23 آذر 1401
پیراهنهای همیشه
«پیراهنهای همیشه» با نام کامل «پیراهنهای همیشه، مردان فوتبال: تکنگاریها» اثری است از حمیدرضا صدر (نویسنده، منتقد سینما و مفسر فوتبال، از ۱۳۳۵ تا ۱۴۰۰) که در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است. این کتاب شامل مجموعهای از تکنگاریهای نویسنده در مورد چهرههای مهم فوتبال ایران و جهان است.
دربارهی پیراهنهای همیشه
«پیراهنهای همیشه» در سال ۱۳۹۶ منتشرشده است. انتشارات چشمه این کتاب را روانهی بازار کتاب ایران کرده است. این کتاب تکنگاریهایی دربارهی تعداد زیادی از ستارههای قدیم و جدید دنیای فوتبال است و حمیدرضا صدر درست مانند تفسیرهایش با لحنی مهیج و پرفرازونشیب تمام آنچه برای آنها رخداده را روایت کرده است. نویسنده این کتاب را به بردارش شاهین که درگذشته بازیکن تیم فوتبال هما بوده تقدیم کرده است. در فهرست پرشماری که او دربارهی آنها نوشته است دو ستارهی ایرانی هم قرار دارند: ناصر حجازی و همایون بهزادی
حمیدرضا صدر در مقدمهای که بر کتابش نوشته است میگوید:
«بازی زمانی تمامشده که توپ نخواسته در برابر سرنوشتش کرنش کند، ولی سوت را کشیدهاند و توپ آرامگرفته. همینطور بازیکن و عاشق سینهچاک. آفتاب رفته و پرده را پایین کشیدهاند. بازیکن کفشها را درآورده، بوسهای بر توپ زده و در تاریکی مسیر رختکن گمشده. هم عاشق سینهچاک اشک ریخته و هم توپ. عاشق سینهچاک مانده و هزار خاطره. این دفتر بازگوکنندهی چند تا از آن هزار هزارتاست.»
حمیدرضا صدر در کتاب «پیراهنهای همیشه» دربارهی چهرههایی مانند جوزپه مئاتزا، اریک کانتونا، فرانتس بکن بائر، پله، دیگو مارادونا، روبرتو باجو، الیور کان، الکساندرو دل پیه رو، لیونل مسی، زین الدین زیدان، کریستینا رونالدو، تیری آنری و غیره قلم زدهاست.
هر یک از ستارگان ساق طلایی این کتاب، روزگاری همچون یک جنگجوی پولادزره در زمین چمن برای رویاهای خود و رویاهای هزاران کودک، نوجوان و جوانی که می خواستند یک روز در آن زمین ها بازی کنند، جنگیده اند و از جسم و روح خود، برای ورزش محبوبشان و از آن مهم تر، برای اتحادی که فوتبال میان مردم دنیا به وجود می آورد، مایه گذاشته اند.
کتاب پیراهنهای همیشه در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۳ با بیش از ۷۰ رای و ۱۷ نقد و نظر است.
محتوای پیراهنهای همیشه
هر فصل از کتاب پیراهنهای همیشه به یک بازیکن اختصاصیافته است و یادآور لحظههایی که آنها را رقمزدهاند. بازیکنهایی از دهههای دور تا آنهایی که هنوز پا به توپند. بعضی از بازیکنهایی که فصلی به آنها اختصاصیافته این افراد هستند:
- جوزپه مئاتزا: برگ مرده
- آلفردو دی استفانو: نخستین کهشکان واقعی
- فرانس پوشکاش: ساتچو پانزا
- بابی چارلتون: شطرنج مرگ و زندگی
- پله: تا آسمان هفتم
- فرانتس بکن بائر: از دل ویرانههای مونیخ
- گرد مولر: حس هفتم
- یوهان کرایف: هرگز آن لالهها را بوییدهای
- همایون بهزادی: راحت شدی همایون خان، راحت
- ناصر حجازی: نگاهتان میکنیم آقای حجازی
- پائولو مالدینی: پیوسته راه برو کاپیتان، پیوسته
- دیگو مارادونا: آخرین شورشی
- روماریو: نگران نباش مربی عزیزم
- اریک کانتونا: من کانتونا هستم، شما کی هستین؟
- روبرتو باجو: بعدازظهر داغ در پاسادنا
- رائول: نسخه اول، نسخه دوم
- آلساندرو دل پیرو: نامهای به آلساندرو
- جان تری: چه ستایش کنید، چه نکنید…
- رونالدو نازاریو: بازمیگشتی، همیشه بازمیگشتی
- روبرتو کارلوس: گلوله
- لوئیس فیگو: شب خوک زده
- الیور کان: هم وظیفهی بردن، هم گناه باختن
- زینالدین زیدان: آن چیست که صبحها چهارپا دارد، ظهرها دوپا، شبها سه پا؟
- خاویر زانتی: همه را شرمسار کردی ال کاپیتانو
- دیوید بکام: پسر خوشچهرهی خوشپوش
- استیون جرارد: ساعت دو و سیودو دقیقهی بعدازظهر
- پائولو دی کانیو: خروسجنگی
- جیان لوئیجی بوفون: دستها
- فابیو کاناوارو: پسر کوتوله
- کارلس پویول: موبی دیک
- ژاوی: همه در اکنون زندگی کردند و تو در آینده
- آندرهس اینیستا: مردی از لامانچا
- کاکا: برزخ ستاره بودن و نبودن
- آندره آ پیرلو: همان معمار، همان رهبر ارکستر
- کریستیانو رونالدو: پسر
- لیونل مسی: خاموش، خیلی خاموش
- نیمار: دانای علم حکمت
بخشی از پیراهنهای همیشه
طرفدارانش آوازی سر دادند؛ به من نگاه کن به من. به این گلولهی شلیک شده. که سریعتر از هر پیکانی است. که زهردارتر از هر خدنگی است. او پشت توپ ایستاده و همه منتظرند. بیحرکت، میخکوب شده. او هم مکث کرده. آماده شده تا به طرف توپ برود. تا توپ را شکلیک کند؛ گلوله را. سریعتر از هر پیکانی و زهردارتر از هر خدنگی. همان ضربهی غیرممکن را، همان ضربهی محال را.
تابستان ۱۹۹۷. دیدار دوستانهی فرانسه به برزیل. توپ در فاصلهی ۳۵ متری دروازهی فرانسه کاشته شده. فرانسویهای برابر توپ در فاصلهی هشت متر و نیمی دیواری برپا کردهاند. ویرا، زیدان، موریس، دشان. دسایی هم کمی عقبتر پشت سر دشان ایستاده و جلوی توپ را زاویهی سمت چپ دیوارهی فرانسوی بسته تر کرده.
برزیلیها استاد نواختن ضربههای کاشتهاند. ولی روبرتو کارلوس موجود دیگری بوده. از سیارهی دیگری آمده. پشت توپ ایستاده و دورخیز کرده. به سوی توپ گام رفته و هر آنچه قدرت داشته در پای چپش جمع کرده. جمع کرده و توپ را شلیک کرده.
اگر به کتابهایی از نوع «پیراهنهای همیشه» علاقه دارید، میتوانید با مراجعه به بخش معرفی برترین کتابهای ورزشی در وبسایت هر روز یک کتاب با بهترین نمونههای این آثار آشنا شوید.
روحش شاد .