«دوندهی مادرزاد» اثری است از کریستوفر مکدوگال (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۶۲) که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است. این کتاب دربارهی قدرت شگفتانگیز بدن انسان برای دویدن استقامت، زندگی قبیلهی تاراهومارا که بدون آسیب و با لذت مسافتهای طولانی را میدوند، و چگونگی بازگشت به سبک طبیعی دویدن برای بهبود سلامت و عملکرد است.
دربارهی دوندهی مادرزاد
دوندهی مادرزاد (Born to Run) نوشتهی کریستوفر مکدوگال کتابی الهامبخش و هیجانانگیز دربارهی استقامت، طبیعت انسان، و هنر دویدن است. این کتاب که در مرز میان روایت داستانی، تحقیق علمی، و ماجراجویی قرار دارد، سفری شگفتانگیز به دنیای قبیلهای ناشناخته در مکزیک و رازهای دویدن بدون آسیب را بازگو میکند. مکدوگال، روزنامهنگاری که خود با مشکل درد پا هنگام دویدن مواجه بود، به دنبال پاسخ این پرسش رفت که چرا برخی افراد میتوانند بدون هیچ آسیبی، مسافتهای طولانی را بدوند، درحالیکه بسیاری دیگر پس از مدت کوتاهی دچار آسیبهای مزمن میشوند.
این جستوجو او را به سرزمینهای دوردست در دل درههای مسطح مکزیک، جایی که قبیلهای به نام تاراهومارا زندگی میکنند، کشاند. تاراهومارا، که به نام «مردم دونده» شناخته میشوند، سبک زندگی ساده و هماهنگ با طبیعت دارند و درعینحال قادرند صدها کیلومتر را با پای برهنه یا صندلهای سادهای که خودشان میسازند، بدوند. مکدوگال بهتدریج با فرهنگ، سنتها و رژیم غذایی این قبیله آشنا شد و تلاش کرد رمز و راز توانایی فوقالعادهی آنها در دویدن را درک کند.
یکی از نکات برجستهی این کتاب، پرداختن به مفهوم دویدن بهعنوان یکی از ویژگیهای بنیادی انسان است. مکدوگال این ایده را مطرح میکند که انسانها از لحاظ تکاملی برای دویدن ساخته شدهاند. او به تحقیقات دانشمندان اشاره میکند که نشان میدهند اجداد اولیهی ما به لطف توانایی دویدن طولانیمدت، قادر بودند حیوانات را تعقیب کرده و شکار کنند. این نظریه که به «دویدن استقامتی» معروف است، نشان میدهد که بر خلاف تصور رایج، انسانها نه تنها در دویدن ضعیف نیستند، بلکه یکی از بهترین گونهها در دویدن طولانیمدت محسوب میشوند.
کتاب دوندهی مادرزاد فقط دربارهی تاراهومارا نیست، بلکه مجموعهای از شخصیتهای جذاب و ماجراهای واقعی را نیز در بر میگیرد. از جملهی این افراد اسکات جورک، یکی از بزرگترین دوندگان استقامت در جهان، کابایو بلانکو (اسب سفید)، مردی مرموز که در میان تاراهومارا زندگی میکند، و گروهی از دوندگان افسانهای که برای یک رقابت خارقالعاده گرد هم میآیند. این مسابقه در دل درههای مسطح و خطرناک مکزیک برگزار میشود و ترکیبی از دویدن، چالشهای جسمانی و معنویت است.
مکدوگال در خلال این داستان، نگاهی انتقادی به صنعت کفشهای ورزشی نیز دارد. او استدلال میکند که کفشهای دویدن مدرن، بهجای کمک به دوندگان، باعث افزایش آسیبهای آنها شدهاند. به گفتهی او، پاهای انسان بهطور طبیعی برای دویدن طراحی شدهاند و پوشیدن کفشهای دارای فناوریهای پیچیده، مانع عملکرد طبیعی بدن میشود. او این ایده را مطرح میکند که دویدن با پای برهنه یا با کفشهای مینیمالیستی میتواند بهترین روش برای کاهش آسیبها و بهبود عملکرد دوندگان باشد.
دوندهی مادرزاد ترکیبی از گزارشهای علمی، ماجراجوییهای مهیج و فلسفهی زندگی است. مکدوگال علاوه بر اینکه ما را با سبک زندگی تاراهومارا و اسرار دویدن آشنا میکند، به موضوعات گستردهتری مانند سلامت، تغذیه، روانشناسی ورزش و ارتباط انسان با طبیعت نیز میپردازد. او نشان میدهد که دویدن فقط یک ورزش نیست، بلکه نوعی از زندگی، مراقبه و راهی برای کشف درونیات انسان است.
سبک نگارش مکدوگال، روایی، پرکشش و الهامبخش است. او داستان خود را با زبانی ساده و درعینحال تأثیرگذار روایت میکند و بهگونهای پیش میبرد که خواننده احساس میکند در کنار او در این سفر پرماجرا حضور دارد. توصیفات او از طبیعت وحشی مکزیک، شور و شوق دوندگان و چالشهای مسیر، همگی حس زندهای از ماجراجویی را به خواننده منتقل میکنند.
این کتاب نهتنها برای دوندگان و ورزشکاران، بلکه برای هر کسی که به دنبال الهام و انگیزه است، خواندنی است. پیام اصلی دوندهی مادرزاد این است که بدن انسان تواناییهایی فراتر از آنچه تصور میکنیم دارد و اگر به ریشههای طبیعی خود بازگردیم، میتوانیم به قدرتی شگفتانگیز دست یابیم. مکدوگال به ما یادآوری میکند که دویدن صرفاً یک فعالیت ورزشی نیست، بلکه بخشی از ذات انسان است که میتواند ما را به سلامت، شادی و آزادی برساند.
یکی دیگر از جنبههای جذاب این کتاب، بررسی تأثیرات تغذیه بر عملکرد ورزشی است. مکدوگال به رژیم غذایی سنتی تاراهومارا اشاره میکند که شامل غذاهای ساده اما مغذی مانند دانههای چیا، ذرت و لوبیا است. او نشان میدهد که چگونه تغذیهی سالم و طبیعی میتواند نقش کلیدی در استقامت و سلامت دوندگان ایفا کند. این بخش از کتاب، علاوه بر ورزشکاران، برای افرادی که به تغذیهی سالم و سبک زندگی طبیعی علاقه دارند، بسیار مفید خواهد بود.
در نهایت، دوندهی مادرزاد یک کتاب الهامبخش است که دیدگاه ما را نسبت به دویدن، ورزش و حتی زندگی تغییر میدهد. این کتاب، سفری از دنیای مدرن به گذشتهی انسان و از فناوریهای پیچیده به سادگی طبیعت است. مکدوگال با روایت داستانی مهیج و ارائهی بینشهای علمی، ما را به این باور میرساند که همهی ما، در ذات خود، دوندگانی مادرزاد هستیم.
کتاب دوندهی مادرزاد در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۱ با بیش از ۲۲۴ هزار رای و ۱۷۶۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از نادی صبوری به بازار عرضه شده است.
خلاصهی محتوای دوندهی مادرزاد
دوندهی مادرزاد نوشتهی کریستوفر مکدوگال شامل بخشهای مختلفی است که ترکیبی از روایتهای ماجراجویانه، پژوهشهای علمی و دیدگاههای ورزشی را ارائه میدهد. این کتاب علاوه بر بررسی زندگی قبیلهی تاراهومارا در مکزیک، به تاریخچهی دویدن، آسیبهای ناشی از کفشهای مدرن و تواناییهای خارقالعادهی بدن انسان میپردازد. در ادامه، خلاصهای از محتوای بخشها و فصلهای کتاب آورده شده است.
کتاب با یک مقدمه جذاب آغاز میشود که در آن، مکدوگال مشکل خود را در دویدن مطرح میکند. او که روزنامهنگاری ورزشی است، با دردهای مکرر پا مواجه شده و به دنبال پاسخی برای این پرسش است که چرا بسیاری از دوندگان مدام مصدوم میشوند. جستوجوی او در نهایت او را به دنیای مرموز قبیلهی تاراهومارا میرساند، مردمی که بدون آسیب و با لذت، مسافتهای بسیار طولانی را میدوند.
در بخشهای بعدی، مکدوگال داستان سفر خود را به کاپر کانیون در مکزیک روایت میکند، جایی که تاراهومارا در انزوا و دور از دنیای مدرن زندگی میکنند. او با فردی به نام کابایو بلانکو (اسب سفید) آشنا میشود، یک مرد آمریکایی مرموز که در میان تاراهومارا زندگی کرده و فلسفهی دویدن آنها را درک کرده است. این بخش از کتاب، ما را با سبک زندگی، رژیم غذایی و تکنیکهای دویدن تاراهومارا آشنا میکند.
یکی از فصلهای مهم کتاب، به بررسی تکامل انسان و دویدن استقامتی اختصاص دارد. مکدوگال به پژوهشهایی اشاره میکند که نشان میدهند اجداد اولیهی انسان توانایی بینظیری در تعقیب حیوانات از طریق دویدن داشتهاند. او توضیح میدهد که چگونه ویژگیهای فیزیولوژیکی بدن انسان، مانند سیستم خنککنندگی از طریق تعریق، تاندونهای قوی و توانایی تنفس مستقل از ریتم دویدن، ما را به بهترین دوندگان استقامتی در طبیعت تبدیل کرده است.
بخشهای بعدی کتاب، داستانی هیجانانگیز از یک مسابقهی دویدن خارقالعاده را روایت میکنند. مکدوگال توصیف میکند که چگونه گروهی از دوندگان نخبهی آمریکایی، از جمله اسکات جورک، یکی از بزرگترین دوندگان استقامت، به کاپر کانیون میروند تا با دوندگان تاراهومارا در یک مسابقهی بینظیر رقابت کنند. این بخش، علاوه بر روایت جذاب، نشان میدهد که دویدن صرفاً یک رقابت نیست، بلکه شکلی از همبستگی و ارتباط با طبیعت است.
در یکی از فصول، نویسنده صنعت کفشهای ورزشی را به چالش میکشد. او معتقد است که شرکتهای تولیدکنندهی کفش، با طراحی کفشهایی با فناوریهای پیچیده، در واقع باعث افزایش آسیبهای دوندگان شدهاند. مکدوگال از شواهد علمی و تحقیقات متخصصان استفاده میکند تا نشان دهد که دویدن با پای برهنه یا کفشهای مینیمالیستی میتواند سالمتر و کمخطرتر باشد.
بخشهای پایانی کتاب، بر بعد روانشناختی دویدن تمرکز دارند. مکدوگال توضیح میدهد که چگونه دویدن میتواند فراتر از یک فعالیت ورزشی، به نوعی مراقبه و شیوهی زندگی تبدیل شود. او به تأثیر دویدن بر سلامت روان، شادی و ارتباط با دیگران اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه دوندگان تاراهومارا دویدن را نه بهعنوان یک وظیفه، بلکه بهعنوان یک لذت طبیعی تجربه میکنند.
کتاب با نتایجی الهامبخش به پایان میرسد. مکدوگال پس از تجربهی زندگی در میان تاراهومارا، دیدگاه خود را نسبت به دویدن و ورزش تغییر داده است. او بر این باور است که همهی انسانها دوندگان مادرزاد هستند و اگر به ذات طبیعی خود بازگردند، میتوانند از این توانایی شگفتانگیز بهره ببرند. کتاب با این پیام تمام میشود که دویدن نهتنها برای بدن، بلکه برای ذهن و روح نیز مفید است و میتواند ما را به آزادی و شادی واقعی برساند.
بخشهایی از دوندهی مادرزاد
آنها از تاریکی بیرون آمدند، آرام و بیصدا، گویی از خود زمین برخاسته بودند. پاهایشان بر خاک نرم بیابان میلغزید، نه نشانی از خستگی در چهرهشان بود و نه اثری از تردید. آنها نمیدویدند؛ آنها در واقع در هوا شناور بودند، آزاد، رها، گویی هیچ چیز نمیتوانست متوقفشان کند.
…………………..
ما با پاهایی ساخته شدهایم که میتوانند کیلومترها ما را پیش ببرند، نه با قلبهایی که از وحشت میلرزند. اجداد ما هزاران سال پیش به همین شیوه میدویدند، بدون کفشهای پیچیده، بدون تمرینات علمی، فقط با اعتماد به طبیعت بدن خودشان. پس چرا ما، در دنیای مدرن، از دویدن میترسیم؟
……………………
ما بهعنوان یک گونه، در ابتدا شکارچیانِ تعقیبکننده بودیم؛ حیواناتی که به جای سرعت، بر استقامت متکی بودند. وقتی همهی موجودات دیگر از نفس میافتادند، ما همچنان میدویدیم، نه برای فرار، بلکه برای زنده ماندن. این همان میراثی است که در ژنهای ما باقی مانده است؛ ما همه دوندگان مادرزاد هستیم.
…………………….
هرچه کفشهای ورزشی پیچیدهتر شدند، آسیبهای دوندگان نیز افزایش یافت. پای انسان بهطور طبیعی بهگونهای طراحی شده که بتواند فشار را تحمل کند و انرژی را جذب کند. اما کفشهای نرم و دارای پاشنهی بلند، این تعادل را از بین میبرند و باعث افزایش آسیبهای زانو، کمر و مچ پا میشوند.
……………………..
تاراهومارا به ما یاد میدهند که دویدن فقط یک ورزش نیست، بلکه راهی برای شادی، زندگی و پیوند با طبیعت است. وقتی میدوی، مهم نیست که کجا میروی یا چقدر سریع هستی؛ مهم این است که احساس آزادی کنی، درست همانطور که طبیعت از ابتدا برای ما در نظر گرفته بود.
اگر به کتاب دوندهی مادرزاد علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابهای ورزشی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میکند.
22 اسفند 1403
دوندهی مادرزاد
«دوندهی مادرزاد» اثری است از کریستوفر مکدوگال (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۶۲) که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است. این کتاب دربارهی قدرت شگفتانگیز بدن انسان برای دویدن استقامت، زندگی قبیلهی تاراهومارا که بدون آسیب و با لذت مسافتهای طولانی را میدوند، و چگونگی بازگشت به سبک طبیعی دویدن برای بهبود سلامت و عملکرد است.
دربارهی دوندهی مادرزاد
دوندهی مادرزاد (Born to Run) نوشتهی کریستوفر مکدوگال کتابی الهامبخش و هیجانانگیز دربارهی استقامت، طبیعت انسان، و هنر دویدن است. این کتاب که در مرز میان روایت داستانی، تحقیق علمی، و ماجراجویی قرار دارد، سفری شگفتانگیز به دنیای قبیلهای ناشناخته در مکزیک و رازهای دویدن بدون آسیب را بازگو میکند. مکدوگال، روزنامهنگاری که خود با مشکل درد پا هنگام دویدن مواجه بود، به دنبال پاسخ این پرسش رفت که چرا برخی افراد میتوانند بدون هیچ آسیبی، مسافتهای طولانی را بدوند، درحالیکه بسیاری دیگر پس از مدت کوتاهی دچار آسیبهای مزمن میشوند.
این جستوجو او را به سرزمینهای دوردست در دل درههای مسطح مکزیک، جایی که قبیلهای به نام تاراهومارا زندگی میکنند، کشاند. تاراهومارا، که به نام «مردم دونده» شناخته میشوند، سبک زندگی ساده و هماهنگ با طبیعت دارند و درعینحال قادرند صدها کیلومتر را با پای برهنه یا صندلهای سادهای که خودشان میسازند، بدوند. مکدوگال بهتدریج با فرهنگ، سنتها و رژیم غذایی این قبیله آشنا شد و تلاش کرد رمز و راز توانایی فوقالعادهی آنها در دویدن را درک کند.
یکی از نکات برجستهی این کتاب، پرداختن به مفهوم دویدن بهعنوان یکی از ویژگیهای بنیادی انسان است. مکدوگال این ایده را مطرح میکند که انسانها از لحاظ تکاملی برای دویدن ساخته شدهاند. او به تحقیقات دانشمندان اشاره میکند که نشان میدهند اجداد اولیهی ما به لطف توانایی دویدن طولانیمدت، قادر بودند حیوانات را تعقیب کرده و شکار کنند. این نظریه که به «دویدن استقامتی» معروف است، نشان میدهد که بر خلاف تصور رایج، انسانها نه تنها در دویدن ضعیف نیستند، بلکه یکی از بهترین گونهها در دویدن طولانیمدت محسوب میشوند.
کتاب دوندهی مادرزاد فقط دربارهی تاراهومارا نیست، بلکه مجموعهای از شخصیتهای جذاب و ماجراهای واقعی را نیز در بر میگیرد. از جملهی این افراد اسکات جورک، یکی از بزرگترین دوندگان استقامت در جهان، کابایو بلانکو (اسب سفید)، مردی مرموز که در میان تاراهومارا زندگی میکند، و گروهی از دوندگان افسانهای که برای یک رقابت خارقالعاده گرد هم میآیند. این مسابقه در دل درههای مسطح و خطرناک مکزیک برگزار میشود و ترکیبی از دویدن، چالشهای جسمانی و معنویت است.
مکدوگال در خلال این داستان، نگاهی انتقادی به صنعت کفشهای ورزشی نیز دارد. او استدلال میکند که کفشهای دویدن مدرن، بهجای کمک به دوندگان، باعث افزایش آسیبهای آنها شدهاند. به گفتهی او، پاهای انسان بهطور طبیعی برای دویدن طراحی شدهاند و پوشیدن کفشهای دارای فناوریهای پیچیده، مانع عملکرد طبیعی بدن میشود. او این ایده را مطرح میکند که دویدن با پای برهنه یا با کفشهای مینیمالیستی میتواند بهترین روش برای کاهش آسیبها و بهبود عملکرد دوندگان باشد.
دوندهی مادرزاد ترکیبی از گزارشهای علمی، ماجراجوییهای مهیج و فلسفهی زندگی است. مکدوگال علاوه بر اینکه ما را با سبک زندگی تاراهومارا و اسرار دویدن آشنا میکند، به موضوعات گستردهتری مانند سلامت، تغذیه، روانشناسی ورزش و ارتباط انسان با طبیعت نیز میپردازد. او نشان میدهد که دویدن فقط یک ورزش نیست، بلکه نوعی از زندگی، مراقبه و راهی برای کشف درونیات انسان است.
سبک نگارش مکدوگال، روایی، پرکشش و الهامبخش است. او داستان خود را با زبانی ساده و درعینحال تأثیرگذار روایت میکند و بهگونهای پیش میبرد که خواننده احساس میکند در کنار او در این سفر پرماجرا حضور دارد. توصیفات او از طبیعت وحشی مکزیک، شور و شوق دوندگان و چالشهای مسیر، همگی حس زندهای از ماجراجویی را به خواننده منتقل میکنند.
این کتاب نهتنها برای دوندگان و ورزشکاران، بلکه برای هر کسی که به دنبال الهام و انگیزه است، خواندنی است. پیام اصلی دوندهی مادرزاد این است که بدن انسان تواناییهایی فراتر از آنچه تصور میکنیم دارد و اگر به ریشههای طبیعی خود بازگردیم، میتوانیم به قدرتی شگفتانگیز دست یابیم. مکدوگال به ما یادآوری میکند که دویدن صرفاً یک فعالیت ورزشی نیست، بلکه بخشی از ذات انسان است که میتواند ما را به سلامت، شادی و آزادی برساند.
یکی دیگر از جنبههای جذاب این کتاب، بررسی تأثیرات تغذیه بر عملکرد ورزشی است. مکدوگال به رژیم غذایی سنتی تاراهومارا اشاره میکند که شامل غذاهای ساده اما مغذی مانند دانههای چیا، ذرت و لوبیا است. او نشان میدهد که چگونه تغذیهی سالم و طبیعی میتواند نقش کلیدی در استقامت و سلامت دوندگان ایفا کند. این بخش از کتاب، علاوه بر ورزشکاران، برای افرادی که به تغذیهی سالم و سبک زندگی طبیعی علاقه دارند، بسیار مفید خواهد بود.
در نهایت، دوندهی مادرزاد یک کتاب الهامبخش است که دیدگاه ما را نسبت به دویدن، ورزش و حتی زندگی تغییر میدهد. این کتاب، سفری از دنیای مدرن به گذشتهی انسان و از فناوریهای پیچیده به سادگی طبیعت است. مکدوگال با روایت داستانی مهیج و ارائهی بینشهای علمی، ما را به این باور میرساند که همهی ما، در ذات خود، دوندگانی مادرزاد هستیم.
کتاب دوندهی مادرزاد در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۱ با بیش از ۲۲۴ هزار رای و ۱۷۶۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از نادی صبوری به بازار عرضه شده است.
خلاصهی محتوای دوندهی مادرزاد
دوندهی مادرزاد نوشتهی کریستوفر مکدوگال شامل بخشهای مختلفی است که ترکیبی از روایتهای ماجراجویانه، پژوهشهای علمی و دیدگاههای ورزشی را ارائه میدهد. این کتاب علاوه بر بررسی زندگی قبیلهی تاراهومارا در مکزیک، به تاریخچهی دویدن، آسیبهای ناشی از کفشهای مدرن و تواناییهای خارقالعادهی بدن انسان میپردازد. در ادامه، خلاصهای از محتوای بخشها و فصلهای کتاب آورده شده است.
کتاب با یک مقدمه جذاب آغاز میشود که در آن، مکدوگال مشکل خود را در دویدن مطرح میکند. او که روزنامهنگاری ورزشی است، با دردهای مکرر پا مواجه شده و به دنبال پاسخی برای این پرسش است که چرا بسیاری از دوندگان مدام مصدوم میشوند. جستوجوی او در نهایت او را به دنیای مرموز قبیلهی تاراهومارا میرساند، مردمی که بدون آسیب و با لذت، مسافتهای بسیار طولانی را میدوند.
در بخشهای بعدی، مکدوگال داستان سفر خود را به کاپر کانیون در مکزیک روایت میکند، جایی که تاراهومارا در انزوا و دور از دنیای مدرن زندگی میکنند. او با فردی به نام کابایو بلانکو (اسب سفید) آشنا میشود، یک مرد آمریکایی مرموز که در میان تاراهومارا زندگی کرده و فلسفهی دویدن آنها را درک کرده است. این بخش از کتاب، ما را با سبک زندگی، رژیم غذایی و تکنیکهای دویدن تاراهومارا آشنا میکند.
یکی از فصلهای مهم کتاب، به بررسی تکامل انسان و دویدن استقامتی اختصاص دارد. مکدوگال به پژوهشهایی اشاره میکند که نشان میدهند اجداد اولیهی انسان توانایی بینظیری در تعقیب حیوانات از طریق دویدن داشتهاند. او توضیح میدهد که چگونه ویژگیهای فیزیولوژیکی بدن انسان، مانند سیستم خنککنندگی از طریق تعریق، تاندونهای قوی و توانایی تنفس مستقل از ریتم دویدن، ما را به بهترین دوندگان استقامتی در طبیعت تبدیل کرده است.
بخشهای بعدی کتاب، داستانی هیجانانگیز از یک مسابقهی دویدن خارقالعاده را روایت میکنند. مکدوگال توصیف میکند که چگونه گروهی از دوندگان نخبهی آمریکایی، از جمله اسکات جورک، یکی از بزرگترین دوندگان استقامت، به کاپر کانیون میروند تا با دوندگان تاراهومارا در یک مسابقهی بینظیر رقابت کنند. این بخش، علاوه بر روایت جذاب، نشان میدهد که دویدن صرفاً یک رقابت نیست، بلکه شکلی از همبستگی و ارتباط با طبیعت است.
در یکی از فصول، نویسنده صنعت کفشهای ورزشی را به چالش میکشد. او معتقد است که شرکتهای تولیدکنندهی کفش، با طراحی کفشهایی با فناوریهای پیچیده، در واقع باعث افزایش آسیبهای دوندگان شدهاند. مکدوگال از شواهد علمی و تحقیقات متخصصان استفاده میکند تا نشان دهد که دویدن با پای برهنه یا کفشهای مینیمالیستی میتواند سالمتر و کمخطرتر باشد.
بخشهای پایانی کتاب، بر بعد روانشناختی دویدن تمرکز دارند. مکدوگال توضیح میدهد که چگونه دویدن میتواند فراتر از یک فعالیت ورزشی، به نوعی مراقبه و شیوهی زندگی تبدیل شود. او به تأثیر دویدن بر سلامت روان، شادی و ارتباط با دیگران اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه دوندگان تاراهومارا دویدن را نه بهعنوان یک وظیفه، بلکه بهعنوان یک لذت طبیعی تجربه میکنند.
کتاب با نتایجی الهامبخش به پایان میرسد. مکدوگال پس از تجربهی زندگی در میان تاراهومارا، دیدگاه خود را نسبت به دویدن و ورزش تغییر داده است. او بر این باور است که همهی انسانها دوندگان مادرزاد هستند و اگر به ذات طبیعی خود بازگردند، میتوانند از این توانایی شگفتانگیز بهره ببرند. کتاب با این پیام تمام میشود که دویدن نهتنها برای بدن، بلکه برای ذهن و روح نیز مفید است و میتواند ما را به آزادی و شادی واقعی برساند.
بخشهایی از دوندهی مادرزاد
آنها از تاریکی بیرون آمدند، آرام و بیصدا، گویی از خود زمین برخاسته بودند. پاهایشان بر خاک نرم بیابان میلغزید، نه نشانی از خستگی در چهرهشان بود و نه اثری از تردید. آنها نمیدویدند؛ آنها در واقع در هوا شناور بودند، آزاد، رها، گویی هیچ چیز نمیتوانست متوقفشان کند.
…………………..
ما با پاهایی ساخته شدهایم که میتوانند کیلومترها ما را پیش ببرند، نه با قلبهایی که از وحشت میلرزند. اجداد ما هزاران سال پیش به همین شیوه میدویدند، بدون کفشهای پیچیده، بدون تمرینات علمی، فقط با اعتماد به طبیعت بدن خودشان. پس چرا ما، در دنیای مدرن، از دویدن میترسیم؟
……………………
ما بهعنوان یک گونه، در ابتدا شکارچیانِ تعقیبکننده بودیم؛ حیواناتی که به جای سرعت، بر استقامت متکی بودند. وقتی همهی موجودات دیگر از نفس میافتادند، ما همچنان میدویدیم، نه برای فرار، بلکه برای زنده ماندن. این همان میراثی است که در ژنهای ما باقی مانده است؛ ما همه دوندگان مادرزاد هستیم.
…………………….
هرچه کفشهای ورزشی پیچیدهتر شدند، آسیبهای دوندگان نیز افزایش یافت. پای انسان بهطور طبیعی بهگونهای طراحی شده که بتواند فشار را تحمل کند و انرژی را جذب کند. اما کفشهای نرم و دارای پاشنهی بلند، این تعادل را از بین میبرند و باعث افزایش آسیبهای زانو، کمر و مچ پا میشوند.
……………………..
تاراهومارا به ما یاد میدهند که دویدن فقط یک ورزش نیست، بلکه راهی برای شادی، زندگی و پیوند با طبیعت است. وقتی میدوی، مهم نیست که کجا میروی یا چقدر سریع هستی؛ مهم این است که احساس آزادی کنی، درست همانطور که طبیعت از ابتدا برای ما در نظر گرفته بود.
اگر به کتاب دوندهی مادرزاد علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابهای ورزشی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میکند.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، علمی، ماجراجویی، ورزشی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، کریستوفر مکدوگال، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب