مهمان خانه‌ی ماتادور

«مهمان خانه‌ی ماتادور» با نام کامل «مهمان خانه‌ی ماتادور: یادداشت‌ها و عکس‌های سفر به اسپانیا» اثری است از کیوان ارزاقی (نویسنده‌ی متولد ۱۳۵۱) که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده است. این کتاب سفرنامه‌ای است که تجربه‌ها، مشاهدات و احساسات نویسنده را از سفر به شهرهای مادرید و بارسلونای اسپانیا روایت می‌کند.

درباره‌ی مهمان خانه‌ی ماتادور

«مهمان خانه‌ی ماتادور» یکی از آثار کیوان ارزاقی است که به‌عنوان یک سفرنامه، تجربه‌های او از سفر به اسپانیا را روایت می‌کند. این کتاب با تمرکز بر دو شهر مادرید و بارسلونا، از لحظات شروع تا پایان سفر نویسنده را به تصویر می‌کشد و دنیای جدیدی را پیش روی خواننده قرار می‌دهد.

ارزاقی، که بیشتر به‌عنوان یک داستان‌نویس شناخته می‌شود، این بار علاقه‌اش به سفر و کشف ناشناخته‌ها را از طریق یک متن روایت‌گونه به اشتراک گذاشته است. او سفر خود را با شرح چالش‌های گرفتن ویزا آغاز می‌کند؛ فرایندی که بسیاری از مسافران آن را تجربه کرده‌اند و می‌توانند با آن همذات‌پنداری کنند.

در ادامه، نویسنده از آماده‌سازی برای سفر سخن می‌گوید. صحنه‌هایی مانند بستن چمدان در آخرین لحظات و حرکت به سمت فرودگاه، فضایی ملموس و آشنا برای خواننده ایجاد می‌کنند. او حتی جزئیاتی مانند یافتن موسیقی مناسب در هواپیما و صرف‌نظر کردن از نوشیدنی‌های گرم در سالن ترانزیت را توصیف می‌کند که جنبه‌های کوچک اما واقعی سفر را به تصویر می‌کشد.

با رسیدن به مادرید، ارزاقی در اولین مقصد گردشگری‌اش به تماشای گاوبازی می‌پردازد؛ فعالیتی که به‌عنوان بخشی از فرهنگ اسپانیایی شناخته می‌شود. اما در ادامه، مسیر خود را به‌سمت یکی از کلیساهای بزرگ شهر تغییر می‌دهد و تضاد زیبایی‌های معماری و سنت‌های مذهبی اسپانیا را به تصویر می‌کشد.

در بارسلونا، شور و هیجان فوتبال برجسته می‌شود. او در کنار طرفداران تیم بارسلونا به جشن و شادی می‌پردازد و لذت پیروزی تیم محبوب را به خواننده منتقل می‌کند. این لحظات پرانرژی، بخشی از فرهنگ پرجنب‌وجوش اسپانیا را به نمایش می‌گذارد.

یکی از جاذبه‌های طبیعی بارسلونا که نویسنده به آن اشاره می‌کند، تپه مونتجوئیک است. او در این مکان که روزگاری به‌عنوان گورستان یهودیان شناخته می‌شد و اکنون به یک منطقه گردشگری تبدیل شده، از طبیعت و آرامش لذت می‌برد. جزئیاتی مانند دانه‌ریختن برای پرندگان در کنار توپ‌های جنگی، تصویرهای متناقضی از تاریخ و طبیعت را به نمایش می‌گذارد.

دوربین عکاسی نویسنده نیز در این سفر نقشی کلیدی دارد. او زشتی‌ها و زیبایی‌های مسیر را از طریق لنز خود ثبت می‌کند و این عکس‌ها را به‌عنوان راهی برای ثبت لحظات و تأمل در تجربه‌هایش به‌کار می‌گیرد. این بخش از کتاب نه‌تنها سفر بلکه هنر مشاهده را برجسته می‌کند.

ارزاقی در کنار توصیف مکان‌ها، از احساسات خود نیز پرده برمی‌دارد. او با اشتیاقی که به کشف دنیاهای جدید دارد، هیجانات و حتی دلهره‌های سفر را با خواننده به اشتراک می‌گذارد. این ترکیب از جزئیات عینی و بیان عواطف، تجربه‌ای انسانی و نزدیک به ذهن ارائه می‌دهد.

این سفرنامه، علاوه بر شرح مکان‌ها، جنبه‌هایی از فرهنگ و زندگی روزمره مردم اسپانیا را نیز نمایش می‌دهد. از استادیوم‌های پرشور تا خیابان‌های شلوغ، همه و همه در داستان سفر نویسنده حضور دارند و تصویری کامل از این کشور را به ذهن خواننده منتقل می‌کنند.

نویسنده با نگاه دقیق خود، تضادها و هماهنگی‌های میان سنت و مدرنیته را در اسپانیا بازگو می‌کند. این ویژگی، کتاب را از یک گزارش سفر ساده فراتر می‌برد و آن را به اثری با ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی تبدیل می‌کند.

«مهمان خانه‌ی ماتادور» نه‌تنها روایتی از سفر بلکه سفری در درون احساسات و افکار نویسنده است. این اثر، خواننده را دعوت می‌کند تا با چشم‌هایی تازه به دنیا نگاه کند و زیبایی‌های کوچک و بزرگ آن را دریابد.

کیوان ارزاقی با این کتاب نشان می‌دهد که چگونه سفر می‌تواند نه‌فقط یک جابه‌جایی جغرافیایی بلکه سفری به درون انسان باشد. این کتاب تجربه‌ای الهام‌بخش برای هر کسی است که به دنبال کشف، تجربه و زندگی است.

کتاب مهمان خانه‌ی ماتادور در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۱۳ است.

خلاصه‌ی محتوای مهمان خانه‌ی ماتادور

مهمان خانه‌ی ماتادور سفرنامه‌ای از کیوان ارزاقی است که تجربه‌های او از سفر به اسپانیا را روایت می‌کند. نویسنده که پیش‌تر به‌عنوان داستان‌نویس شناخته می‌شد، در این اثر به علاقه‌اش به سفر و کشف ناشناخته‌ها پرداخته است. کتاب با توصیف چالش‌های گرفتن ویزا و لحظات قبل از سفر، مانند آماده‌سازی چمدان و انتظار در فرودگاه، آغاز می‌شود و خواننده را همراه با خود به این ماجراجویی می‌برد.

با ورود به اسپانیا، ارزاقی ابتدا راهی مادرید می‌شود و به تماشای گاوبازی، یکی از نمادهای فرهنگی این کشور، می‌رود. او سپس به بازدید از کلیساهای معروف این شهر پرداخته و به توصیف معماری و فضای مذهبی آن‌ها می‌پردازد. در ادامه، توجه او به فوتبال جلب می‌شود و در جمع طرفداران پرشور تیم بارسلونا، هیجان و شور مسابقات فوتبال را از نزدیک تجربه می‌کند.

در بخش دیگر سفر، نویسنده به بارسلونا می‌رود و از تپه مونتجوئیک بازدید می‌کند، مکانی که پیش‌تر به‌عنوان گورستان یهودیان شناخته می‌شد و امروزه به یکی از جاذبه‌های گردشگری شهر تبدیل شده است. او در این منطقه با طبیعت و تاریخ توأمان مواجه می‌شود و تضادهای جالبی را میان گذشته و حال توصیف می‌کند.

یکی از ویژگی‌های این کتاب، تأکید بر نگاه شخصی نویسنده به سفر است. او علاوه بر توصیف مکان‌ها، احساسات و تأملات خود را نیز در طول سفر بازگو می‌کند. دوربین عکاسی همراه همیشگی او در این مسیر است و به کمک آن، لحظات زیبایی‌ها و حتی ناملایمات سفر را ثبت می‌کند. این تصاویر و خاطرات، لایه‌ای عمیق‌تر به روایت او می‌بخشند.

مهمان خانه‌ی ماتادور تنها یک گزارش از سفر نیست، بلکه تلفیقی از تجربه‌های شخصی، مشاهدات فرهنگی و علاقه نویسنده به کشف دنیاهای جدید است. این کتاب، مخاطب را به همراهی در یک ماجراجویی دعوت می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه سفر، فراتر از دیدن مکان‌ها، می‌تواند فرصتی برای شناخت خود و درک فرهنگ‌های دیگر باشد.

بخش‌هایی از مهمان خانه‌ی ماتادور

از تأثیرگذاری سینما همین بس که در تمام قدم زدن‌ها در شهر و دیدن بنا و ساختمان و شنیدن زبان و صدای اهالی اسپانیا فیلم «همه می‌دانند» جلوی چشمم به نمایش درمی‌آید. هربار که ساختمانی قدیمی و چند صندلی مقابلش می‌بینم، گویا شخصیت‌های فیلم جان دوباره گرفته و در این لوکیشن زندگی می‌کنند. نگاهم می‌دود پشت پنجره‌ها تا شاید آشنایی ببینم و جلوی هر رستوران گویا بانو پنه‌لوپه کروز و خاور باردم نشسته و در گوش هم خاطرات آن عشق قدیمی را زمزمه می‌کنند.

با صدای هر مرد اسپانیایی یاد فریاد شخصیت‌های مردِ داخل فیلم می‌افتم که به‌دنبال طفل گم‌شده، در آن شب بارانی، شهر و روستا را زیر پا گذاشته بودند. سینما هنر عجیبی است. آن‌قدر عجیب که شک ندارم در یکی از همین روزهایی که در مادرید در حال گشت‌وگذار هستیم، در یکی از خانه‌ها باز می‌شود و پنه‌لوپه که کلاه سفیدی بر سر و سبدی حصیری در دست دارد از خانه بیرون می‌آید و به طرف بازار می‌رود تا وسایل مورد نیاز را خرید کنند. فقط امیدوارم همسرش، خاویر باردم، سرِ پروژه‌ی فیلمبرداری باشد و همراه بانو راه نیفتد چون هیچ دوست ندارم با او چشم در چشم شوم!

از آنجا که هیچ علاقه‌ای به بالا رفتن سن ندارم، نمی‌خواهم این موضوع را که کمتر چیزی در زندگی چنان هیجان‌زده‌ام می‌کند که از شادی فریاد بکشم را به پای بالا رفتن سن بگذارم. تا جایی که یادم هست حتی در دوران کودکی و نوجوانی هم همین‌طور بودم و فرازونشیبِ زیادی در بروز احساسات نداشتم. احتمالاً دوستان قدیمی یا فامیل اگر این چند خط را بخوانند بگویند: «از بس ببو گلابی و یُبس بودی!» شاید هم حق با آن‌ها باشد ولی باید بگویم مادرید بسیار زیباست، اما نه آن‌طور که بخواهم از دیدنش جوری هیجان‌زده بشوم که بابتش فریاد شوق بکشم.

مادرید شهری است که در اقامت چندروزه‌ام چندبار مرا به یاد تهران انداخت. هرچند پایتخت اسپانیا شهر رستوران و کافه و ساختمان‌های قدیمی و متنوع است، اما در این شهر انگار که می‌توان خیابان‌های وصال شیرازی، طالقانی و سمیه را هم دید. شاید جالب باشد بدانید مادرید حتی بلوار کشاورز هم دارد! وقتی یکی از دوستانم که در مادرید زندگی می‌کند، در همان لحظه‌ی اول دیدارمان پرسید: «به نظرت مادرید شبیه تهران نیست؟» فهمیدم گویا چندان هم بی‌ربط فکر نمی‌کردم.

او هم بعضی از قسمت‌های شهر را شبیه به تهران می‌بیند. مثلاً خیابانِ گران ویا که مشهورترین و محبوب‌ترین خیابان شهر است، وقتی به تقاطع خیابان آلاکا، جایی که ساختمانی سفید با لوگوی رولکس قرار دارد می‌رسد شبیه خیابان و محله‌ی یوسف‌آباد می‌شود.

انگار در خیابان ولیعصر کمی بالاتر از خیابان فاطمی در مقابل خیابان اسدآبادی ایستاده‌ای و به سربالاییِ روبه‌رو نگاه می‌کنی، با این فرق که در اینجا اتوبوس‌ها و ماشین‌ها و موتوری‌ها در هم پیچ نخورده‌اند و با کمی پیاده‌روی به کتابفروشی‌های تندیس و لارستان نمی‌رسی. هرچند کسانی که گران ویا را دیده‌اند، شاید با خواندن این چند خط من را به بی‌سلیقگی متهم کنند و در دل بگویند: «کیوان جان، گران ویا کجا و اسدآبادی کجا؟»

…………………

او هم بعضی از قسمت‌های شهر را شبیه به تهران می‌بیند. مثلاً خیابانِ گران ویا که مشهورترین و محبوب‌ترین خیابان شهر است، وقتی به تقاطع خیابان آلاکا، جایی که ساختمانی سفید با لوگوی رولکس قرار دارد می‌رسد شبیه خیابان و محله‌ی یوسف‌آباد می‌شود.

 

اگر به کتاب مهمان خانه‌ی ماتادور علاقه دارید، بخش معرفی برترین سفرنامه‌ها در وب‌سایت هر روز یک کتاب، شما را باسایر موارد مشابه نیز آشنا می‌کند.