«دیوانههای فوتبال» با نام کامل «دیوانههای فوتبال: داستانهای تکاندهندهی حقیقی از سرسختترین هوادارن فوتبال دنیا» اثری است از دومینیک آتون (نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی) و دنی دایر (هنرپیشه و مجری انگلیسی، متولد ۱۹۷۷) که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. این کتاب به بررسی تشکیلات هواداری فوتبال در ۹ کشور جهان، شرایط و فعالیتهای آنها پرداخته است.
دربارهی دیوانههای فوتبال
آنچه در دیوانههای فوتبال میخوانید، داستانهایی دربارهی بیرحمترین، وحشتناکترین و پُرشورترین تشکیلات هواداران فوتبال جهان است.
دومینیک آتون و دنی دایر در این کتاب کاری کردهاند که تمام باورهای شما درباره هواداران فوتبال را تغییر میدهد. این نویسندگان به همراه گروه کوچکشان به بیش از ۷ کشور سفر کردهاند، ساعاتی را در میان وحشتناکترین هوادارن فوتبال گذراندهاند، با بعضیهایشان درگیر شدهاند، از بعضیها کتک خوردهاند و بعضی جاها از ترس جانشان فرار کردهاند:
«ما در کنار کثیفترین تشکیلات هواداری فوتبال و در جایگاههایشان در استادیومهای مختلف ایستادیم و شنیدیم چگونه از جوانانی که دستورات رهبران آن تشکیلات را بیچونوچرا اجرا میکنند، بهرهکشی میشود. ما دقیقاً به درون سازمانهای مخوف آنها راه پیدا کردیم و با سرکردههایشان به گفتوگو نشستیم»
این کتاب ماجراهایی واقعی از آنچه در این مدت هوادارن فوتبال بر سر این گروه تحقیقاتی آوردهاند، شرح میدهد. آنها قرار بود سریالی درباره هوادارن فوتبال بسازند اما همهجا اجازه فیلمبرداری نداشتند و یا تصاویر گرفتهشده مناسب نبودند. «دیوانههای فوتبال» درواقع نسخهی تدویننشدهی ماجراهای آنهاست.
نویسندگان این کتاب داستان سفرهای خود را اینگونه بازگو میکنند:
کار ما درست مثل یک گردباد واقعی بود. طی نود روز از نه کشور گذشتیم، با تشکیلات هواداری فوتبال در آن کشورها آشنا شدیم و شنیدیم چگونه از جوانانی که دستورات رهبران آن تشکیلات را بیچونوچرا اجرا میکنند، بهرهکشی میشود. در هلند، از ترس جانمان فرار را بر قرار ترجیح دادیم و در گالاتاسرای ترکیه از برابر دوربینهای پلیس متواری شدیم.
به صربستان رفتیم تا با سران تشکیلاتی از هولیگانها که متهم به جنایات جنگی شده بودند از نزدیک ملاقات کنیم و زمانی که در برزیل همراه با یکی از تشکیلات هواداری به سفری برای دیدن مسابقهی تیم آنها میرفتیم، شیشهی اتوبوسمان در اثر تیراندازی هواداران دیوانهی تیم حریف خُرد شد.
باید اشاره کرد که در ایران کتاب دیوانههای فوتبال با ترجمهی وحید نمازی و توسط نشر چشمه به بازار عرضه شده است.
فهرست مطالب دیوانههای فوتبال
- پیشگفتار
- فصل اول: «بازگشت به خانه»
- فصل دوم: «بالکان ها»
- فصل سوم: «لهستان»
- فصل چهارم: «هلند»
- فصل پنجم: «برزیل»
- فصل ششم: «آرژانتین»
- فصل هفتم: «روسیه»
- فصل هشتم: «ترکیه»
- فصل نهم: «ایتالیا»
- سخن پایانی
بخشهایی از دیوانههای فوتبال
اولین شب اقامت ما در کراکف در حالی سپری شد که در حال ترس از پیشامدهای آتی، سعی میکردیم چیزی بنوشیم. شاید در بین آنهایی که کراکف را میشناسند، آنجا به شهر چاقوها؛ به عنوان یک زادگاه خشونتهای فوتبالی مشهور باشد ولی همچنین نامی هم به عنوان شهر مهمانیهای مردانه برای خودش دستوپا کرده است.
از میدان قرونوسطایی زیبای کارتپستالیاش که پایین بیایی و به راست بپیچی، در دنیایی از کافهها، دیسکوها و کلوبهای شبانه قرار میگیری و زبان انگلیسی را هم بیشتر از مناطق مرکزی لندن در این روزها میشنوی. ما پس از خوردن یک شام سنتی لهستانی همراه با سس و سیبزمینی سرخکرده، راحت دور یک میز نشستیم و شروع به نوشیدن و انباشتن لیوانها روی میزمان کردیم.
پیتر هم برنامهی کار را مرور کرد و گفت «فردا میریم آنتیویسلا رو ملاقات کنیم. اینا سرکردههای کراکوویا هستن و از اون خرای تمامعیارن! اصلاً دلشون نمیخواست این بازی رو شروع کنن و کلّی مذاکره انجام شده تا راضی به حرف زدن بشن. پس لطفاً زیادی آزارشون ندین.»
دنی هم با چنین سخنانی حال پیتر را جا آورد که «عزیزم! پس به دیدن کلهگُندهها میریم، هان، برنامه چیه؟ توی یه کافه میریم ببینیمشون یا توی استادیوم؟»
حال پیتر کمی گرفته شد و گفت «اِممم. نه دقیقاً. اونا یهخُرده بیشتر از اونی که فکرش رو بکنی نسبت به این مسئله پنهونکاری کردن… فردا صبح میفهمیم که کجا باید به دیدنشون بریم!»
بقیهی آن شبمان به پُروخالی شدن لیوانها و طفره رفتن از درخواستهای آدمهای مشتاقی صرف شد که دلشان میخواست با پیرمردهای لندنی عکس بیندازند! بعضیهایمان تصویر واضحی از آنچه که در آن نیمهشب و پس از آن بر ما گذشت به یاد نداریم؛ و بعضیهایمان هم هنوز نمیتوانیم باور کنیم رفتاری که آن شب از ما سر زد کار خودمان بود یا نه ولی یکی از ما که تنش حسابی کبود شد، بیدارِ بیدار بود.
خیلی شانس آوردیم که فقط کبودی و کوفتگی بود. انتظار میرفت که آنجا جایی برای وقتگذرانی چند مرد انگلیسی باشد ولی بیشک نه در نزدیکی روز دربی و در حال پرسه زدن در یک مکان نامناسب و با همراه داشتن و پوشیدن نمادها و لباسهای تیم دشمن. این کار میتوانست آخرین اشتباهی باشد که در عمرمان مرتکب میشدیم!
حاشیههای شهر کراکف، جایی دورتر از چراغهای نئون و معماری باستانی بخش قدیمی شهر، بیابانی است متشکل از املاک و زمینهای وسیع و پراکنده که در خلال سالهای کمونیست به حال خود رها شده و حالا به خانهی جمعیت زیادی از مردان جوان، خشمگین و بیکار تبدیل شده است.
اگر به کتابهایی مانند «دیوانههای فوتبال» علاقه دارید، میتوانید با مراجعه به بخش معرفی برترین کتابهای ورزشی در وبسایت هر روز یک کتاب با دیگر نمونههای این آثار آشنا شوید.
16 دی 1401
دیوانههای فوتبال
«دیوانههای فوتبال» با نام کامل «دیوانههای فوتبال: داستانهای تکاندهندهی حقیقی از سرسختترین هوادارن فوتبال دنیا» اثری است از دومینیک آتون (نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی) و دنی دایر (هنرپیشه و مجری انگلیسی، متولد ۱۹۷۷) که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. این کتاب به بررسی تشکیلات هواداری فوتبال در ۹ کشور جهان، شرایط و فعالیتهای آنها پرداخته است.
دربارهی دیوانههای فوتبال
آنچه در دیوانههای فوتبال میخوانید، داستانهایی دربارهی بیرحمترین، وحشتناکترین و پُرشورترین تشکیلات هواداران فوتبال جهان است.
دومینیک آتون و دنی دایر در این کتاب کاری کردهاند که تمام باورهای شما درباره هواداران فوتبال را تغییر میدهد. این نویسندگان به همراه گروه کوچکشان به بیش از ۷ کشور سفر کردهاند، ساعاتی را در میان وحشتناکترین هوادارن فوتبال گذراندهاند، با بعضیهایشان درگیر شدهاند، از بعضیها کتک خوردهاند و بعضی جاها از ترس جانشان فرار کردهاند:
«ما در کنار کثیفترین تشکیلات هواداری فوتبال و در جایگاههایشان در استادیومهای مختلف ایستادیم و شنیدیم چگونه از جوانانی که دستورات رهبران آن تشکیلات را بیچونوچرا اجرا میکنند، بهرهکشی میشود. ما دقیقاً به درون سازمانهای مخوف آنها راه پیدا کردیم و با سرکردههایشان به گفتوگو نشستیم»
این کتاب ماجراهایی واقعی از آنچه در این مدت هوادارن فوتبال بر سر این گروه تحقیقاتی آوردهاند، شرح میدهد. آنها قرار بود سریالی درباره هوادارن فوتبال بسازند اما همهجا اجازه فیلمبرداری نداشتند و یا تصاویر گرفتهشده مناسب نبودند. «دیوانههای فوتبال» درواقع نسخهی تدویننشدهی ماجراهای آنهاست.
نویسندگان این کتاب داستان سفرهای خود را اینگونه بازگو میکنند:
کار ما درست مثل یک گردباد واقعی بود. طی نود روز از نه کشور گذشتیم، با تشکیلات هواداری فوتبال در آن کشورها آشنا شدیم و شنیدیم چگونه از جوانانی که دستورات رهبران آن تشکیلات را بیچونوچرا اجرا میکنند، بهرهکشی میشود. در هلند، از ترس جانمان فرار را بر قرار ترجیح دادیم و در گالاتاسرای ترکیه از برابر دوربینهای پلیس متواری شدیم.
به صربستان رفتیم تا با سران تشکیلاتی از هولیگانها که متهم به جنایات جنگی شده بودند از نزدیک ملاقات کنیم و زمانی که در برزیل همراه با یکی از تشکیلات هواداری به سفری برای دیدن مسابقهی تیم آنها میرفتیم، شیشهی اتوبوسمان در اثر تیراندازی هواداران دیوانهی تیم حریف خُرد شد.
باید اشاره کرد که در ایران کتاب دیوانههای فوتبال با ترجمهی وحید نمازی و توسط نشر چشمه به بازار عرضه شده است.
فهرست مطالب دیوانههای فوتبال
بخشهایی از دیوانههای فوتبال
اولین شب اقامت ما در کراکف در حالی سپری شد که در حال ترس از پیشامدهای آتی، سعی میکردیم چیزی بنوشیم. شاید در بین آنهایی که کراکف را میشناسند، آنجا به شهر چاقوها؛ به عنوان یک زادگاه خشونتهای فوتبالی مشهور باشد ولی همچنین نامی هم به عنوان شهر مهمانیهای مردانه برای خودش دستوپا کرده است.
از میدان قرونوسطایی زیبای کارتپستالیاش که پایین بیایی و به راست بپیچی، در دنیایی از کافهها، دیسکوها و کلوبهای شبانه قرار میگیری و زبان انگلیسی را هم بیشتر از مناطق مرکزی لندن در این روزها میشنوی. ما پس از خوردن یک شام سنتی لهستانی همراه با سس و سیبزمینی سرخکرده، راحت دور یک میز نشستیم و شروع به نوشیدن و انباشتن لیوانها روی میزمان کردیم.
پیتر هم برنامهی کار را مرور کرد و گفت «فردا میریم آنتیویسلا رو ملاقات کنیم. اینا سرکردههای کراکوویا هستن و از اون خرای تمامعیارن! اصلاً دلشون نمیخواست این بازی رو شروع کنن و کلّی مذاکره انجام شده تا راضی به حرف زدن بشن. پس لطفاً زیادی آزارشون ندین.»
دنی هم با چنین سخنانی حال پیتر را جا آورد که «عزیزم! پس به دیدن کلهگُندهها میریم، هان، برنامه چیه؟ توی یه کافه میریم ببینیمشون یا توی استادیوم؟»
حال پیتر کمی گرفته شد و گفت «اِممم. نه دقیقاً. اونا یهخُرده بیشتر از اونی که فکرش رو بکنی نسبت به این مسئله پنهونکاری کردن… فردا صبح میفهمیم که کجا باید به دیدنشون بریم!»
بقیهی آن شبمان به پُروخالی شدن لیوانها و طفره رفتن از درخواستهای آدمهای مشتاقی صرف شد که دلشان میخواست با پیرمردهای لندنی عکس بیندازند! بعضیهایمان تصویر واضحی از آنچه که در آن نیمهشب و پس از آن بر ما گذشت به یاد نداریم؛ و بعضیهایمان هم هنوز نمیتوانیم باور کنیم رفتاری که آن شب از ما سر زد کار خودمان بود یا نه ولی یکی از ما که تنش حسابی کبود شد، بیدارِ بیدار بود.
خیلی شانس آوردیم که فقط کبودی و کوفتگی بود. انتظار میرفت که آنجا جایی برای وقتگذرانی چند مرد انگلیسی باشد ولی بیشک نه در نزدیکی روز دربی و در حال پرسه زدن در یک مکان نامناسب و با همراه داشتن و پوشیدن نمادها و لباسهای تیم دشمن. این کار میتوانست آخرین اشتباهی باشد که در عمرمان مرتکب میشدیم!
حاشیههای شهر کراکف، جایی دورتر از چراغهای نئون و معماری باستانی بخش قدیمی شهر، بیابانی است متشکل از املاک و زمینهای وسیع و پراکنده که در خلال سالهای کمونیست به حال خود رها شده و حالا به خانهی جمعیت زیادی از مردان جوان، خشمگین و بیکار تبدیل شده است.
اگر به کتابهایی مانند «دیوانههای فوتبال» علاقه دارید، میتوانید با مراجعه به بخش معرفی برترین کتابهای ورزشی در وبسایت هر روز یک کتاب با دیگر نمونههای این آثار آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، ورزشی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، دنی دایر، دومینیک آتون، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب