دریا و سکوت

«دریا و سکوت» اثری است از پیتر کانینگهام (نویسنده‌ی ایرلندی، متولد ۱۹۴۷) که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است. این کتاب به روایت روابط عاشقانه‌ و مشکلات یک زوج در ایرلند بعد از جنگ جهانی دوم می‌پردازد.

درباره‌ی دریا و سکوت

«دریا و سکوت» نوشته پیتر کانینگهام رمانی پرهیجان و خاطره انگیز است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده و به پیچیدگی های روابط انسانی، گذر زمان و قدرت بی امان دریا می‌پردازد. داستان در پس زمینه سواحل ناهموار ایرلند با ظرافتی شاعرانه پیش می رود و خوانندگان را به دنیایی می کشاند که در آن گذشته و حال به روش های غیرمنتظره‌ای به هم نزدیک می شوند.

این رمان در قلب خود زندگی دو خانواده، دورو و کاروها را دنبال می‌کند که سرنوشتشان از طریق عشق، از دست دادن و خیانت به هم گره می‌خورد. روایت به طور یکپارچه بین دوره های زمانی مختلف در هم تنیده می شود و لایه هایی از تاریخ را آشکار می کند که زندگی و سرنوشت شخصیت ها را شکل می دهد. کانینگهام از طریق تصاویر زنده و نثر غنایی، پرتره ای زنده از منظره ایرلند را ترسیم می کند و زیبایی و سختی آن را به تصویر می کشد.

محور اصلی داستان، شخصیت کانر است، یک مرد جوان مشکل دار که با مشکلات گذشته خود دست و پنجه نرم می کند. با بازگشت به خانه دوران کودکی خود، مجبور می شود با رازهایی که سال ها او را درگیر کرده اند، روبرو شود و با انتخاب هایی که انجام داده کنار بیاید. در کنار کانر، ما با گروهی غنی از شخصیت‌ها آشنا می‌شویم که هر کدام با آرزوها، حسرت‌ها و آرزوهای خاص خود دست و پنجه نرم می‌کنند.

خود دریا به عنوان یک حضور قدرتمند در رمان ظاهر می شود، حالات دائمی در حال تغییر آن منعکس کننده پویایی در حال تغییر زندگی شخصیت ها است. از زیبایی آرام یک خط ساحلی نور خورشید گرفته تا خشم خشمگین دریایی طوفان زده، کانینگهام نیروی عنصری اقیانوس را با شدتی خیره کننده به تصویر می کشد. او از طریق توصیفات غنایی خود، خوانندگان را دعوت می کند تا در ریتم بی انتها امواج غوطه ور شوند و به رازهایی که در زیر سطح آن نهفته است فکر کنند.

همانطور که داستان باز می شود، مضامین عشق، وفاداری، و رستگاری به منصه ظهور می رسند، که با طنین جهانی که فراتر از زمان و مکان است، طنین انداز می شود. نثر کانینگهام در عین حال غنایی و نفیس است و پیچیدگی های قلب انسان را با عمق کمی از بینش بررسی می کند. «دریا و سکوت» رمانی است که مدت‌ها پس از ورق زدن آخرین صفحه در ذهن می‌ماند و خوانندگان را به تأمل در پرسش‌های عمیق‌تر هستی و قدرت پایدار دریا دعوت می‌کند.

کتاب دریا و سکوت در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۵۹ با بیش از ۵۷۹ رای و ۱۰۰ نقد و نظر است. این کتاب که در سال ۲۰۱۳ موفق به دریافت جایزه‌ی کتاب اروپا شده است، در ایران با ترجمه‌ای از مرضیه قدیری بیان به بازار عرضه شده است.

داستان دریا و سکوت

«دریا و سکوت» نوشته پیتر کانینگهام داستانی گیرا است که در پس زمینه سواحل ایرلند روایت می شود. این رمان در هسته خود، زندگی درهم تنیده دو خانواده، دورو و کاروها را دنبال می‌کند که سرنوشتشان از طریق عشق، خیانت و گذر زمان در هم می‌پیچد.

محور اصلی داستان کانر است، مرد جوانی آشفته ای که اسرار گذشته خود را درگیر کرده است. زمانی که کانر به خانه دوران کودکی خود باز می گردد، مجبور می شود با شیاطینی که سال ها او را عذاب داده اند، از جمله وقایع غم انگیزی که خانواده اش را متلاشی کرده و او را فراری داده، مقابله کند. در کنار کانر، ما با گروه های مختلفی از شخصیت ها روبرو می شویم که هر کدام با خواسته ها، پشیمانی ها و آرزوهای خود دست و پنجه نرم می کنند.

در طول رمان، دریا به عنوان یک نیروی قدرتمند و همیشه حاضر ظاهر می شود، حالات در حال تغییر آن منعکس کننده احساسات پرآشوب شخصیت ها است. از زیبایی آرام یک خط ساحلی نور خورشید گرفته تا خشم خشمگین دریایی طوفان زده، کانینگهام به وضوح قدرت عنصری اقیانوس را با شدتی خیره کننده به تصویر می کشد.

همانطور که روایت باز می شود، مضامین عشق، وفاداری، و رستگاری به منصه ظهور می رسند و با طنین جهانی که فراتر از زمان و مکان است طنین انداز می شوند. کانینگهام از طریق نثر غنایی و شخصیت‌پردازی‌های غنی خود عمیقاً در قلب انسان کاوش می‌کند و پیچیدگی‌های روابط و قدرت پایدار دریا برای التیام و دگرگونی را بررسی می‌کند.

«دریا و سکوت» رمانی جذاب و تکان دهنده است که مدت ها پس از ورق زدن صفحه آخر در ذهن می ماند و خوانندگان را به تأمل در اسرار عمیق تر وجود و جذابیت بی انتها دریا دعوت می کند.

بخش‌هایی از دریا و سکوت

آن روزها بیشتر به عشق فکر میکردم و به این باور رسیدم که مثل حقیقت و آزادی، عشق آرمانی است که آدم ها به خاطرش تقلا می کنند. حقیقت کسی، دروغ دیگری ست و آنچه برای کسی آزادی است برای دیگری بردگی است.

…………………….

با بی رحمی، لباس ها، کفش ها، کراوات، لباس شکار و چکمه هایش را به دریای آتلانتیک پرت کردم. جیغ میزدم. جوراب، دستمال گردن، زیرپوش و لباس زیر همه را به دریا پرت کردم، هر رد و نشانه ای از او را به دریا پرت کردم. میخواستم خودم را هم به دریا پرت کنم، فقط به دلیل این که گفت پسرمان به من نیاز دارد، این کار را نکردم.

 

اگر به کتاب دریا و سکوت علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین داستان‌های تاریخی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه نیز آشنا شوید.