تاریخ مشروطه‌ی ایران

«تاریخ مشروطه‌ی ایران» اثری است از احمد کسروی (نویسنده‌ی اهل تبریز، از ۱۲۶۹ تا ۱۳۲۴) که در سال ۱۳۱۹ منتشر شده است. این کتاب به بررسی انقلاب مشروطه ایران و حواشی پیرامون آن می‌پردازد.

درباره‌ی تاریخ مشروطه‌ی ایران

کتاب تاریخ مشروطه‌ی ایران نوشته احمد کسروی در سال ۱۳۱۹ خورشیدی به چاپ رسید. این اثر برجسته‌ترین سند نوشته شده درباره‌ی رویداد مشروطه و چند و چون آن می‌باشد و حتی در زمانی که نوشته‌های کسروی ممنوع شمرده می‌شود این نوشتار همچنان آبشخور و گواه پژوهش‌های تاریخی است.

کسروی در زمان انقلاب مشروطه و محاصره تبریز، خود ساکن این شهر بوده و وقایع بسیاری را از نزدیک روایت می‌کند. این کتاب توسط ایوان سیگل به انگلیسی نیز ترجمه شده‌است.

تاریخ مشروطه‌ی ایران به پیشامدهای میان سال‌های ۱۲۸۴ تا ۱۲۸۸ ه‍.ش (شکست استبداد صغیر و فتح تهران) می‌پردازد. کتاب تاریخ هجده ساله آذربایجان نیز دنباله این کتاب بوده و با مرگ شیخ محمد خیابانی در ۱۲۹۹ پایان می‌یابد. کسروی نوشتن این تاریخ را نخست از ماهنامه‌ای به نام پیمان آغاز کرد.

احمد کسروی در نگارش «تاریخ مشروطه‌ی ایران» از منابع گوناگونی همچون کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» و «کتاب آبی»استفاده کرده است. بااین‌حال او از نزدیک نیز شاهد وقایع و حوادث تبریز، دومین کانون انقلاب مشروطه، بود و علاوه بر این با بعضی سران مشروطه آذربایجان آشنایی و حشرونشر داشت؛ ازاین‌رو در کتاب حاضر کوشیده است تا دیده‌ها و شنیده‌های خود را به رشته تحریر درآورد و کمتر به حدس و گمان تکیه کند.

به عنوان نمونه می‌توان به ماجرای محاصره‌ی تبریز اشاره کرد که نویسنده مشاهدات خود را در جریان محاصره‌ی تبریز بیان کرده است. او با بهره‌گیری از مشاهدات خود و بقیه‌ی عوامل و رهبران نهضت، از یادداشت‌های دست‌اول خصوصی، گزارش‌ها، اعلامیه‌ها و تلگراف‌های رسمی داخلی و خارجی، روزنامه‌ها و کتاب‌ها در مطالب خود بهره برده؛ که البته بیشتر در پاورقی‌ها به آن‌ها اشاره کرده است.

کسروی دررابطه با کتاب تاریخ مشروطه‌ی ایران می‌گوید: «سی سال گذشت و یکی از آنان که در جنبش پا در میان داشته بود یا خود می‌توانست آگاهیهایی گرد آورد به نوشتن آن برنخاست، و من دیدم داستان‌ها از میان می‌رود و در آینده کسی گرد آوردن آن‌ها نخواهد توانست. یک جنبشی که در زمان ما رخ داده، اگر ما داستان آن را ننویسیم دیگران چگونه خواهند نوشت؟!…»

کسروی انگیزه‌های زیر را برای نگارش این نوشته برمی‌شمرد:

  • بررسی رازهای ناکامی جنبش
  • شناساندن قهرمانان راستین و پیشگیری از واژگونه نمایی تاریخ
  • پیشگیری از چسباندن این جنبش به بیگانگان
  • یاداوری کوشش کسانی که در آینده کنار گذارده شدند.
  • پیشگیری از نوشته شدن تاریخ میهن به دست بیگانه
  • و سرانجام درد فراموشی ایرانیان

این اثر تاریخی، که به حق باید آن را برجسته‌ترین سند مکتوب درباره‌ی نهضت مشروطیت و اسناد و مدارک آن دانست، از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی بعدها وقتی انتشار دیگر نوشته‌های کسروی ممنوع و اندیشه‌اش باطل شمرده شد، همچنان جایگاه خود را به عنوان سندی دقیق در بین پژوهش‌های تاریخی حفظ کرد و در بیان اهمیتش همین بس که «ایوان سیگل»، آن را به زبان انگلیسی برگرداند و در تمام دنیا منتشر ساخت.

کتاب تاریخ مشروطه‌ی ایران در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۲۴ با بیش از ۵۷۵ رای و ۵۶ نقد و نظر است.

فهرست مطالب تاریخ مشروطه‌ی ایران

بخش یکم

  • گفتار یکم. ایرانیان چگونه بیدار شدند؟
  • ایران پیش از جنبش مشروطه
  • حاجی‌میرزا حسین‌خان سپه‌سالار
  • میرزا ملکم‌خان و سید جمال‌الدین
  • نامه سید جمال‌الدین به ناصرالدین‌شاه
  • آغاز بیداری در توده ایران
  • روزنامه و دبستان
  • امین‌الدوله و کارهای او
  • وامهای ایران
  • رنجش مردم از بلژیکیان
  • برافتادن اتابک و وزیر اعظمی عین‌الدوله
  • دستگیری طلبه‌ها
  • پیمان گمرکی با روسیان و تعرفه نوین
  • پیشرفت دبستان‌ها
  • فزونی روزنامه‌ها
  • حبل‌المتین
  • کتاب‌های طالبوف و سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیک
  • شعرهای وطنی
  • گفتار دوم. جنبش مشروطه‌خواهی چگونه پیدا شد؟
  • همدستی دو سید
  • آزردگی نمودن بازرگانان تهران از دست بلژیکیان
  • آشوب کرمان
  • ویران کردن سرای بانک
  • چوب زدن علاءالدوله بپای بازرگانان
  • پیش‌آمد مسجدشاه
  • رفتن کوشندگان بعبدالعظیم
  • پذیرفتن شاه درخواست‌ها را
  • عدالتخانه
  • بازگشت کوچندگان به تهران
  • بداندیشیهای عین‌الدوله
  • نشست در باغشاه
  • نامه‌ی طباطبایی بعین‌الدوله
  • آشوب مشهد و آوازه آن
  • نامه طباطبایی بمظفرالدین‌شاه
  • بیرون کردن رشدیه و دیگران از تهران
  • نامه ناصرالملک بطباطبایی
  • کشته‌شدن سید عبدالحمید
  • داستان مسجد آدینه
  • پراکنده‌شدن مردم از مسجد
  • کوچیدن علما به قم
  • درخواست‌های مردم از دولت
  • پشتیبانی محمدعلی میرزا از کوشندگان
  • فرمان مشروطه
  • کارشکنی‌های درباریان
  • گفتار سوم. تبریز چگونه برخاست؟
  • کشاکشهای کیشی در آذربایجان
  • کشته‌شدن میرزا آقاخان کرمانی و یاران او
  • داستان نان
  • کشته‌شدن جعفرآقا شکاک
  • جنگ ارمنی و مسلمان در قفقاز
  • بدیهای محمد علی‌میرزای ولیعد
  • کوشندگان تبریز
  • جنبش تبریز
  • هنایش این جنبش در مردم تبریز
  • پذیرفتن شاه درخواست تبریزیان را
  • کارهائیکه مردم می‌کردند
  • بازشدن دارالشوری
  • بیرون کردن میرهاشم و امام‌جمعه از تبریز
  • نخستین نبرد با محمد علیمیرزا
  • بانک ملی
  • نمونه سهشهای ایرانیان
  • پاسخ سنجیده‌ی تبریز درباه‌ی بانک ملی
  • رفتن محمد علی‌میرزا به تهران
  • داده‌شدن قانون اساسی
  • روانه گردانیدن نمایندگان از آذربایجان
  • دلبستگی ایرانیان قفقاز به مشروطه
  • جنگ حیدری و نعمتی در اردبیل
  • گفتار چهارم. چه کشاکشهایی با محمد علیمیرزا برخاست؟
  • مرگ مظفرالدین‌شاه
  • تاجگزاری محمدعلی میرزا و بی‌پروایی او با مجلس
  • کوشش‌های مجلس به برانداختن نوز و پریم
  • شناساندن وزیران بمجلس
  • شورش بهمن‌ماه
  • درخواست‌های هفت‌گانه تبریزیان
  • گفتار پنجم – جستجویی از حال مردم
  • یکی از کمیهای جنبش مشروطه
  • فزونی دبستانها
  • روزنامه‌های تبریز
  • روزنامه‌های تهران
  • دو روزنامه دیگر

بخش دوم

  • گفتار ششم. اتابک به چه نیرنگ‌ها کوشید؟
  • اندیشه‌های اتابک
  • اندیشه‌های حاجی شیخ فضل‌الله
  • آغاز دو دستگی میان علما
  • کشاکش بر سر قانون اساسی
  • شورش اردیبهشت‌ماه (در تبریز)
  • دوسخنی میان تبریز و تهران
  • پافشاری تبریز
  • دستبردهاییکه علما در قانون می‌کردند
  • گفتار هفتم. نبرد مشروطه و مشروعه بکجا انجامید؟
  • همدستی سه مجتهد
  • داستان ماکو
  • داستان سالارالدوله
  • پیشرفت یکی از خواست‌های ملایان
  • بیدادگری‌های پسر رحیم‌خان
  • درماندگی مجلس
  • داستان اکرام‌السلطان
  • بازپافشاری تبریز
  • آمادگی‌های جنگی تبریز
  • جنبش مجلس و نتیجه آن
  • گفتار هشتم – چگونه دربار به آرامش گرایید؟
  • دلسوزی نابجای مجلس باتابک
  • بیرون آمدن بست‌نشینان
  • پیمان ۱۹۰۷ در میان روس و انگلیس
  • گراییدن درباریان بمشروطه
  • انجمنهای ایالتی
  • جنگهای خوییان با اقبال‌السلطنه
  • پاسخ اقبال‌السلطنه به تلگراف فرمانفرما
  • دنباله کشاکش مرزی
  • برخی نیرنگها که شناخته گردید
  • گفتار «روح‌القدس»
  • آمدن محمدعلیمیرزا به مجلس
  • دو تیرگی در میان تبریزیان
  • برپا شدن انجمن «اسلامیه» در تبریز
  • آهنگ فرمانفرما به ساوجبلاغ
  • گفتار نهم. چگونه بار دیگر کشاکش آغاز یافت؟
  • بدخواهی‌های سعدالدوله و امیربهادر و دیگران
  • سست‌کاریهای مجلس
  • تاختن به مجلس و آغاز آشوب
  • پافشاری مجلس و پایداری آن
  • پیوستن ملایان باوباشان
  • آدمکشی در میدان توپخانه
  • یک‌کار بسیار بجایی که انجمن تبریز کرد
  • پیروزی آزادیخواهان و پایان آشوب
  • ایستادگی تبریز و بیهودگی آن
  • پایان کار ملایان
  • گرفتاری سردستگان اوباش و کیفر ایشان
  • نخستین خون‌ریزی در تبریز
  • ایستادگی‌های دوچیان
  • فرمانفرما در ساوجبلاغ
  • ررخداد هشتم اسفند
  • گفتار دهم. جستجو از حال مردم
  • دگرگونی که در جنبش آزادیخواهی رخ داد
  • روزنامه‌ها

