«آن تک درخت انار» اثری است از سنان انطون (نویسندهی عراقی، متولد ۱۹۶۷) که در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است. این کتاب به روایت مردی عراقی میپردازد که در دوران اشغال عراق به شغل خانوادگی خود، شستن اموات، میپردازد.
دربارهی آن تک درخت انار
رمان «آن تک درخت انار» نوشته سنان انطون، نویسنده عراقی، در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است و به ماجراهای زندگی فردی که در زمان اشغال عراق توسط آمریکا به غسالی مشغول است، میپردازد.
سنان انطون عراقی در رمان «آن تک درخت انار» به سیاق کتابهای دیگرش، بر روایت زندگی و سرنوشت سرشار از تلخکامی شهروند عراقی سدهی اخیر پافشاری کرده و از دل جنگها و اشغالها، اعدامها و کشتارها، به تبعید رفتهها و از تبعید بازگشتهها، نشستن مردی در غسالخانه را روایت میکند، که عشق و امید و اطمینان از جهانش رخت بربسته! مردی که باید هر روز برمیخاست و به این فکر میکرد که چرا فیثاغورث گفته: «در سنگ موسیقی وجود دارد.» مجبور است تن بیشمار مردگانی را بشوید که گویی همه از سر کینهتوزی تاریخ مردهاند.
این کتاب توسط خود نویسنده ترجمه و توسط انتشارات دانشگاه ییل در سال ۲۰۱۳ با عنوان مردهشوی (The Corpse Washer) منتشر شد و در فهرست جایزه مستقل داستان خارجی قرار گرفت. این کتاب برنده جایزه سیف قباش بانیپال در سال ۲۰۱۴ برای ترجمه ادبی شد.
آلبرتو منگوئل، نویسنده آرژانتینی دربارهی این کتاب میگوید، «یکی از خارقالعادهترین رمانهایی است که در طول مدت طولانی خوانده است». ترجمه فرانسوی کتاب با عنوان Seul le Grenadier توسط انتشارات اکتز ساد در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و برنده جایزه Prix de la Littérature Arabe در سال ۲۰۱۷ برای بهترین رمان عربی ترجمه شده به فرانسه در سال ۲۰۱۷ شد. ترجمه آن به زبان مالایایی نیز توسط دکتر شمند انجام شده است.
کتاب آن تک درخت انار در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۰ با بیش از ۷۲۰۰ رای و ۱۴۸۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از ستار جلیل زاده به بازار عرضه شده است.
داستان آن تک درخت انار
داستان آن تک درخت انار با روایتی ساده آغاز میشود که گاه با تبدیلشدن به تصاویر رویایی و فانتزی، متناوب و متناوب با توجه به مراحل کتاب، شما را شگفتزده میکند.
سناریوی سینمایی، در صحنه های مرگی که قلب بغداد اشغالی را می بلعد و در مقابل چشمان جواد می ماند. او پس از آموختن مبانی، اصول و روشهای شستن مردگان، به عنوان یک حرفه به شستن و کفن مردگان مشغول میشود. حرفهای که از پدرش و به صورت میراثی از اجدادش به او رسیده است.
این شست و شوی مردگان قبل از اشغال عراق توسط آمریکا به روش و ماهیت معمولش انجام می شد. به دلیل سنگینی جنگ وحشیانه و درگیری بین مردم، گروهها و افراد همان کشور، میزان کشتار به میزان قابل توجهی افزایش یافت و شکل مرگ به اشکال وحشتناک مثله کردن و سوء استفاده از اجساد مانند چاقو زدن، خفگی، سوزاندن و تکه تکه شدن. کار به جایی رسید که جواد در یک شست و شوی آیینی که شرع قبل از دفن لازم است، سر بریده بدون بدن و بدنی که با اره برقی بریده شده بود، گیج و سردرگم میشود.
بخشهایی از آن تک درخت انار
آرام به سکوی مرمری نزدیک شدم تا مطمئن شوم اوست. «بعد از این همه سال کی و چطور برگشته؟» طرهای از موهای بلند و سیاهش ریخته بود یک طرف سرش و قسمتی دیگر گونهی سمت راستش را پوشانده بود؛ انگار می خواست از چهره اش که این همه سال تغییر نکرده، مراقبت کند. ابروها با دقت تمام آراسته شده بودند و مژه های بلند، بینی باریک و خوش تراش و لب های قرمزش طوری خودنمایی می کردند که هنوز طراوت و تازگی شان را می شد احساس کرد.
دو دستش را روی نافش گذاشته بود و ناخن های بلند لاک زده اش به رنگ قرمز لب هایش خودنمایی می کردند و ناخن پاهایش هم. از خودم پرسیدم خواب است یا مرده؟ ترسیدم به او دست بزنم. به چهره اش خیره شدم و بعد صدایش زدم: «ریم.» بی آن که چشم بگشاید، تبسمی کرد. بعد آرام آرام چشم هایش را باز کرد و سیاهی مردمک هایش از تبسم پر شد. نمی فهمیدم چه اتفاقی دارد می افتد. پرسیدم: «ریم! این جا چه کار میکنی؟»
چنانچه به کتاب آن تک درخت انار علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین رمانهای جهان در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
28 آذر 1402
آن تک درخت انار
«آن تک درخت انار» اثری است از سنان انطون (نویسندهی عراقی، متولد ۱۹۶۷) که در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است. این کتاب به روایت مردی عراقی میپردازد که در دوران اشغال عراق به شغل خانوادگی خود، شستن اموات، میپردازد.
دربارهی آن تک درخت انار
رمان «آن تک درخت انار» نوشته سنان انطون، نویسنده عراقی، در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است و به ماجراهای زندگی فردی که در زمان اشغال عراق توسط آمریکا به غسالی مشغول است، میپردازد.
سنان انطون عراقی در رمان «آن تک درخت انار» به سیاق کتابهای دیگرش، بر روایت زندگی و سرنوشت سرشار از تلخکامی شهروند عراقی سدهی اخیر پافشاری کرده و از دل جنگها و اشغالها، اعدامها و کشتارها، به تبعید رفتهها و از تبعید بازگشتهها، نشستن مردی در غسالخانه را روایت میکند، که عشق و امید و اطمینان از جهانش رخت بربسته! مردی که باید هر روز برمیخاست و به این فکر میکرد که چرا فیثاغورث گفته: «در سنگ موسیقی وجود دارد.» مجبور است تن بیشمار مردگانی را بشوید که گویی همه از سر کینهتوزی تاریخ مردهاند.
این کتاب توسط خود نویسنده ترجمه و توسط انتشارات دانشگاه ییل در سال ۲۰۱۳ با عنوان مردهشوی (The Corpse Washer) منتشر شد و در فهرست جایزه مستقل داستان خارجی قرار گرفت. این کتاب برنده جایزه سیف قباش بانیپال در سال ۲۰۱۴ برای ترجمه ادبی شد.
آلبرتو منگوئل، نویسنده آرژانتینی دربارهی این کتاب میگوید، «یکی از خارقالعادهترین رمانهایی است که در طول مدت طولانی خوانده است». ترجمه فرانسوی کتاب با عنوان Seul le Grenadier توسط انتشارات اکتز ساد در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و برنده جایزه Prix de la Littérature Arabe در سال ۲۰۱۷ برای بهترین رمان عربی ترجمه شده به فرانسه در سال ۲۰۱۷ شد. ترجمه آن به زبان مالایایی نیز توسط دکتر شمند انجام شده است.
کتاب آن تک درخت انار در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۰ با بیش از ۷۲۰۰ رای و ۱۴۸۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از ستار جلیل زاده به بازار عرضه شده است.
داستان آن تک درخت انار
داستان آن تک درخت انار با روایتی ساده آغاز میشود که گاه با تبدیلشدن به تصاویر رویایی و فانتزی، متناوب و متناوب با توجه به مراحل کتاب، شما را شگفتزده میکند.
سناریوی سینمایی، در صحنه های مرگی که قلب بغداد اشغالی را می بلعد و در مقابل چشمان جواد می ماند. او پس از آموختن مبانی، اصول و روشهای شستن مردگان، به عنوان یک حرفه به شستن و کفن مردگان مشغول میشود. حرفهای که از پدرش و به صورت میراثی از اجدادش به او رسیده است.
این شست و شوی مردگان قبل از اشغال عراق توسط آمریکا به روش و ماهیت معمولش انجام می شد. به دلیل سنگینی جنگ وحشیانه و درگیری بین مردم، گروهها و افراد همان کشور، میزان کشتار به میزان قابل توجهی افزایش یافت و شکل مرگ به اشکال وحشتناک مثله کردن و سوء استفاده از اجساد مانند چاقو زدن، خفگی، سوزاندن و تکه تکه شدن. کار به جایی رسید که جواد در یک شست و شوی آیینی که شرع قبل از دفن لازم است، سر بریده بدون بدن و بدنی که با اره برقی بریده شده بود، گیج و سردرگم میشود.
بخشهایی از آن تک درخت انار
آرام به سکوی مرمری نزدیک شدم تا مطمئن شوم اوست. «بعد از این همه سال کی و چطور برگشته؟» طرهای از موهای بلند و سیاهش ریخته بود یک طرف سرش و قسمتی دیگر گونهی سمت راستش را پوشانده بود؛ انگار می خواست از چهره اش که این همه سال تغییر نکرده، مراقبت کند. ابروها با دقت تمام آراسته شده بودند و مژه های بلند، بینی باریک و خوش تراش و لب های قرمزش طوری خودنمایی می کردند که هنوز طراوت و تازگی شان را می شد احساس کرد.
دو دستش را روی نافش گذاشته بود و ناخن های بلند لاک زده اش به رنگ قرمز لب هایش خودنمایی می کردند و ناخن پاهایش هم. از خودم پرسیدم خواب است یا مرده؟ ترسیدم به او دست بزنم. به چهره اش خیره شدم و بعد صدایش زدم: «ریم.» بی آن که چشم بگشاید، تبسمی کرد. بعد آرام آرام چشم هایش را باز کرد و سیاهی مردمک هایش از تبسم پر شد. نمی فهمیدم چه اتفاقی دارد می افتد. پرسیدم: «ریم! این جا چه کار میکنی؟»
چنانچه به کتاب آن تک درخت انار علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین رمانهای جهان در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات جهان، داستان خارجی، داستان معاصر، رمان
۰ برچسبها: ادبیات جهان، سنان انطون، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب