«من منچستر یونایتد را دوست دارم» اثری است به قلم مهدی یزدانی خرم (نویسندهی زادهی تهران، متولد ۱۳۵۸) که در سال ۱۳۹۱ توسط نشر گیشا منتشر شده است. این کتاب به روایت اتفاقات دهههای بیست وسی قرن چهاردهم تهران از زبان یک دانشجوی تاریخ در دههی هشتاد میپردازد.
دربارهی من منچستر یونایند را دوست دارم
کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم نخستین بار سال ۱۳۹۱ توسط «انتشارات گیسا» منتشر شد، اما بعد از اولین چاپ آن، «انتشارات چشمه» حق نشر این کتاب و بقیهی آثار مهدی یزدانیخرم را گرفت و این کتاب از سال ۱۳۹۲ به بعد توسط «نشر چشمه» چاپ و تجدید چاپ میشود. کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم دومین کتاب مهدی یزدانیخرم است، اولین کتاب این نویسندهی جوان، «به گزارش اداره هواشناسی: فردا این خورشید لعنتی…» نام دارد که توسط «انتشارات ققنوس» منتشر شده است.
مهدی یزدانیخرم نوشتن رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم را در سال ۱۳۸۸ آغاز کرد و برای نوشتن آن حدود چهار سال زمان گذاشت. او در رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم تلاش کرده است بخشهای مختلفی از آدمهای تاریخی را با هویتی جدید وارد داستان کند. یزدانیخرم معتقد است که عامل پیونددهندهی همهی شخصیتهای داستانش خشونت است. او میگوید: «تحقیقات خیلی زیادی را دربارهی وضعیت اجتماعی آن زمان انجام دادم تا به این فرم نگارش رسیدم.»
کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۳۰ با بیش از ۶۰۰ رای و بیش از ۱۳۰ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب برگزیده ی سومین دوره ی جایزهی ادبی هفت اقلیم و همچنین برندهی اول جشنوارهی ادبی بوشهر شده است.
داستان من منچستر یونایتد را دوست دارم
دانشجوی تاریخی که دچار سرطان است در خیابانهای پاییزی سال ۸۳ زیر باران سرگردان است. دانای کل که روایتگر ماجرا است وارد ذهن او شده و رفته رفته خواننده را به گذشته میبرد و پیش روی متفقین و ایران اشغال شده میگذارد. این روند ادامه پیدا میکند. نویسنده تهران دهه بیست و سی را به تصویر میکشد که آدمها از غریبه و آشنا میخواهند برای تهران تکلیف روشن کنند، احزاب، متفقین، مهاجرین، شاعران و روشنفکران و… یزدانی خرم در این پازل هزارتکه سعی دارد فضای سیاسی و تاریخی ایران را در آن سالها به تصویر بکشد و آن را به دهه هشتاد پیوند بزند.
فضای داستان من منچستر یونایتد را دوست دارم پر از خیانت و خشونت است. نویسنده، تهران و ایران قدیم را اینگونه میبیند. حتی در بسیاری جاها، تنها ارتباط بین شخصیتهایش مرگ است و یا چیزی که به آن ربط دارد.
تمام شخصیتهای مرد یا آدمکشند یا قصد آدمکشی دارند. تاکید بر خون از ابتدای رمان، با سرطان خون دانشجوی تاریخ شروع میشود و به سرطان دانشجوی دهه سی میرسد و در جاهای دیگر به شکلهای مختلف به خون و وراثت اشاره دارد؛ گرگ و سگ خونخوار، آنالیز خون توسط روح خبیث خالدار و غیره شاید اینهمه تاکید بر خون، اشارهای هم به وضعیت جامعهی کنونی داشته باشد و وراثت مد نظر یزدانی خرم همان تداوم اتفاقهای دهه سی در دهه هشتاد است.
یزدانی خرم با این اثر ابتذال را به تصویرکشیده و به تاریخ حمله کرده است.
بخشهایی از من منچستر یونایند را دوست دارم
حوصلهی دانشجو سر میرود. سرش را، نگاهش را برمیگرداند سمت عابران منتظرِ پشت چراغ قرمز. کیفش را باز میکند تا سیگار دیگری پیدا کند. جیب جلویی کیف برزنتی پر است از خردهریزهای احمقانهی دست و پاگیر؛ شامچوی کوچک نیمهپری که چند بار شره کرده روی کاغذها، یک لامپ سوخته، زیرسیگاری بلوری لبپریدهای که چندباری که دستش را بیهوا داخل کیف کرده، انگشتش را بریده، انبوه سیگار نیمهکشیدهی ۵۷ که قاطی وینستونها جا خوش کرده و یک کپه موی زبر طلایی که اولین محصولِ ریش تراشیدنِ دانشجوست.
…………………..
رومل آمده. فیلد مارشال اسطورهای ارتشِ آلمان در یک زمستان پرسوزِ لعنتی اولین سالهای دههی سی شمسی، وارد تهران شده و توی خیابان استانبول بالای سردر ورودی هتل-کافه نادری با یونیفرم و کلاه و دستکش نشسته و آرام پاهایش را تکان داده. رومل لم داده کنار روح شاعر آزادیخواهی که دیگر عادت فرانسه حرف زدن از سرش افتاده بود و با ارواح به همان زبان مشترک حرف میزده.
رومل با کلی تاخیر وارد تهران شده و ارواح صد افسر وفادار اِس اِس سیاهپوش مقابل در کافهی نادری خیره به فرمانده بزرگ و روح دیوانهای بودند که سعی میکرده خودش را به رومل نزدیکتر کند. ارواح افسران اِس اِس اصلا خوششان نمیآمده که ملت از توی دلورودهشان رد میشدند، ولی اعتراضی نمیکردهاند و منتظر ایستاده بودند تا فرمانده حرکتی کند. این طور بوده که فیلد مارشال اِروین رومل وارد تهران شده و از سربازانش سان دیده.
برای آشنایی با سایر آثار ایرانی مانند من منچستر یونایتد را دوست دارم، بخش معرفی برترین رمانهای ایرانی را در وبسایت هر روز یک کتاب مشاهده کنید. همچنین در بخش معرفی داستانهای معاصر میتوانید نمونههای بیشتری از این نوع آثار را بیابید.
29 تیر 1401
من منچستر یونایتد را دوست دارم
«من منچستر یونایتد را دوست دارم» اثری است به قلم مهدی یزدانی خرم (نویسندهی زادهی تهران، متولد ۱۳۵۸) که در سال ۱۳۹۱ توسط نشر گیشا منتشر شده است. این کتاب به روایت اتفاقات دهههای بیست وسی قرن چهاردهم تهران از زبان یک دانشجوی تاریخ در دههی هشتاد میپردازد.
دربارهی من منچستر یونایند را دوست دارم
کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم نخستین بار سال ۱۳۹۱ توسط «انتشارات گیسا» منتشر شد، اما بعد از اولین چاپ آن، «انتشارات چشمه» حق نشر این کتاب و بقیهی آثار مهدی یزدانیخرم را گرفت و این کتاب از سال ۱۳۹۲ به بعد توسط «نشر چشمه» چاپ و تجدید چاپ میشود. کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم دومین کتاب مهدی یزدانیخرم است، اولین کتاب این نویسندهی جوان، «به گزارش اداره هواشناسی: فردا این خورشید لعنتی…» نام دارد که توسط «انتشارات ققنوس» منتشر شده است.
مهدی یزدانیخرم نوشتن رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم را در سال ۱۳۸۸ آغاز کرد و برای نوشتن آن حدود چهار سال زمان گذاشت. او در رمان من منچستر یونایتد را دوست دارم تلاش کرده است بخشهای مختلفی از آدمهای تاریخی را با هویتی جدید وارد داستان کند. یزدانیخرم معتقد است که عامل پیونددهندهی همهی شخصیتهای داستانش خشونت است. او میگوید: «تحقیقات خیلی زیادی را دربارهی وضعیت اجتماعی آن زمان انجام دادم تا به این فرم نگارش رسیدم.»
کتاب من منچستر یونایتد را دوست دارم در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۳۰ با بیش از ۶۰۰ رای و بیش از ۱۳۰ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب برگزیده ی سومین دوره ی جایزهی ادبی هفت اقلیم و همچنین برندهی اول جشنوارهی ادبی بوشهر شده است.
داستان من منچستر یونایتد را دوست دارم
دانشجوی تاریخی که دچار سرطان است در خیابانهای پاییزی سال ۸۳ زیر باران سرگردان است. دانای کل که روایتگر ماجرا است وارد ذهن او شده و رفته رفته خواننده را به گذشته میبرد و پیش روی متفقین و ایران اشغال شده میگذارد. این روند ادامه پیدا میکند. نویسنده تهران دهه بیست و سی را به تصویر میکشد که آدمها از غریبه و آشنا میخواهند برای تهران تکلیف روشن کنند، احزاب، متفقین، مهاجرین، شاعران و روشنفکران و… یزدانی خرم در این پازل هزارتکه سعی دارد فضای سیاسی و تاریخی ایران را در آن سالها به تصویر بکشد و آن را به دهه هشتاد پیوند بزند.
فضای داستان من منچستر یونایتد را دوست دارم پر از خیانت و خشونت است. نویسنده، تهران و ایران قدیم را اینگونه میبیند. حتی در بسیاری جاها، تنها ارتباط بین شخصیتهایش مرگ است و یا چیزی که به آن ربط دارد.
تمام شخصیتهای مرد یا آدمکشند یا قصد آدمکشی دارند. تاکید بر خون از ابتدای رمان، با سرطان خون دانشجوی تاریخ شروع میشود و به سرطان دانشجوی دهه سی میرسد و در جاهای دیگر به شکلهای مختلف به خون و وراثت اشاره دارد؛ گرگ و سگ خونخوار، آنالیز خون توسط روح خبیث خالدار و غیره شاید اینهمه تاکید بر خون، اشارهای هم به وضعیت جامعهی کنونی داشته باشد و وراثت مد نظر یزدانی خرم همان تداوم اتفاقهای دهه سی در دهه هشتاد است.
یزدانی خرم با این اثر ابتذال را به تصویرکشیده و به تاریخ حمله کرده است.
بخشهایی از من منچستر یونایند را دوست دارم
حوصلهی دانشجو سر میرود. سرش را، نگاهش را برمیگرداند سمت عابران منتظرِ پشت چراغ قرمز. کیفش را باز میکند تا سیگار دیگری پیدا کند. جیب جلویی کیف برزنتی پر است از خردهریزهای احمقانهی دست و پاگیر؛ شامچوی کوچک نیمهپری که چند بار شره کرده روی کاغذها، یک لامپ سوخته، زیرسیگاری بلوری لبپریدهای که چندباری که دستش را بیهوا داخل کیف کرده، انگشتش را بریده، انبوه سیگار نیمهکشیدهی ۵۷ که قاطی وینستونها جا خوش کرده و یک کپه موی زبر طلایی که اولین محصولِ ریش تراشیدنِ دانشجوست.
…………………..
رومل آمده. فیلد مارشال اسطورهای ارتشِ آلمان در یک زمستان پرسوزِ لعنتی اولین سالهای دههی سی شمسی، وارد تهران شده و توی خیابان استانبول بالای سردر ورودی هتل-کافه نادری با یونیفرم و کلاه و دستکش نشسته و آرام پاهایش را تکان داده. رومل لم داده کنار روح شاعر آزادیخواهی که دیگر عادت فرانسه حرف زدن از سرش افتاده بود و با ارواح به همان زبان مشترک حرف میزده.
رومل با کلی تاخیر وارد تهران شده و ارواح صد افسر وفادار اِس اِس سیاهپوش مقابل در کافهی نادری خیره به فرمانده بزرگ و روح دیوانهای بودند که سعی میکرده خودش را به رومل نزدیکتر کند. ارواح افسران اِس اِس اصلا خوششان نمیآمده که ملت از توی دلورودهشان رد میشدند، ولی اعتراضی نمیکردهاند و منتظر ایستاده بودند تا فرمانده حرکتی کند. این طور بوده که فیلد مارشال اِروین رومل وارد تهران شده و از سربازانش سان دیده.
برای آشنایی با سایر آثار ایرانی مانند من منچستر یونایتد را دوست دارم، بخش معرفی برترین رمانهای ایرانی را در وبسایت هر روز یک کتاب مشاهده کنید. همچنین در بخش معرفی داستانهای معاصر میتوانید نمونههای بیشتری از این نوع آثار را بیابید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات ایران، داستان ایرانی، داستان معاصر، رمان
۰ برچسبها: ادبیات ایران، معرفی کتاب، مهدی یزدانی خرم، هر روز یک کتاب