«بعد از زلزله» اثری است از هاروکی موراکامی (نویسندهی ژاپنی، متولد ۱۹۴۹) که در سال ۲۰۰۰ منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از شش داستان کوتاه است که تأثیرات زلزلهی کوبه را بر زندگی شخصیتهایی که با بحرانهای درونی و بیرونی مواجهاند، به تصویر میکشد.
دربارهی بعد از زلزله
بعد از زلزله مجموعهای از شش داستان کوتاه به قلم هاروکی موراکامی است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. این کتاب، مانند بسیاری از آثار موراکامی، فضایی آمیخته با واقعیت و خیال دارد و از رویدادهای بیرونی برای کاوش درونی شخصیتهایش استفاده میکند. زلزلهی کوبه در سال ۱۹۹۵، که ویرانی گستردهای به بار آورد، بستر مشترک این داستانهاست، اما نویسنده به جای پرداخت مستقیم به خود زلزله، تأثیر آن را بر زندگی شخصیتهایش بررسی میکند.
موراکامی در این مجموعه، داستانهایی از انسانهایی روایت میکند که در مواجهه با بحرانهای شخصی و اجتماعی دچار دگرگونی میشوند. زلزله در اینجا تنها یک رویداد طبیعی نیست، بلکه استعارهای است از تغییرات عمیق روانی و احساسی که شخصیتها تجربه میکنند. نویسنده با زبانی ساده و روان، اما در عین حال پر از لایههای معنا، خواننده را به جهان شخصیتهایی میبرد که هر یک به شیوهای خاص با واقعیت روبهرو میشوند.
درونمایههای تنهایی، ازخودبیگانگی، و جستوجوی معنا، که از ویژگیهای اصلی آثار موراکامی هستند، در این مجموعه نیز بهوضوح دیده میشوند. هر داستان، تصویری از فردی است که درگیر بحرانهای شخصی شده و به دنبال راهی برای مواجهه یا فرار از آن است. این داستانها بیش از آنکه درباره زلزله باشند، درباره پسلرزههای عاطفی و روانیای هستند که افراد در زندگی خود تجربه میکنند.
موراکامی در این مجموعه از سبک خاص خود بهره میبرد: ترکیبی از رئالیسم و سوررئالیسم، با شخصیتهایی که گاه در موقعیتهای روزمره و گاه در موقعیتهای عجیب و جادویی قرار میگیرند. برخی داستانها روایتی رئالیستی دارند، در حالی که برخی دیگر عناصری از فانتزی و خیال را وارد روایت میکنند. این تنوع در سبک، خواننده را در تجربهای گسترده از احساسات و مفاهیم انسانی غوطهور میکند.
یکی از جنبههای برجستهی این کتاب، توانایی نویسنده در خلق فضاهایی است که در عین سادگی، عمق بسیاری دارند. موراکامی با جزئیات ظریف و استفاده از نمادها، داستانهایش را فراتر از سطحی معمولی میبرد. او بهگونهای مینویسد که هر عنصر داستان، حتی سادهترین اشیا یا اتفاقات، معنایی گستردهتر پیدا میکنند.
شخصیتهای این داستانها معمولاً افراد عادی هستند که ناگهان با رویدادهایی مواجه میشوند که آنها را مجبور به بازنگری در زندگی خود میکند. این بازنگری گاهی با خاطرات گذشته پیوند میخورد و گاهی منجر به مواجههای نمادین با درونیترین ترسها و امیدهایشان میشود. موراکامی در این مجموعه نیز، مانند دیگر آثارش، نگاهی فلسفی به زندگی دارد و پرسشهایی درباره سرنوشت، هویت، و مفهوم بودن در جهان مطرح میکند.
ساختار داستانهای این کتاب به گونهای است که خواننده را در مسیر روایت همراه میکند، اما درعینحال، پایانی قطعی برای آنها ارائه نمیدهد. موراکامی اغلب داستانهایش را به شیوهای باز و تأملبرانگیز به پایان میرساند، بهگونهای که خواننده را به تفکر و تفسیر وامیدارد. این ویژگی، که در بیشتر آثار او دیده میشود، در بعد از زلزله نیز بهوضوح قابل مشاهده است.
از نظر زبانی، موراکامی در این مجموعه نیز همان نثر روان و جذاب خود را حفظ کرده است. او با جملات کوتاه، توصیفهای دقیق، و دیالوگهای زنده، داستانهایی خلق میکند که بهرغم سادگی، در ذهن خواننده ماندگار میشوند. زبان داستانها حالتی صمیمی دارد که خواننده را به دل روایت میکشاند، اما در پس این سادگی، تأملات عمیق و فلسفی نهفته است.
یکی از نکات جالب در این کتاب، اشارههای غیرمستقیم به فرهنگ ژاپنی و همچنین عناصری از فرهنگ غربی است که در آثار موراکامی به چشم میخورد. او نویسندهای است که در آثارش، ژاپن مدرن را در تقابل با سنتهای گذشته نشان میدهد و شخصیتهایش اغلب در میان این دو جهان سرگرداناند. این تقابل، در برخی داستانهای این مجموعه نیز به شکلهای مختلف دیده میشود.
بعد از زلزله را میتوان اثری دانست که هم برای خوانندگان جدید موراکامی و هم برای طرفداران قدیمی او جذاب خواهد بود. این کتاب، در عین کوتاه بودن، بخشهایی از دنیای فکری و سبک داستاننویسی این نویسنده را به نمایش میگذارد. اگرچه داستانهای این مجموعه از لحاظ موضوعی به هم مرتبط هستند، اما هر یک را میتوان بهطور مستقل نیز خواند و از آن لذت برد.
این مجموعه نشاندهندهی نگاه خاص موراکامی به تأثیر رویدادهای بزرگ بر زندگی فردی انسانهاست. او زلزله را بهعنوان نقطهای نمادین در زندگی شخصیتهایش در نظر میگیرد، رویدادی که آنها را مجبور به تغییر میکند، چه بهصورت آشکار و چه بهطور نامحسوس. این تغییرات، که گاه درونی و گاه بیرونیاند، همان چیزی است که خواننده را با داستانها همراه میکند.
در نهایت، بعد از زلزله را میتوان نمونهای موفق از سبک موراکامی دانست؛ اثری که در آن مرز میان واقعیت و خیال محو میشود و خواننده را به دنیایی دعوت میکند که در عین ملموس بودن، سرشار از رمز و راز است. این کتاب، با داستانهای بهیادماندنی و فضای منحصربهفردش، تجربهای خاص از خواندن را به ارمغان میآورد و تصویری ماندگار از زندگی پس از فاجعه ارائه میدهد.
کتاب بعد از زلزله در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۷۷ با بیش از ۵۶۰۰۰ رای و ۴۸۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از بهرنگ رجبی، رضا دادویی و سما قرایی به بازار عرضه شده است.
فهرست داستانهای بعد از زلزله
کتاب بعد از زلزله شامل شش داستان کوتاه است که هر یک به نوعی تحت تأثیر زلزله کوبه قرار دارند. هرچند زلزله مستقیماً در داستانها به تصویر کشیده نمیشود، اما تأثیر آن بر زندگی شخصیتها کاملاً محسوس است. در ادامه، فهرست داستانها همراه با خلاصهای کوتاه از هر یک آورده شده است:
۱. یوفو در کوشیرو (UFO in Kushiro): داستان درباره مردی به نام کوماتسو است که همسرش، پس از زلزلهی کوبه، ناگهان او را ترک میکند و تنها یک یادداشت کوتاه برایش میگذارد. در حالی که او در تلاش است تا با این ترک ناگهانی کنار بیاید، مأموریتی برای تحویل یک بسته مرموز به هوکایدو به او سپرده میشود. در سفر، او با زنی عجیب روبهرو میشود که او را به تأمل در زندگی و احساساتش وامیدارد.
۲. منظرهای با آهنرباهای آهنی (Landscape with Flatiron): این داستان روایت ملاقات زنی جوان به نام جونی و مردی مسنتر به نام میاما است که گذشتهای تلخ را پشت سر گذاشته است. آنها با هم در ساحل آتش روشن میکنند و در مورد زندگی و مرگ گفتوگو میکنند. در این میان، احساس غریبی از فقدان و نابودی در داستان موج میزند و زلزله به عنوان استعارهای از تغییرات درونی شخصیتها به کار میرود.
۳. همه فرزندان خدا میتوانند برقصند (All God’s Children Can Dance): پسری جوان به نام یوشییا، که مادرش او را متقاعد کرده است که فرزند خداست، پس از زلزله در سفری درونگرایانه به جستجوی هویت خود میپردازد. او در خیابانهای توکیو پرسه میزند و در نهایت خود را در موقعیتی نمادین مییابد که در آن، باید با گذشته و باورهایش روبهرو شود.
۴. تایلند (Thailand): داستان درباره دکتر ساتوکو است، زنی میانسال که پس از زلزله به تایلند سفر میکند. او در آنجا با رانندهای به نام ناپا ملاقات میکند که به او کمک میکند تا با خاطرات دردناک گذشته و حس انتقامی که سالها در دل داشته، روبهرو شود. این داستان سفری درونی را روایت میکند که در نهایت منجر به آرامش و پذیرش میشود.
۵. قورباغهی بزرگ توکیو را نجات میدهد (Super-Frog Saves Tokyo): در یکی از داستانهای سوررئال این مجموعه، یک کارمند بانک معمولی به نام کاتاگرای با قورباغهای غولپیکر مواجه میشود که از او میخواهد در نجات توکیو از یک زلزلهی فاجعهبار کمک کند. این داستان ترکیبی از فانتزی، فلسفه، و طنز است که در آن مرز بین واقعیت و خیال از بین میرود و تأملاتی عمیق درباره قهرمانی، شجاعت، و قدرتهای پنهان درون انسانها ارائه میدهد.
۶. کَنون سرگردان (Honey Pie): این داستان درباره نویسندهای به نام جونیچی است که عاشق دوست قدیمیاش، سایوکو، بوده اما هرگز احساسات خود را ابراز نکرده است. سایوکو با مرد دیگری ازدواج کرده و اکنون دختری دارد. پس از زلزله، روابط آنها دستخوش تغییراتی میشود و جونیچی فرصت آن را پیدا میکند که در مورد عشق، دوستی، و آینده تصمیم بگیرد. این داستان با لحنی ملایم و احساسی، درباره پیوندهای انسانی و انتخابهای سرنوشتساز زندگی صحبت میکند.
هر یک از این داستانها به شیوهای خاص، تأثیرات زلزله را بر زندگی افراد نشان میدهند؛ گاهی آشکار و گاهی درونی و استعاری. موراکامی با نثری ساده اما پرمغز، به موضوعاتی همچون تنهایی، هویت، و مواجهه با تغییرات ناگهانی میپردازد و داستانهایی خلق میکند که در ذهن خواننده باقی میمانند.
بخشهایی از بعد از زلزله
جونکو گفت: «من دارم می رم دم ساحل آتیش بازی.» کایسوکی با اخم پرسید: «باز هم میاکی؟ شوخیت گرفته؟ می دونی که، فوریه ست. ساعت هم دوازده شبه. الان می خواین برین آتیش درست کنین؟» «مشکلی نیست. تو نمی خواد بیای. من خودم می رم.» کایسوکی آهی کشید؛ «نه، می آم. یه دقیقه وقت بده لباس عوض کنم.»
آمپلی فایرش را خاموش کرد، روی زیرشلواری اش شلوار پوشید، پولیور، و رویش ژاکتی کرک دار که زیپش را تا دم چانه داد بالا. جونکو روسری ای پیچید دور گردنش و کلاهی بافتنی هم سرش گذاشت. وقتی داشتند می رفتند سمت ساحل کایسوکی گفت: «دیوونه این شماها، چی تو آتیش درست کردن هست که این قدر باهاش کیف می کنین؟»
………………..
ساتسوکی آن شب روی تخت بزرگ و نابش گریست. فهمید که به مرگ نزدیک میشود. فهمید که سنگ سفید و سختی در درونش است و مارِ سبز فلسداری جایی در تاریکی کمین کرده. به فکر بچهای افتاد که هرگز به دنیا نخواهد آورد. آن بچه را از بین برده و در چاه بیانتهایی انداخته بود. سپس ۳۰ سال وقتش را صرف تنفر از مردی کرده بود.
امیدوار بود که او در رنج و عذاب بمیرد. برای اینکه به آرزویش برسد قلباً آرزو میکرد زلزلهای رخ دهد. به خودش گفت، «من تنها کسی هستم که اون زلزله رو ایجاد کرد. او بود که قلبو و جسممو به سنگ تبدیل کرد.» میمونهای خاکستری از فاصلهای دور به او خیره شده بودند. زندگی و مرگ تا حدی ارزش یکسانی دارند.
……………………
وقتی چند دقیقهای قبل نیمه شب تلفن زنگ زد، جونکو داشت تلویزیون تماشا میکرد. کایسوکی گوشه اتاق هدفون به گوش نشسته بود، چشمانش نیمبسته، و هم هنگام با حرکت انگشتان بلندش برسیمهای گیتار برقی، سرش را عقب جلو تاب میداد. داشت قطعهای با ریتم تند تمرین میکرد و اصلا نفهمید تلفن دارد زنگ میزند.
جونکو گوشی را برداشت. میاکی با آن صدای خفه و لهجه اوزاکایی آشنایش پرسید: بیدارت کردم؟
جونکو گفت: نه، بیداریم هنوز.
من دم ساحلم باید ببینی این همه کنده شناورو ! میتونیم یه آتیش حسابی راه بندازیم این دفعه. میآی؟ جونکو گفت :حتماً. بذار لباس عوض کنم؛ ده دقیقه دیگه اون جام.
جوراب شلواری یی پوشید، رویش هم شلوار جینش را، بالاتنه پولیوری یقه اسکی و بستهای سیگار هم چپاند توی جیب کت پشمیاش. کیف، کبریت، دسته کلید.
با پا زد به پشت کایسوکی، کایسوکی هدفون را از روی گوشاش برداشت.
جونکو گفت: من دارم میرم دم ساحل آتیشبازی.
کایسوکی با اخم پرسید: باز هم میاکی؟ شوخیت گرفته؟ میدونی که، فوریه ست. ساعت هم
دوازده شبه. الان میخواین برین آتیش درست کنین؟
کاتاگیری بعدازظهرِ هفدهم فوریه تیر خورد. کارِ روزانهاش را تمام کرد و داشت در راه برگشتن از تراست بانک توی یکی از خیابانهای محلهی شینجوکو راه میرفت که مرد جوانِ کت چرمیپوشی پرید جلوش. مرد چهرهای بیحالت داشت و اسلحهی کوچکِ سیاهرنگی توی یکی از دستهایش گرفته بود.
اسلحه آنقدر کوچک و آنقدر سیاه بود که سخت میشد باور کرد واقعی است. کاتاگیری خیره شد به چیزی که توی دستِ مرد بود، بیآنکه در چهرهاش بروزی باشد از اینکه اسلحه به سمتش نشانه رفته؛ و مرد ماشه را چکاند. همهچیز خیلی سریع اتفاق افتاد. به نظر کاتاگیری منطقی نمیآمد؛ اسلحه اما واقعاً شلیک شده بود.
اگر به کتاب بعد از زلزله علاقه دارید، بخش معرفی برترین آثار هاروکی موراکامی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار این نویسندهی مشهور ژاپنی نیز آشنا میسازد.
10 فروردین 1404
بعد از زلزله
«بعد از زلزله» اثری است از هاروکی موراکامی (نویسندهی ژاپنی، متولد ۱۹۴۹) که در سال ۲۰۰۰ منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از شش داستان کوتاه است که تأثیرات زلزلهی کوبه را بر زندگی شخصیتهایی که با بحرانهای درونی و بیرونی مواجهاند، به تصویر میکشد.
دربارهی بعد از زلزله
بعد از زلزله مجموعهای از شش داستان کوتاه به قلم هاروکی موراکامی است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. این کتاب، مانند بسیاری از آثار موراکامی، فضایی آمیخته با واقعیت و خیال دارد و از رویدادهای بیرونی برای کاوش درونی شخصیتهایش استفاده میکند. زلزلهی کوبه در سال ۱۹۹۵، که ویرانی گستردهای به بار آورد، بستر مشترک این داستانهاست، اما نویسنده به جای پرداخت مستقیم به خود زلزله، تأثیر آن را بر زندگی شخصیتهایش بررسی میکند.
موراکامی در این مجموعه، داستانهایی از انسانهایی روایت میکند که در مواجهه با بحرانهای شخصی و اجتماعی دچار دگرگونی میشوند. زلزله در اینجا تنها یک رویداد طبیعی نیست، بلکه استعارهای است از تغییرات عمیق روانی و احساسی که شخصیتها تجربه میکنند. نویسنده با زبانی ساده و روان، اما در عین حال پر از لایههای معنا، خواننده را به جهان شخصیتهایی میبرد که هر یک به شیوهای خاص با واقعیت روبهرو میشوند.
درونمایههای تنهایی، ازخودبیگانگی، و جستوجوی معنا، که از ویژگیهای اصلی آثار موراکامی هستند، در این مجموعه نیز بهوضوح دیده میشوند. هر داستان، تصویری از فردی است که درگیر بحرانهای شخصی شده و به دنبال راهی برای مواجهه یا فرار از آن است. این داستانها بیش از آنکه درباره زلزله باشند، درباره پسلرزههای عاطفی و روانیای هستند که افراد در زندگی خود تجربه میکنند.
موراکامی در این مجموعه از سبک خاص خود بهره میبرد: ترکیبی از رئالیسم و سوررئالیسم، با شخصیتهایی که گاه در موقعیتهای روزمره و گاه در موقعیتهای عجیب و جادویی قرار میگیرند. برخی داستانها روایتی رئالیستی دارند، در حالی که برخی دیگر عناصری از فانتزی و خیال را وارد روایت میکنند. این تنوع در سبک، خواننده را در تجربهای گسترده از احساسات و مفاهیم انسانی غوطهور میکند.
یکی از جنبههای برجستهی این کتاب، توانایی نویسنده در خلق فضاهایی است که در عین سادگی، عمق بسیاری دارند. موراکامی با جزئیات ظریف و استفاده از نمادها، داستانهایش را فراتر از سطحی معمولی میبرد. او بهگونهای مینویسد که هر عنصر داستان، حتی سادهترین اشیا یا اتفاقات، معنایی گستردهتر پیدا میکنند.
شخصیتهای این داستانها معمولاً افراد عادی هستند که ناگهان با رویدادهایی مواجه میشوند که آنها را مجبور به بازنگری در زندگی خود میکند. این بازنگری گاهی با خاطرات گذشته پیوند میخورد و گاهی منجر به مواجههای نمادین با درونیترین ترسها و امیدهایشان میشود. موراکامی در این مجموعه نیز، مانند دیگر آثارش، نگاهی فلسفی به زندگی دارد و پرسشهایی درباره سرنوشت، هویت، و مفهوم بودن در جهان مطرح میکند.
ساختار داستانهای این کتاب به گونهای است که خواننده را در مسیر روایت همراه میکند، اما درعینحال، پایانی قطعی برای آنها ارائه نمیدهد. موراکامی اغلب داستانهایش را به شیوهای باز و تأملبرانگیز به پایان میرساند، بهگونهای که خواننده را به تفکر و تفسیر وامیدارد. این ویژگی، که در بیشتر آثار او دیده میشود، در بعد از زلزله نیز بهوضوح قابل مشاهده است.
از نظر زبانی، موراکامی در این مجموعه نیز همان نثر روان و جذاب خود را حفظ کرده است. او با جملات کوتاه، توصیفهای دقیق، و دیالوگهای زنده، داستانهایی خلق میکند که بهرغم سادگی، در ذهن خواننده ماندگار میشوند. زبان داستانها حالتی صمیمی دارد که خواننده را به دل روایت میکشاند، اما در پس این سادگی، تأملات عمیق و فلسفی نهفته است.
یکی از نکات جالب در این کتاب، اشارههای غیرمستقیم به فرهنگ ژاپنی و همچنین عناصری از فرهنگ غربی است که در آثار موراکامی به چشم میخورد. او نویسندهای است که در آثارش، ژاپن مدرن را در تقابل با سنتهای گذشته نشان میدهد و شخصیتهایش اغلب در میان این دو جهان سرگرداناند. این تقابل، در برخی داستانهای این مجموعه نیز به شکلهای مختلف دیده میشود.
بعد از زلزله را میتوان اثری دانست که هم برای خوانندگان جدید موراکامی و هم برای طرفداران قدیمی او جذاب خواهد بود. این کتاب، در عین کوتاه بودن، بخشهایی از دنیای فکری و سبک داستاننویسی این نویسنده را به نمایش میگذارد. اگرچه داستانهای این مجموعه از لحاظ موضوعی به هم مرتبط هستند، اما هر یک را میتوان بهطور مستقل نیز خواند و از آن لذت برد.
این مجموعه نشاندهندهی نگاه خاص موراکامی به تأثیر رویدادهای بزرگ بر زندگی فردی انسانهاست. او زلزله را بهعنوان نقطهای نمادین در زندگی شخصیتهایش در نظر میگیرد، رویدادی که آنها را مجبور به تغییر میکند، چه بهصورت آشکار و چه بهطور نامحسوس. این تغییرات، که گاه درونی و گاه بیرونیاند، همان چیزی است که خواننده را با داستانها همراه میکند.
در نهایت، بعد از زلزله را میتوان نمونهای موفق از سبک موراکامی دانست؛ اثری که در آن مرز میان واقعیت و خیال محو میشود و خواننده را به دنیایی دعوت میکند که در عین ملموس بودن، سرشار از رمز و راز است. این کتاب، با داستانهای بهیادماندنی و فضای منحصربهفردش، تجربهای خاص از خواندن را به ارمغان میآورد و تصویری ماندگار از زندگی پس از فاجعه ارائه میدهد.
کتاب بعد از زلزله در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۷۷ با بیش از ۵۶۰۰۰ رای و ۴۸۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از بهرنگ رجبی، رضا دادویی و سما قرایی به بازار عرضه شده است.
فهرست داستانهای بعد از زلزله
کتاب بعد از زلزله شامل شش داستان کوتاه است که هر یک به نوعی تحت تأثیر زلزله کوبه قرار دارند. هرچند زلزله مستقیماً در داستانها به تصویر کشیده نمیشود، اما تأثیر آن بر زندگی شخصیتها کاملاً محسوس است. در ادامه، فهرست داستانها همراه با خلاصهای کوتاه از هر یک آورده شده است:
۱. یوفو در کوشیرو (UFO in Kushiro): داستان درباره مردی به نام کوماتسو است که همسرش، پس از زلزلهی کوبه، ناگهان او را ترک میکند و تنها یک یادداشت کوتاه برایش میگذارد. در حالی که او در تلاش است تا با این ترک ناگهانی کنار بیاید، مأموریتی برای تحویل یک بسته مرموز به هوکایدو به او سپرده میشود. در سفر، او با زنی عجیب روبهرو میشود که او را به تأمل در زندگی و احساساتش وامیدارد.
۲. منظرهای با آهنرباهای آهنی (Landscape with Flatiron): این داستان روایت ملاقات زنی جوان به نام جونی و مردی مسنتر به نام میاما است که گذشتهای تلخ را پشت سر گذاشته است. آنها با هم در ساحل آتش روشن میکنند و در مورد زندگی و مرگ گفتوگو میکنند. در این میان، احساس غریبی از فقدان و نابودی در داستان موج میزند و زلزله به عنوان استعارهای از تغییرات درونی شخصیتها به کار میرود.
۳. همه فرزندان خدا میتوانند برقصند (All God’s Children Can Dance): پسری جوان به نام یوشییا، که مادرش او را متقاعد کرده است که فرزند خداست، پس از زلزله در سفری درونگرایانه به جستجوی هویت خود میپردازد. او در خیابانهای توکیو پرسه میزند و در نهایت خود را در موقعیتی نمادین مییابد که در آن، باید با گذشته و باورهایش روبهرو شود.
۴. تایلند (Thailand): داستان درباره دکتر ساتوکو است، زنی میانسال که پس از زلزله به تایلند سفر میکند. او در آنجا با رانندهای به نام ناپا ملاقات میکند که به او کمک میکند تا با خاطرات دردناک گذشته و حس انتقامی که سالها در دل داشته، روبهرو شود. این داستان سفری درونی را روایت میکند که در نهایت منجر به آرامش و پذیرش میشود.
۵. قورباغهی بزرگ توکیو را نجات میدهد (Super-Frog Saves Tokyo): در یکی از داستانهای سوررئال این مجموعه، یک کارمند بانک معمولی به نام کاتاگرای با قورباغهای غولپیکر مواجه میشود که از او میخواهد در نجات توکیو از یک زلزلهی فاجعهبار کمک کند. این داستان ترکیبی از فانتزی، فلسفه، و طنز است که در آن مرز بین واقعیت و خیال از بین میرود و تأملاتی عمیق درباره قهرمانی، شجاعت، و قدرتهای پنهان درون انسانها ارائه میدهد.
۶. کَنون سرگردان (Honey Pie): این داستان درباره نویسندهای به نام جونیچی است که عاشق دوست قدیمیاش، سایوکو، بوده اما هرگز احساسات خود را ابراز نکرده است. سایوکو با مرد دیگری ازدواج کرده و اکنون دختری دارد. پس از زلزله، روابط آنها دستخوش تغییراتی میشود و جونیچی فرصت آن را پیدا میکند که در مورد عشق، دوستی، و آینده تصمیم بگیرد. این داستان با لحنی ملایم و احساسی، درباره پیوندهای انسانی و انتخابهای سرنوشتساز زندگی صحبت میکند.
هر یک از این داستانها به شیوهای خاص، تأثیرات زلزله را بر زندگی افراد نشان میدهند؛ گاهی آشکار و گاهی درونی و استعاری. موراکامی با نثری ساده اما پرمغز، به موضوعاتی همچون تنهایی، هویت، و مواجهه با تغییرات ناگهانی میپردازد و داستانهایی خلق میکند که در ذهن خواننده باقی میمانند.
بخشهایی از بعد از زلزله
جونکو گفت: «من دارم می رم دم ساحل آتیش بازی.» کایسوکی با اخم پرسید: «باز هم میاکی؟ شوخیت گرفته؟ می دونی که، فوریه ست. ساعت هم دوازده شبه. الان می خواین برین آتیش درست کنین؟» «مشکلی نیست. تو نمی خواد بیای. من خودم می رم.» کایسوکی آهی کشید؛ «نه، می آم. یه دقیقه وقت بده لباس عوض کنم.»
آمپلی فایرش را خاموش کرد، روی زیرشلواری اش شلوار پوشید، پولیور، و رویش ژاکتی کرک دار که زیپش را تا دم چانه داد بالا. جونکو روسری ای پیچید دور گردنش و کلاهی بافتنی هم سرش گذاشت. وقتی داشتند می رفتند سمت ساحل کایسوکی گفت: «دیوونه این شماها، چی تو آتیش درست کردن هست که این قدر باهاش کیف می کنین؟»
………………..
ساتسوکی آن شب روی تخت بزرگ و نابش گریست. فهمید که به مرگ نزدیک میشود. فهمید که سنگ سفید و سختی در درونش است و مارِ سبز فلسداری جایی در تاریکی کمین کرده. به فکر بچهای افتاد که هرگز به دنیا نخواهد آورد. آن بچه را از بین برده و در چاه بیانتهایی انداخته بود. سپس ۳۰ سال وقتش را صرف تنفر از مردی کرده بود.
امیدوار بود که او در رنج و عذاب بمیرد. برای اینکه به آرزویش برسد قلباً آرزو میکرد زلزلهای رخ دهد. به خودش گفت، «من تنها کسی هستم که اون زلزله رو ایجاد کرد. او بود که قلبو و جسممو به سنگ تبدیل کرد.» میمونهای خاکستری از فاصلهای دور به او خیره شده بودند. زندگی و مرگ تا حدی ارزش یکسانی دارند.
……………………
وقتی چند دقیقهای قبل نیمه شب تلفن زنگ زد، جونکو داشت تلویزیون تماشا میکرد. کایسوکی گوشه اتاق هدفون به گوش نشسته بود، چشمانش نیمبسته، و هم هنگام با حرکت انگشتان بلندش برسیمهای گیتار برقی، سرش را عقب جلو تاب میداد. داشت قطعهای با ریتم تند تمرین میکرد و اصلا نفهمید تلفن دارد زنگ میزند.
جونکو گوشی را برداشت. میاکی با آن صدای خفه و لهجه اوزاکایی آشنایش پرسید: بیدارت کردم؟
جونکو گفت: نه، بیداریم هنوز.
من دم ساحلم باید ببینی این همه کنده شناورو ! میتونیم یه آتیش حسابی راه بندازیم این دفعه. میآی؟ جونکو گفت :حتماً. بذار لباس عوض کنم؛ ده دقیقه دیگه اون جام.
جوراب شلواری یی پوشید، رویش هم شلوار جینش را، بالاتنه پولیوری یقه اسکی و بستهای سیگار هم چپاند توی جیب کت پشمیاش. کیف، کبریت، دسته کلید.
با پا زد به پشت کایسوکی، کایسوکی هدفون را از روی گوشاش برداشت.
جونکو گفت: من دارم میرم دم ساحل آتیشبازی.
کایسوکی با اخم پرسید: باز هم میاکی؟ شوخیت گرفته؟ میدونی که، فوریه ست. ساعت هم
دوازده شبه. الان میخواین برین آتیش درست کنین؟
کاتاگیری بعدازظهرِ هفدهم فوریه تیر خورد. کارِ روزانهاش را تمام کرد و داشت در راه برگشتن از تراست بانک توی یکی از خیابانهای محلهی شینجوکو راه میرفت که مرد جوانِ کت چرمیپوشی پرید جلوش. مرد چهرهای بیحالت داشت و اسلحهی کوچکِ سیاهرنگی توی یکی از دستهایش گرفته بود.
اسلحه آنقدر کوچک و آنقدر سیاه بود که سخت میشد باور کرد واقعی است. کاتاگیری خیره شد به چیزی که توی دستِ مرد بود، بیآنکه در چهرهاش بروزی باشد از اینکه اسلحه به سمتش نشانه رفته؛ و مرد ماشه را چکاند. همهچیز خیلی سریع اتفاق افتاد. به نظر کاتاگیری منطقی نمیآمد؛ اسلحه اما واقعاً شلیک شده بود.
اگر به کتاب بعد از زلزله علاقه دارید، بخش معرفی برترین آثار هاروکی موراکامی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار این نویسندهی مشهور ژاپنی نیز آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات جهان، داستان کوتاه، داستان کوتاه خارجی، داستان معاصر
۰ برچسبها: ادبیات جهان، معرفی کتاب، هاروکی موراکامی، هر روز یک کتاب