سیلماریلیون

«سیلماریلیون» اثری است از جان رونالد روئل تالکین (نویسنده، شاعر، زبان‌شناس و استاد دانشگاه بریتانیایی، از ۱۸۹۲ تا ۱۹۷۳) که در سال ۱۹۷۷ منتشر شده است. این کتاب در پنج بخش به روایت ماجراهای ماقبل داستان ارباب حلقه‌ها می‌پردازد.

درباره‌ی سیلماریلیون

سیلماریلیون نام مجموعه‌ای از نوشته‌های جی. آر. آر. تالکین است که پس از مرگ او توسط پسر او کریستوفر تالکین ویرایش و منتشر گردیده‌است. مجموعه‌ی سیلماریون داستان‌های قبل از ارباب حلقه‌ها و دوران دو درخت و دوره اول را توضیح می‌دهد از ایلوواتار و ملکور تا به وجود آمدن الف‌ها و انسان‌ها، جی آر آر تالکین می‌گفت داستان هایش تخیلی نیست بلکه واقعیت است.

رمان سیلماریلیون، داستان آفرینش دنیا و آغاز عصر بدوی است و شخصیت‌هایی از مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ها مانند الروند و گالادریل در آن حضور دارند و ایفای نقش می‌کنند. سیلماریل های سه گانه، جواهراتی هستند که توسط فئانور، باهوش ترین و بااستعدادترین فرد در بین الف‌ها، ساخته شده اند.

درون این سه جواهر، نور دو درخت والینور، قبل از نابودی خود دو درخت به دست اولین ارباب تاریکی، محصور شده است. مدت ها بعد از این اتفاق، نور محافظت شده‌ی والینور امکان ادامه ی بقا را فقط در سیلماریل ها پیدا کرد، اما این سه جواهر به چنگال ارباب تاریکی، مورگوث، افتادند؛ او این جواهرات را در تاج پادشاهی ای قرار داد که در قلعه‌ی نفوذناپذیر آنگباند در شمال سرزمین میانه مورد حراست شدید قرار داشت.

رمان سیلماریلیون، افسانه‌ی شورش فئانور و هم پیمانانش بر ضد خدایان، تبعیدشان از والینور، بازگشت آن‌ها به سرزمین میانه و جنگی خون بار و قهرمانانه علیه بزرگترین دشمن این شخصیت‌ها است.

کتاب  سیلماریلیون در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۰ با بیش از ۲۸۰ هزار رای و ۱۲ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌هایی از رضا علیزاده و مریم واثقی ‌پناه به بازار عرضه شده است.

فهرست بخش‌های سیلماریلیون

سیلماریلیون شامل پنج بخش است:

  • آینولینداله«آهنگ آینور»: داستان آفرینش جهان توسط ایلوواتار (خدای یگانه)
  • والاکوئنتاحکایت والار: حکایت والار و مایار بنا به روایت اِلدار
  • کوئنتا سیلماریون«تاریخچه‌ی سیلماریل‌ها»: داستان اصلی سیلماریلیون که شامل داستان‌های دوران دو درخت والینور و دوره اول می‌شود
  • آکالابت «سقوط نومه نور»: داستان سقوطنومه نور و مردمانش و دوره دوم
  • حدیثحلقه‌های قدرت و دوره سوم: که با آن این حکایت‌ها به پایان می‌رسد و راهنمایی است بر ارباب حلقه‌ها

فهرست مطالب سیلماریلیون

  • آهنگ آینور
  • والاکوئنتا
  • کوئنتا سیلماریلیون
  • فصل ۱: حدیث آغاز روزگاران
  • فصل ۲: حدیث آئوله و یاوانا
  • فصل ۳: حدیث آمدن الف‌ها و بندى شدن ملکور
  • فصل ۴: حدیث تین‌گول و ملیان
  • فصل ۵: حدیث الدامار و شاهزادگان الدالیه
  • فصل ۶: حدیث فئانور و رهایى ملکور از بند
  • فصل ۷: حدیث سیلماریل‌ها و ناآرامى نولدور
  • فصل ۸: حدیث تاریک شدن والینور
  • فصل ۹: حدیث گریختن نولدور
  • فصل ۱۰: حدیث سیندار
  • فصل ۱۱: حدیث آفتاب و مهتاب و پنهان گشتن والینور
  • فصل ۱۲: حدیث آدمیان
  • فصل ۱۳: حدیث بازگشت نولدور
  • فصل ۱۴: حدیث بلریاند و قلمروهاى آن
  • فصل ۱۵: حدیث نولدور در بلریاند
  • فصل ۱۶: حدیث مایگلین
  • فصل ۱۷: حدیث آمدن آدمیان به غرب
  • فصل ۱۸: حدیث ویرانى بلریاند و سرنگونى فین‌گولفین
  • فصل ۱۹: حدیث برن و لوتین
  • فصل ۲۰: حدیث نبرد پنجم:نیرنایت آرنویدیاد
  • فصل ۲۱: حدیث تورین تورامبار
  • فصل ۲۲: حدیث ویرانى دوریات
  • فصل ۲۳: حدیث تور و سقوط گوندولین
  • فصل ۲۴: حدیث سفر ائارندیل و جنگ خشم
  • آکالابت
  • حدیث حلقه‌هاى قدرت و دوران سوم

بخش‌هایی از سیلماریلیون

پنبه ها می رقصند و او روبانی در موهایش دارد و چون در بسترش افتادم گل سرخی بر کفش او نقاشی شده بود می توانستم خستگی رویا را درچشمانش ببینم و سردی ستاره ها را در دستانش حس کنم و هنگامیکه به شانه های او تکیه کردم چون ماه افتاد و من احساس کردم پروانه های رنگارنگ از سبد آرزوهایم به پرواز در آمدند.

………………..

آنک ارو، آن یکتا که در آردا او را ایلوواتار می نامند؛ و او نخست آینور را آفرید، قدسیان را، که ثمره اندیشه اش بودند، و با او بودند پیش از آن که چیزهای دیگر در وجود آید. و او با آنان سخن گفت، نغمه های آهنگ را بر ایشان خواندن گرفت؛ و آینور در برابر وی خواندند، و او شاد بود.

امّا زمانی دراز هر یک به تنهایی می خواندند، یا فقط تنی چند با هم، و باقی به آهنگ گوش می سپردند؛ چرا که هر یک تنها آن بخش از اندیشه ایلوواتار را درمی یافتند که خود نشأت گرفته از آن بودند، و با فهم برادران خویش می بالیدند، امّا به آهستگی. باری همچنان که به هم گوش می سپردند به تفاهمی ژرف تر رسیدند، و هم صدایی و همسازی شان فزون گشت.

……………….

و اولوه به اوسه متوسل گشت، امّا اوسه نیامد، زیرا والار روا نمی داشتند که کسی به جبر نولدور را از گریز باز دارد. امّا اوئی نن بر دریانوردان تله ری گریست؛ و دریا خشمگین بر ضد کشندگان بالا آمد، چنان که بسیاری از کشتی ها در هم شکستند و آنان که در کشتی نشسته بودند، غرق شدند. ماجرای خویشاوندکشی در آلکوئالونده به تفصیل در سوگنامه ای به نام نولدولانته، سقوط نولدور، آمده است، مرثیه ای که ماگلور آن را پیش از آن که گم شود، سروده.

 

اگر به کتاب سیلماریلیون علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین آثار جان رونالد روئل تالکین در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.