازده کوچولو مرتبط است.
دوسنت اگزوپری در این کتاب تجربه ماهها پرواز خود را در شرح یک مأموریت هراسآور بر فراز شهر آراس (در فرانسه) خلاصه میکند. او در گروه شناسایی ۳۳/۱۱ با هواپیمای دوموتوره پوتز ۶۳۰ خدمت میکرد. فرانسه در ابتدای جنگ فقط ۵۰ خلبان شناسایی داشت که ۲۳ نفر از آنها در گروه وی بودند. در مدت چند روز اول یورش آلمان به فرانسه در ماه مه ۱۹۴۰، ۱۷ نفر از یگان ۳۳/۱۱ (به نوشته خودش: «مانند لیوانهای آبی که بر آتش جنگل بریزند») جان خود را از دست دادند.
آنتوان دو سنتاگزوپری را بزرگترین خلبان-نویسنده همه دورانها میدانند. این اثر به شکل یک نمایش رادیویی در ۱۹۹۸ در بیبیسی رادیو ۴ پخش شد. دوید سرلفال نقش خلبان را بازی میکرد.
کتاب خلبان جنگ در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۱ با بیش از ۲۸۰۰ رای و ۲۴۸ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمهی پرویز شهدی و اقدس یغمایی به بازار عرضه شده است.
محتوای خلبان جنگ
آنتوان دوسنت اگزوپری با وجود اصرار اطرافیانش برای فعالیت در امور اداری جنگی، قاطعانه تصمیم به حضور در جنگ گرفت. چراکه بر این عقیده بود که برای دستیابی به حق زیستن و انسانیت و برای داشتن حق قضاوت آن، باید جنگید. و آن هم جنگی که با هدف و انگیزهی پیروزی، تغییر، و هموار کردن راه آزادی و برابری باشد.
این نویسندهی خلبان در کتاب خلبان جنگ از خاطرات و تجربیات پرواز خود با هواپیمای ۲ موتوره در یکی از ماموریتهای جنگی آلمان و فرانسه میگوید. اگزوپری از تجربه این ماموریت چند ماهه بر فراز شهر آراس نوشته است و نقل میکند که از ۲۳ خلبانی که به همراه خودش به جنگ رفتند، تنها ۶ نفر جان سالم به در بردند.
در کتاب «خلبان جنگ» با زندگی، مشکلات و ناراحتیهای یک خلبان مبارز آشنا میشوید. در این اثر از ترس و دلهرههای پیش از رفتن به پرواز جنگی و از احساسات و حال و هوای پس از ماموریت میخوانید. در طول مطالعه کتاب خلبان جنگ با جملاتی زیبا و تامل برانگیز رو به رو خواهید شد که میتواند لحظاتی شما را از خواندن کتاب بازدارد و به فکر فرو برد.
بخشی از خلبان جنگ
چون پارهاى از وجود یارانم هستم، هر کارى هم که بکنند طردشان نمىکنم. دربرابر دیگران هم هرگز دربارهشان رجز نخواهم خواند. اگر امکان داشته باشد از آنها دفاع کنم، دفاع مىکنم. اگر شرمسارم کنند، این شرمسارى را در دلم نگه مىدارم و خاموش مىمانم. هر نظرى هم دربارهشان داشته باشم، هرگز علیهشان شهادت نخواهم داد.
یک شوهر هرگز از این خانه به آن خانه نمىرود تا دربرابر همسایهها جار بزند زنش خطاکار است. او به این ترتیب شرافتش را نجات خواهد داد. چون زنش جزئى از خانهاش است. نمىتواند با رسوا کردن او براى خودش آبرو بخرد. فقط پساز اینکه به خانهاش برگشت حق دارد خشمش را ابراز کند.
به این ترتیب من هم خودم را از شکستى که بیشتر وقتها باعث شرمندگىام خواهد شد، کنار نمىکشم. من جزئى از فرانسه هستم. فرانسهاى که رنوارها، پاسکالها، پاستورها، گیومهها، هُشدهها و در عین حال بىعرضهها، سیاستمدارها و متقلبها را در دامانش پرورانده. اما بهعقیدهى من خیلى ساده است که آدم اولىها را بپذیرد و هرگونه خویشاوندى با بقیه را انکار کند.
شکست، تفرقه ایجاد مىکند. شکست آنچه را ساخته شده از هم مىپاشد. در آن تهدید مردن وجود دارد. من با انداختن مسئولیتِ فاجعه بهگردنِ کسانم که سواى من فکر مىکنند، در این تفرقهها شرکت نمىکنم. از این محاکمههاى بدون داور هیچ نتیجهاى حاصل نمىشود. ما همگىمان شکستخوردهایم.
من هم جزو شکستخوردهها هستم. هُشده مسئولیت شکست را جز به خودش به گردن کس دیگرى نمىاندازد. به خودش مىگوید: «من، هُشده، منِ فرانسوى، ضعف بهخرج دادهام. فرانسهى هُشده هم ضعف بهخرج داده. من در آن ضعیف بودهام و آن در من.»
اگر بپذیرم که بهوسیلهى خانوادهام خوار و خفیف شدهام، مىتوانم در آن اثر بگذارم. این خانواده به من تعلق دارد، همچنان که من به آن. اما اگر این خوار و خفیفشدن را نپذیرم، خانواده هرگونه که دلش بخواهد از هم خواهد پاشید و من، اگرچه سر تا پا غرق افتخار، اما بىثمرتر از یک مرده، تنها باقى خواهم ماند.
اگر به کتاب «خلبان جنگ» علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی کتابهای آنتوان دوسنت اگزوپری در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، داستان تاریخی، داستان خارجی، رمان
۰ برچسبها: آنتوان دوسنت اگزوپری، ادبیات جهان، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب