راه طولانی به سوی آزادی

«راه طولانی به سوی آزادی» اثری است از نلسون ماندلا (نخستین رئیس جمهور دموکراتیک آفریقای جنوبی بعد از آپارتاید، از ۱۹۱۸ تا ۲۰۱۳) که در سال ۱۹۹۴ منتشر شده است. این کتاب به عنوان خودزندگی‌نامه‌ی ماندلا به شمار می‌رود.

درباره‌ی راه طولانی به سوی آزادی

راه طولانی به سوی آزادی عنوان خودزندگی‌نامه نلسون ماندلا می‌باشد. زمانی که ماندلا در جزیره روبن در آفریقای جنوبی زندانی بود این زندگی‌نامه را نوشت. این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان شد و تاکنون بر اساس این کتاب چند فیلم ساخته شده‌است. فیلم «ماندلا: راهی طولانی به سوی آزادی» یکی از این فیلم‌ها است. در کتاب «راه طولانی به سوی آزادی» خاطرات جالب نلسون ماندلا به همراه بیوگرافی و زندگی‌نامه وی به صورت روایتی داستان‌گونه بیان شده‌است.

این کتاب در سال ۱۹۹۵ برنده جایزه آلن پاتون شد و به بسیاری از زبان‌ها منتشر شده‌است. در ایران نیز این کتاب تحت همین عنوان یا عنوان «راه دشوار آزادی» توسط مترجمانی مانند مهوش غلامی و سیما رفیعی منتشر شده است.

کتاب راه طولانی به سوی آزادی در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۳ با بیش از ۸۰ هزار رای و ۴۴۰۰ نقد و نظر است.

درباره‌ی نلسون ماندلا

نلسون ماندلا یکی از برجسته ترین رهبران اخلاقی و سیاسی زمانه ی ما است: قهرمانی بین المللی که مبارزه ی طولانی اش با تبعیض های نژادپرستانه در آفریقای جنوبی باعث شد جایزه ی صلح نوبل را دریافت کند و به مقام ریاست جمهوری کشورش برسد. ماندلا به عنوان رئیس کنگره ی ملی آفریقا و همچنین رهبر جنبش ضدآپارتاید در آفریقای جنوبی، کشور و ملت خود را به سوی داشتن دولتی چندنژادی و حکومت اکثریت رهنمون ساخت.

کتاب راه طولانی به سوی آزادی، خودزندگی نامه ی تکان دهنده و خواندنی ماندلا است که بدون تردید در زمره ی برترین خودزندگی نامه های چهره های برجسته در طول تاریخ قرار می گیرد. ماندلا در این کتاب برای اولین بار، داستان خارق العاده ی زندگی خود را روایت می کند: حماسه ای از تلاش، شکست، تولد دوباره ی امید و در نهایت پیروزی.

محتوای راه طولانی به سوی آزادی

در بخش اول از زندگی‌نامه، ماندلا تربیت خود را به عنوان یک کودک و نوجوان در آفریقای جنوبی، و نحوه ارتباط با سلسله پادشاهی تمبو تشریح می‌کند. نام دوران کودکی او رولیهلاهلا بود. در ترجمه آزاد این نام به فردی اطلاق می‌شود که شاخه یک درخت را می‌کشد یا «کشیدن شاخه‌ای از یک درخت»، یا با حسن تعبیر «دردسرساز» ترجمه شده‌است.

ماندلا می‌گوید تحصیلاتش را در کالج تمبو گذرانده و با نام کلارک بری نیز شناخته می‌شده و بعد در مدرسه هیلدتاون، تحصیل کرده‌است. او به تحصیلات خود در دانشگاه فورت هار، و بعد از آن به کار در پهنه قانون اشاره می‌کند. پس از آن می‌نویسذ:«دموکراسی به این معنا بود که همه باید شنیده شوند و تصمیم‌ها به‌صورت دسته جمعی گرفته شود. حکومت اکثریت یک مفهوم خارجی بود و اقلیت نمی‌بایست توسط اکثریت مورد تهاجم قرار گیرد.» (ص ۲۹)

در بخش دوم کتاب، ماندلا ابعاد سیاسی و اجتماعی آپارتاید در آفریقای جنوبی، و تأثیر سیاستمدارانی مانند «دانیل فرانسوا مالان» و سازمان تاکتیک‌های چریکی و زیرزمینی را به عنوان نبرد علیه آپارتاید توصیف می‌کند.

ماندلا در سال ۱۹۵۰ به کنگره ملی آفریقا پیوست. در سال ۱۹۶۱، ماندلا برای تحریک مردم به اعتصاب و خروج از کشور بدون گذرنامه مجرم شناخته شد و به پنج سال زندان محکوم گشت. با این حال، پس از مدت کوتاهی با اتهام خرابکاری، توسط محکمه دکتر کوارتوس در «محاکمه ریوونیا»، به جای حکم اعدام، به حبس ابد محکوم شد. (ص ۱۵۹)

ماندلا در کتاب راه طولانی به سوی آزادی، دورانی که در زندان‌های جزیره روبن و پالزمور گذرانده را توصیف می‌کند. ۲۸ سالی که در زندان بود، با شاخص نگهبانان آفریقایی، کار طاقت فرسا، خواب در سلول‌های کوچک غیرقابل سکونت مشخص می‌شود. ماندلا برخلاف آنتونی سامپسون، زندگی نگار او، جیمز گریگوری زندانبان را متهم نمی‌کند که با زندانی‌اش رابطه دوستی ایجاد کرده باشد.

کتاب خداحافظ بافانای گرگوری، زندگی خانوادگی ماندلا را بررسی و گرگوری را به عنوان دوست نزدیک ماندلا توصیف می‌کند؛ ولی به گفته ماندلا، مسئولیت گریگوری سانسور نامه‌هایی بود که به رئیس‌جمهور آینده تحویل داده می‌شد. گریگوری با استفاده از این نامه‌ها بود که کتاب «خداحافظ بافانا» را منتشر کرد و با آن پولدار شد. ماندلا در نظر داشت تا گریگوری را بخاطر این نقض اعتماد تحت پیگرد قرار دهد. در کتاب «راه طولانی بسوی آزادی» ماندلا می‌گوید که گریگوری را به‌خوبی نمی‌شناختم ولی او همه ما را می‌شناخت چرا که مسئول بازخوانی نامه‌های ارسالی و دریافتی ما بود.

به نوشته‌ی خودش در این کتاب، ماندلا با رئیس‌جمهور فردریک ویلم دکلرک ملاقات می‌کند و در سال ۱۹۹۰ از زندان آزاد می‌شود. بر خلاف دوستش آنتونی سامپسون، کتاب ماندلا به همدستی دکلرک در خشونتهای دهه‌های هشتاد و نود یا به نقش همسر سابق خود وینی ماندلا در آن قتل‌عام نمی‌پردازد. ماندلا در سال ۱۹۹۴ رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی می‌شود.

 بخشی از راه طولانی به سوی آزادی

وقتی من به دنیا آمدم، پدرم نام مرا «رولیهِلاهلا» گذاشت که به معنی از ریشه در آورنده‌ی درخت و یا به زبان سادﻩتر به معنی آدم دردسرساز است. پدرم نمی‌دانست که آینده چه نقشی برای من رقم زده اما وقتی به گذشته بر می‌گردم و به همهﻯ دردسرهایی که به وجود آوردم فکر می‌کنم، می‌بینم که انصافاً اسم بامسمایی رویم گذاشته است!

مادرم «نوسِکنی فانی» سومین همسر از چهار همسر پدرم بود. مادرم چهار فرزند از پدرم داشت. سه دختر و یک پسر. پدرم کلاً از همسرانش ۱۳ فرزند داشت؛ چهار پسر و نه دختر. من کوچک‌ترین پسر بودم. وقتی من هنوز نوزاد بودم، پدرم دچار مشکل بزرگی شد که زندگی ما را کاملاً زیر و رو کرد. او به خاطر یک گاو، ریاست قبیله را از دست داد!

 

چنانچه به مطالعه‌ی زندگی‌نامه‌هایی مانند کتاب «راه طولانی به سوی آزادی» علاقه دارید، می‌توانید با مراجعه به بخش معرفی برترین زندگی‌نامه‌ها در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با بهترین نمونه‌های این آثار آشنا شوید.