بخش سوم

  • گفتار یازدهم. چگونه مجلس به توپ بسته شد؟
  • باز پسین کوشش محمد علیمیرزا
  • بیرون رفتن محمدعلیمیرزا از تهران
  • راه نجات
  • یک نافهمی دیگر از سران آزادی
  • راپورت‌های لیاخوف
  • خواستن محمدعلیمیرزا هشت تن را
  • خروش تبریز
  • شورش شهرها یا نمایشهای بیپا
  • بی‌پروایی مجلس در برابر این درخواست‌ها
  • لایحه مجلس
  • بازپسین نشست‌های مجلس
  • آمادگیهای نارسایی که در بیرون می‌رفت
  • یک مردانگی بجایی از علمای نجف
  • پاسخ لایحه مجلس از شاه
  • بازپسین روزها
  • هفته شور و خروش در تبریز
  • جنبش ملایان و آغاز آشوب
  • دسته‌بندی ملایان و خیزش اسلامیه
  • ایستادگی آزادی‌خواهان و آمادگی‌های آن‌ها
  • سه‌شنبه دوم تیرماه
  • آغاز جنگ
  • شکست آزادیخواهان
  • مامانتوف چه دیده
  • چه بر سر دو سید و دیگران گذشت؟
  • سرگذشت میرزا جهانگیرخان و دیگران
  • سرگذشت‌های دیگران
  • پناهیدن تقی‌زاده به سفارت انگلیس
  • فردای آن روز
  • کشته‌شدن ملک و میرزا جهانگیرخان
  • با دیگران چه کردند؟
  • رنجش میانه محمدعلی میرزا و انگلیسها
  • دنباله‌هایی که زبونی تهران توانستی داشت
  • در شهرهای دیگر
  • گفتار دوازدهم. جنگ در تبریز چگونه آغاز یافت؟
  • آغاز جنگ و بهم‌خوردن انجمن
  • آمدن بیوکخان و سختی جنگ و تاراج
  • رسیدن رحیمخان به بیرون شهر
  • درآمدن رحیم‌خان به شهر
  • پافشاری گردانه ستارخان
  • بازشورانیدن ستارخان تبریز را
  • جنگ‌های سخت
  • تلگراف‌هایی از اسلامیه نشینان
  • گفتار سیزدهم. چه جنگ‌هایی با عین‌الدوله و سپهسالار رفت؟
  • رسیدن عین‌الدوله و سپه‌دار
  • پشتیبانی‌هایی که به تبریز می‌نمودند
  • یاوری‌هایی که دیگران کردند
  • پشتیبانی که علمای نجف نمودند
  • انجمن تبریز یا جانشین مجلس
  • کشته‌شدن شریف‌زاده
  • آغاز چیرگی مجاهدان
  • گفتار چهاردهم. چگونه مشروطه‌خواهان بشهرگشایی پرداختند؟
  • خوشترین روزهای تبریز
  • پروایی که درباره‌ی بیگانگان می‌نمودند
  • فرستادن جعبه برای شجاع نظام
  • کشته شدن شجاع نظام و دیگران
  • گشاده‌شدن سلماس و مرند
  • گشاده‌شدن سلماس و مرند
  • آرامش و سامان در درون شهر
  • گشادی خوی
  • شب حسن دلی
  • داستان مراغه
  • رسیدن حاجی صمدخان به مراغه
  • جنگ‌های شیرمین و سرد رود
  • آمادگی‌های دو سو
  • مجلس شورای کبرای دولتی
  • تیرخوردن حاجی شیخ فضل‌الله
  • یک کار شگفتی از آزادیخواهان قفقاز
  • گفتار پانزدهم. چگونه تبریز بار دیگر بتنگنا افتاد؟
  • تبریز و خوی سلماس
  • آغاز جنگ با صمدخان
  • جنگ شانزدهم بهمن
  • جنگ الوار
  • جنگ‌های ششم اسفند
  • پس از آنروز
  • روز چهاردهم اسفند
  • درآمدن صمدخان به هکماوار
  • در شهر چه شورشی برخاست؟
  • گریز صمدخان
  • جانفشانی‌های امروز
  • دشواری بزرگی که رخ می‌نمود
  • کشته‌شدن سعید سلماسی
  • کشته‌شدن اسماعیل‌خان
  • جنگ بزرگ ساری‌داغ
  • جنگ آناخواتون
  • آمادگی برای واپسین جنگ
  • مستر باسکرویل
  • جنگ عام غازان با واپسین جنگ
  • دامنه جنگ
  • میانجیگیری نمایندگان روس و انگلیس
  • سرفرود آوردن محمدعلیمیرزا به مشروطه

بخش‌های از تاریخ مشروطه‌ی ایران

بدین سان شورش پس از شش روز به پایان رسید. اما نتیجه های آن: نخست مشروطه استوار گردید و راه رخنه به آن بسته شد. دوم کمی های قانون اساسی دانسته شد و به نوشتن یک «دنباله» برای آن آغاز کردند. سوم مسیو نوز که خود خاری شده و به چشم ایرانیان فرو می رفت از کار برداشته شد.

چهارم محمدعلی میرزا دانست که هماورد او نه تهران، بلکه تبریز می باشد، و اگر برانداختن مشروطه را می خواهد باید نخست به چاره آنجا کوشد و خواهیم دید که به چه اندیشه هایی درباره آن شهر پرداخت.

………………..

 در زمان قاجار، ایران بسیار ناتوان گردید و از بزرگی و جایگاه و آوازه آن بسیار کاسته شد و انگیزه این بیش از همه یک چیز بود و آن اینکه جهان دیگر شده و کشورها به تکان آمده، ولی ایران به همان حال پیشین خود باز میماند. ینان خود کاری نمی کردند و دیگران را هم نمی گذاردند.

در زمان محمدشاه میرزا ابوالقاسم قایم مقام وزیرکاردانی بود و به شایندگی کارها را پیش می برد ولی محمد شاه او را کشت و جایش را به حاجی میرزا آقاسی داد. در زمان ناصرالدین شاه میرزاتقی خان امیرکبیر به پیراستن و آراستن ایران می کوشید و…

ناصرالدین شاه او را کشت… سپس هم حاجی میزاحسین خان سپهسالار به کارهایی برخاست… ولی ناصرالدین شاه او را نگه نداشت و مردم نیز ارج او و کارهایش را ندانستند.

…………………….

ز روزی‌که جنبش مشروطه‌خواهی در ایران آغاز گردید، محمدعلی‌میرزا که آن‌زمان ولیعهد می‌بود روی دشمنی نشان داد. زیرا از آغاز زندگانی با فرمان‌روایی خودکامانه بار آمده و همیشه مردم را زیر دست خود دیده بود، و این‌بار دشوار می‌افتاد که مردم سری افرازند، و در برابر او ایستاده سخن از کشور و کارهای آن‌رانند، و خود کسی نمی‌بود که معنی مشروطه یا سررشته داری توده را نیک بداند و از سودهای آن آگاه باشد، و به‌نام دلبستگی به‌کشور و نیرومندی آن از هوس‌های خود چشم پوشد.

یک مرد کوتاه‌اندیشی بیش نمی‌بود. از سوی دیگر روسیان که در دربار ولیعهدی دست می‌داشتند رشته اندیشه و سُهش‌های این در دست آنان می‌بود، که به‌دستیاری شاپشال او را به‌هر راهی می‌گردانیدند، و چون دولت روس با جنبش توده، چه در کشور خود و چه در ایران، سخت دشمن می‌بود، از این‌رو، در این‌هنگام محمدعلی‌میرزا را به‌خود نگذارده دشمنی‌اش را با مشروطه بیشتر می‌گردانیدند. ب

ه‌ویژه پس از آن‌که پیمان ۱۹۰۷ را با انگلیس بستند و خود را دردست درازی به‌شمال ایران آزاد دانستند، که چون جنبش توده را یک سنگی در پیش پای خود می‌پنداشتند به‌برداشتن آن می‌کوشیدند.

گذشته از این‌ها محمدعلی‌میرزا به‌کیش شیعی و به‌کارهای بی‌معنای آن، از روضه خوانی، و زیارت عاشورا و شمع به‌مسجدها بردن و مانند این‌ها، دلبستگی بسیاری می‌داشت و زنش ملک در این‌باره از او کم‌تر نمی‌بود، و همیشه کسانی از ملایان رویه کار بدربار و اندرون راه می‌داشتند، و چون پس از چند ماهی از آغاز مشروطه، ملایان از آن‌رو گردانیدند و جدایی میانه کیش و مشروطه افتاد، این انگیزه دیگری به‌دشمنی محمدعلی‌میرزا گردید.

باری محمدعلی‌میرزا از گام نخست با مشروطه بدخواهی می‌نمود و می‌کوشید، و چه هنگامی‌که در تبریز می‌بود و چه پس از آن‌که به‌تهران آمد، هر چند زمان یک‌بار نقشه‌ای برای برانداختن مجلس می‌کشید، و چنان‌که یکایک نوشته‌ایم در هر باره آزادی‌خواهان تبریز را در برابر خود می‌دید.

بازپسین نقشه او شورش استرداران و داستان میدان توپخانه بود که باز آزادی‌خواهان تبریز با یک شاهکاری از میدان بیرونش کردند. پس از آن محمدعلی‌میرزا تا دیر زمانی، به‌خاموشی گراییده با مجلس رویه‌کاری (ظاهرسازی)‌هایی می‌کرد، و می‌توان گفت که از برانداختن مجلس نومید گردیده دیگر نقشه‌ای را دنبال نمی‌کرد.

لیکن، پیش‌آمدهایی که یکی از آن‌ها داستان بمب‌اندازی و دیگری بدزبانی‌های مساوات و دیگر روزنامه‌ها بود دوباره او را به‌تکان آورده بار دیگر به‌اندیشه برانداختن مجلس انداخت. به‌ویژه که در این هنگام روسیان پاپیش گزارده چنین کاری را خواستار می‌بودند.

 

اگر به کتاب تاریخ مشروطه‌ی ایران علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین کتاب‌های تاریخ در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه نیز آشنا شوید.