کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند

«کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند» داستان کوتاهی است به قلم اورسولا لو گویین (نویسنده‌ی آمریکایی، از ۱۹۲۹ تا ۲۰۱۸) که در سال ۱۹۷۳ منتشر شده است. این داستان به روایت ماجرای آرمان‌‌شهری به نام اُمِلاس و شهروندان آن می‌پردازد.

درباره‌ی کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند

کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند داستانی کوتاه از اورسولا لو گویین است که در سال ۱۹۷۳ برای اولین‌بار منتشر شد. این داستان یک داستان فلسفی است که از طرح داستانی بسیار ساده و توضیحات انتزاعی از شخصیت‌ها تشکیل شده‌است؛ تأکید راوی بر شهری آرمان‌شهری با نام اُمِلاس و شهروندان آن است.در حقیقت،  این داستان تاثیرگذار، درباره آرمان شهری به نام اُِملاس است. شهری که در آن گناه وجود ندارد و مردم در آن شاد و خوشبخت هستند. همه چیز در این شهر فوق‌العاده است به جز یک چیز، یک فرد.

این کتاب در سال ۱۹۷۴، نامزد دریافت جایزه لوکاس و برنده‌ی جایزه هوگو برای بهترین داستان کوتاه سال شد. این داستان ابتدا در سال ۱۹۷۳ در کتاب ابعاد جدید با ویرایش رابرت سیلوربرگ منتشر شد که در آن گلچینی از داستان‌های علمی-تخیلی آمده بود. سپس در ۱۹۷۵ در کتابی از لو گویین دوباره منتشر شد. پس از آن در مجموعه‌های مختلفی بارها چاپ شده‌است.  در نهایت در سال ۱۹۹۳ این داستان به‌طور جداگانه در ۳۱ صفحه منتشر شد.

لو گویین در رابطه با این داستان می‌نویسد:

«ایده اصلی این داستان از قربانی کردن یک نفر برای دیگران می‌آید. برخی با عنوان کردن منبع ایده آن از برادران کارامازوف نوشته داستایوفسکی پرسیدند چرا آنرا به ویلیام جیمز نسبت می‌دهم؟ حقیقت این است که من از ۲۵ سالگی دیگر داستایوفسکی نخوانده‌ام و نمی‌دانستم که این ایده در آن نیز آمده‌است. اما هنگامی که در کتاب فیلسوف اخلاقی و زندگی اخلاقی از جیمز آنرا دیدم به یاد آن افتادم.»

کتاب «کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند» در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۹ با بیش از ۳۰ هزار رای و ۳۱۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با نام «کسانی که اُمِلاس را ترک می‌کنند» نیز منتشر شده است.

 داستان کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند

داستان کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند درباره‌ی آرمان‌شهری با نام اُمِلاس است که ساکنانش باهوش و بافرهنگ‌اند و در شادی و خوشی به سر می‌برند. همه چیز این شهر خوب و زیباست به جز یک مسئله: تمامی بخت و پایداری شهر تنها به این وابسته است که یک بچه را در تاریکی، آلودگی، گرسنگی و بدبختی نگاه دارند و با او به ستم رفتار کنند؛ تمامی شهروندان نیز پس از اینکه به بلوغ رسیدند باید از این مسئله آگاه شوند و آن کودک نگون‌بخت را یک‌بار ببینند.

پس از آنکه شهروندان در آستانه‌ی بزرگسالی از این مسئله خبردار می‌شوند شوکه شده و از این رسم شهر بیزار می‌شوند اما پس از مدتی به آن خو کرده و خود را با این مسئله که بدبختی آن بچه باعث خوشبختی شهر می‌شود سازگار می‌کنند.

با این حال، اندکی از شهروندان، جوان یا پیر، روزی، به آرامی و در خاموشی، شهر را رها کرده و می‌روند؛ به جایی که هیچ‌کس نمی‌داند کجاست. آخرین جملات داستان چنین است: «مکانی که آن‌ها می‌روند برای ما حتی از شهر شادمانی نیز غیرقابل‌تصورتر است. من هرگز نمی‌توانم توصیفش کنم. ممکن است اصلاً وجود نداشته باشد. اما به نظر می‌رسد آن‌ها می‌دانند به کجا می‌روند. همان‌هایی که از اُملاس می‌روند.»

بخش‌هایی از کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند

همه می‌دانند که او آن‌جاست. همه‌ی مردم املاس. برخی می‌آیند که او را ببینند. برخی دیگر فقط به صورت ضمنی می‌دانند که او آن‌جاست. همه می‌دانند که او باید آن‌جا باشد. برخی چرایی‌اش را می‌فهمند و برخی دیگر نمی‌فهمند، اما همه‌ی آن‌ها درک می‌کنند که شادیشان، زیبایی شهرشان، صمیمیت دوستی‌هایشان، سلامتی بچه‌هایشان، دانش محصل‌هایشان، مهارت پیشه‌ورانشان، حتا فراوانی محصولاتشان و آب و هوای معتدل آسمانشان، تماماً بستگی به تیره‌روزی نفرت‌انگیز این بچه دارد.

……………………………

گاهی اوقات (برخی) که به  دیدن بچه می‌رود، گریه‌کنان یا با عصبانیت به خانه بر نمی‌گردند… به خیابان می‌روند و به تنهایی در طول خیابان قدم می‌زنند. آن‌ها به راه رفتن ادامه می‌دهند و مستقیم از میان دروازه‌های زیبا به طرف بیرون شهر املاس می‌روند… آن‌ها همین طور می‌روند و می‌روند. آن‌ها املاس را ترک می‌کنند. آن‌ها به میان تاریکی می‌روند و دیگر هرگز باز نمی‌گردند. مکانی که آن‌ها می‌روند برای ما حتی از شهر شادمانی نیز غیر قابل تصورتر است. من هرگز نمی‌توانم توصیفش کنم. ممکن است اصلاً وجود نداشته باشد. اما به نظر می‌رسد آن‌ها می‌دانند به کجا می‌روند. همان‌هایی که از اُملاس می‌روند.

 

چنانچه به داستان‌های کوتاه همانند «کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند» علاقه دارید، می‌توانید در بخش‌های معرفی برترین داستان‌های کوتاه جهان و بهترین داستان‌های کوتاه ایرانی، نمونه‌های بیشتری از این نوع آثار را بیابید. به علاوه، بخش‌های معرفی کتاب‌های فلسفی و معرفی کتاب‌های تخیلی نیز می‌توانند به شما در یافتن کتاب‌های مناسب برای مطالعه در این زمینه‌ها کمک کنند.