«تاریخ مغول» اثری است از عباس اقبال آشتیانی (نویسنده و مورخ اهل آشتیان، از ۱۲۷۵ تا ۱۳۳۴ خورشیدی) که در سال ۱۳۱۲ منتشر شده است. این کتاب به بررسی تاریخ ایران از ابتدای سلطهی مغولان تا تاسیس دولت تیموری میپردازد.
دربارهی تاریخ مغول
تاریخ مغول از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری اثر تحقیقی عباس اقبال آشتیانی، شامل تاریخ ایران از ابتدای استیلای چنگیز (اوایل قرن هفتم) تا تاسیس دولت تیموری (نیمه دوم قرن نهم) است. تاریخ مغول نخستین بار در ۱۳۱۲ ش در تهران، و در ۱۳۴۱ش نیز با مقدمه ایرج افشار در تهران منتشر شد. چاپ های بعدی این کتاب در۱۳۴۷، ۱۳۵۶ و ۱۳۶۴ش بوده است که در چاپ اخیر، شرحی در باره اصطلاحات آق، قرا، گوی و قزل، نوشته فیروز منصوری، به آن افزوده شده است.
این کتاب مشتمل است بر تاریخ ایران از ابتدای حمله چنگیزخان (اوایل قرن هفتم) تا تأسیس دولت تیموری(نیمه دوم قرن نهم) و ظاهراً جلد نخستِ تاریخی است که بنا بوده مؤلف از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت بنویسد.
چاپ اول تا چهارم (۱۳۱۲- ۱۳۵۶) این اثر، به عنوان جلد اول کتاب و تحت عنوان «تاریخ مفصل ایران: از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت» منتشر شد ولی جلدهای بعدی، ادامه پیدا نکرد.
تاریخ مغول یک مقدمه و نُه فصل دارد، بدین ترتیب: فصل اول، جغرافیای تاریخی آسیای مرکزی و شرقی، طوایف ترک و مغول و مختصری در باره حکومت خوارزمشاهیان در شرق؛ فصل دوم، ظهور چنگیز و چگونگی قدرت گرفتن و یورش او به شرق ایران و فروپاشی حکومت خوارزمشاهیان؛ فصل سوم، تحلیل انگیزه چنگیز در یورش به ایران، آداب و رسوم مغولان و شرح برخی از کلمات و اصطلاحات آنان.
فصل چهارم تا پایان فصل هفتم، شرح رویدادهای تاریخی ایران در دوره ایلخانان ؛ فصل هشتم، ذکر حکومتهای محلی ایران در این دوره همچون مظفریان ، چوپانیان ، ملوک شبانکاره و جلایریان؛ فصل نهم، بررسی اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایران در دوره ایلخانان می باشد.
اقبال آشتیانی این کتاب را با روشی علمی تألیف کرده و به همه جوانب تاریخ ایران در این دوره، اعم از جنبه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، به شیوه ای تحلیلی توجه نموده و علل و عوامل رویدادها را بیان کرده است. وی ــ برخلاف مورخان پیشین که رویدادهای تاریخ ایران را همراه با وقایع سایر مناطق زیر سلطه مغول ذکر کردهاند ــ کوشیده است که تنها به شرح وقایع این سرزمین یا رخدادهایی بپردازد که به تاریخ ایران نیز مربوط میشوند.
مقدمه مؤلف در بیان شیوههای تاریخ نویسی به همراه پژوهشی درباره برخی اصطلاحات، به قلم فیروز منصوری آغازگر مباحث میباشد.
مطالب، در چهار موضوع کلی، در قالب نه فصل، بعد از بیان خصوصیات جغرافیایی آسیای مرکزی، به شرح و بررسی دوره سلطنت ایلخانان مغول بر ایران، فترت بین دوره ایلخانی و دوره تیموری و سلسلههای جزیی که در فاصله این دو قرن و نیم بر بعضی قسمتهای مملکت ایران سلطنت و امارت داشتهاند، از جمله چوپانیان، آل جلایر، آل مظفر، خاندانان ایلجو و سربداران، اتابکان فارس، لرستان و یزد، ملوک شبانکاره، قراختاییان کرمان و آل کرت، میپردازد.
در پایان به معرفی تمدن، معارف و صنایع عصر استیلای مغول در ایران پرداخته میشود. مهمترین هدف مؤلف، روشن ساختن روش علمی تاریخ نویسی و سعی در تالیف منطقی مسائل موضوع تاریخ ایران در عهد مغول بوده و مخصوصا اهتمام به عمل آمده است تا تاریخ ایران، در این ایام، که در کتب جمیع مورخین آن دوران با تاریخ عمومی تمام ملل مغلوب مغول مخلوط ذکر میشده، جداگانه نوشته شود و به زیبایی از عهده این امر برآمده و کتابی بی نظیر و پراهمیت در باب تاریخ مغول در ایران ارائه، کرده است.
از وقایع زندگانی ملل دیگر نیز اموری که با تاریخ ایران ارتباط پیدا میکرده، در این کتاب به تناسب ایراد گردیده است.
در ابتدا، نظر نگارنده این بوده که این اثر را در حدود مواد لازم برای دور متوسط تهیه کند، ولی در ضمن عمل معلوم شده که گذشتن از بسیاری از مسائل به اجمال ممکن نیست و منظور اصلی که روشن ساختن پارهای از کلیات و نمودن روح تاریخ باشد، با ذکر رؤوس وقایع و مسائل نمیسازد و لذا در پارهای از قسمتها راه تفصیل پیش گرفته شده است.
در عوض قسمتهایی نیز به خطی خفی تر طبع گردیده تا محصلین در یاد گرفتن آنها مختار باشند و این قسمتها که اکثر آنها اقتباس از مورخین و نویسندگان دوره مغول و تیموری و غالبا به عین انشای ایشان است، حکم قرائت تاریخی را دارد و مخصوصا برای نمودن طرز تاریخ نگاری و سبک انشای ایشان انتخاب شده است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب، مزین به نقشه و تصاویر است.
کتاب تاریخ مغول که به عربی نیز ترجمعه شده است، در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۲۰ است.
خلاصهی محتوای تاریخ مغول
مقدمه
مقدمه، ضمن ارائه نکاتی در مورد کتاب، به بررسی شیوههای تاریخ نویسی پرداخته و بیان میدارد در نوشتن تاریخ و به خصوص، تاریخ ادبیات و تمدن، دو شیوه معمول است: ۱- تحقیق در جزء جزء مسائل یا در قسمت قسمت دورهها، ۲- نگارش تاریخ عمومی تمام دورهها یا تاریخ زمان یک سلسله یا یک موضوع بالنسبه مبسوط مرتبط.
در شیوه نخست، محققین غالبا متخصص در معرفت یک دوره یا یک موضوع خاص میشوند و تحقیقات ایشان صورت رسالههای مفرد، در باب یک مطلب محدود معین پیدا میکند در صورتی که در شیوه دوم، نویسندگان باید به نظری عام در جمیع مسائل و ادوار بنگرند و از لحاظ کلیت و حفظ ربط منطقی بین کلیه امور موضوع تاریخ و استنباط قوانین عمومی، تالیفات خود را به رشته تحریر درآورند و این امری بسیار مشکل و انجام صورت کامل آن در حد عادی از قدرت یک نفر خارج است.
پژوهش منصوری، به دلیل اینکه مطالعه متون قدیمی به ویژه کتابهای تاریخی، هر خواننده را با مقادیری لغات دیوانی و اصطلاحات ترکی مواجه میکند که پارهای از آنها با پیشوندهایی از قبیل: آق، قرا، گگ یا گوی و قزل ترکیب یافته و اعلام جغرافیایی و اسماء خاص تاریخی را تشکیل دادهاند، مانند: آققویونلو، قراعثمان، قزل ارسلان، گویمسجد و غیره، لذا به بررسی و ریشه یابی چنین اصطلاحاتی میپردازد.
فصل اول
فصل اول به بررسی اوضاع طبیعی و جغرافیایی آسیای مرکزی- شرقی و طوایف ترک و مغولی که مقارن استیلای مغول در این نواحی زندگی میکردند اختصاص دارد.
آسیای مرکزی و شرقی، از دریای اختسک تا بحر خزر ناحیه وسیعی است که دارای عوارض جغرافیایی مختلفی است. در شمال این ناحیه، دشت وسیع سیبری است که به واسطه پهناوری، سرمای سخت، قلت جمعیت و عدم آبادی، هیچ وقت مورد توجه اقوام مهاجر آسیایی قرار نگرفته و در سمت جنوب آن، نجد وسیع و مرتفع تبت و جبال عظیم و جسیم هیمالیا است که علی رغم وجود بعضی معابر، به هیچ وجه برای سیر و عبور مساعد نیست.
نتیجه این وضع این شده است که مهاجرت و هجومهای سکنه این قسمت از آسیای مرکزی، غالبا در جهت عرض جغرافیایی بلاد خود بوده و این جماعت همه وقت محتاج و آرزومند دست یافتن بر نواحی آباد پرنعمت دو جانب مسکن خویش، یعنی چین و ایران بودهاند.
فصل دوم تا هفتم
فصل دوم تا هفتم به نحوه ظهور و خصوصیات شخصی چنگیز، که در کمتر شخصی امثال آن را میتوان یافت، قضاوت تاریخ در مورد سیاست و اثرات حمله او و این که او یکی از خون خوارترین و بی رحمترین جهان گشایانی است که تاریخ به یاد دارد، پرداخته و بعد از آن، به ترتیب به تشریح و بررسی وقایع سلطنت جانشینان وی تا ایام فرمان دهی هلاکو اقدام میکند.
این افراد عبارتند از: اوگتایقاآن پسر سوم چنگیز، شیرامون پسر کوچو پسر قاآن که طفلی خردسال بوده و مادرش به نیابت از او سلطنت را در دست داشت، گیوکخان پسر بزرگ تر قاآن که در سال فوت پدر در مغولستان نبود، منگوقاآن و قوبیلایخان که در زمان او، تجارت چین رونق بسیار گرفت.
در عهد او بود که دو برادر معروف ونیزی مافیوپولو و نیکوپولو به دربار او آمدند و پسر دومی یعنی مارکوپولو است که طرف محبت قوبیلای قرار گرفته و مدت بیست سال از جانب این پادشاه مصدر مشاغل مهم از حکومت ایالات چین و ادارات امور گمرک شده و در نتیجه آشنایی عمیق با احوال ممالک قوبیلای، پس از مراجعت به اروپا، شرح سفر خود را برای یکی از دوستان خود نقل کرده و او آنها را که حاوی اطلاعات نفیسی راجع به احوال کلی ممالک مغول در آن عصر است جمع و منتشر ساخت.
بعد از مرگ ابو سعید بهادرخان، ممالک ایلخانی به دست امرای بزرگ به قطعات چند مجزا گردید و در بیست سالی که بین مرگ او و نابود شدن آخرین نامزدهای ایلخانی فاصله شده است، در نقاط مختلف ایران، پنج سلسله: امرای ایلکانی، چوپانی، آل مظفر، خاندان اینجو و سربداران، به ترتیب روی کار آمدند.
غیر از این پنج سلسله عدهای از امرای دیگر هم در هرات، فارس، کرمان، یزد و لرستان، قبل از استیلای مغول، حکومتهای محلی نیمه مستقلی داشتند که چون نسبت به ایلخانان از در اطاعت درآمدند، مغول ایشان را از میان بر نداشت و از این سلسلهها برخی تا دور فترت بعد از ابو سعید باقی ماندند که مشهورترین آنها بدین قرارند: اتابکان فارس، لرستان و یزد، قراختاییان کرمان و آل کرت در هرات.
فصل هشتم
فصل هشتم به اجمال به ذکر این سلسلهها پرداخته و فترتی که در این ایام بین دوره ایلخانی و دوره تیموری در تاریخ ایران رخ داده است را بیان میکند.
فصل نهم
فصل نهم دوره دویست سالهای که شرح وقایع آن در هشت فصل نخست، مورد بررسی قرار گرفته است، با این که یکی از ناگوارترین ادوار تاریخی ممالک اسلامی خصوصا مملکت ایران محسوب میشود، باز چون دنبال قرون درخشان نهضت علمی و ادبی دوران عباسی است و هنوز چنان که باید اثرات شوم سیطره مغول ظاهر نشده بود.
در تاریخ علم، حکمت و ادبیات ایران یکی از معتبرترین دوره هاست و از بسیاری جهات مخصوصا از لحاظ تعدد نمایندگان درجه اولی که در این دوره میزیسته و در آن ایام تیره و سرد مشعل دار علوم، ادبیات و نظم و نثر فارسی بودهاند، ممتاز است و یک عده از بزرگترین شعرا و حکمای ایران مثل مولانا، سعدی، حافظ، عطاء الملک جوینی، خواجه طوسی و… معاصر این دوره بودهاند و میتوان گفت که پس از گذشتن عصر این بزرگان که ذیل آن تا اواخر دوره تیموری امتداد یافته، دوره انحطاط علوم و ادبیات در ایران شروع شده و در ایام صفوی و افشاریه به منتهای ضعف خود رسیده است.
در این دورههای اخیر است که اثر استیلای مخرب مغول و تیموریان ظاهر میشود و لذا مؤلف، قبل از آنکه داخل در شرح اوضاع تمدن، علوم، معارف و صنایع ایران در عصر مغول از جمله:
۱- آثار علمایی چون سکاکی، سهروردی، سید بن طاوس و… ۲- مورخین: ابو نصر فراهی، محمد عوفی، فخر بناکتی و… ۳- شعرا: عطار، فخر الدین عراقی، امیر خسرو دهلوی و… ۴- صنایع و ابنیه و… بشود، به اختصار به منابعی که تاریخ این دوره از آن استخراج میشود، اشاره و آنها را تحلیل میکند مانند: یاقوت حموی، الکامل فی التاریخ ابن اثیر، تاریخ جهان گشای جوینی و غیره.
بخشهایی از تاریخ مغول
چنگیزخان که اصل اسم مغولی او تموچین است در حدود سال ۵۴۹ هجری در مولستان تولد یافته و پدرش یسوکای بَهادُر رئیس وخان قبیله قایت از قبایل مغول بوده است.
اجداد چنگیزخان و طوایف مطیع ایشان از مدت ها پیش از ایام پدر او خراج گزار امپراطوران چین شمالی بودند و با اکراه بسیار به سرداران ایشان باج میدادند.
یسوکای بهادر که مردی کافی و رشید بود در ایام ریاست خود طوایف مغولی را که در جوار یورت قبیله او سر میکردند به اطاعت در آورد و تا آن جا اقتدار و اهمیت پیدا کرد که امپراطور چین از بسط قدرت او در وحشت افتاد و جماعتی را به جلوگیری او فرستاد ولی یسوکای بهادر غالب آمد و به زودی طوق رقیت را از گردن قبیله خود برداشته در کارها مستقل شد و اساس دولت بزرگی را که پسرش تموچین به وجود آورد ریخت.
تموچین سیزده ساله بود که پدرش وفات یافت و چون جماعتی از مقول اطاعت او را گردن ننهادند دچار زحمت شد و پس از تحمل مشقات بسیار بردشمنان غلبه کرد سپس پیش رئیس قبیله کرائیت که اُوَنگ خان نام داشت و پیرو مذهب مسیح بود رفت و با او دوستی کامل پیدا کرد و اُوَنگ خان نظر به سوابق الفتی که با پدر تموچین داشت او را پیش خود محترم می داشت و زیر بار امر امپراطور چین برای دفع و سرکوبی او نمیرفت.
ولی این دوستی زیاد دوامی نکرد که چه تموچین روز به روز قویتر میشد و اُوَنگ خان از بیم آن که مبادا روزی از عهده او بر نیاید به حیله درصدد ساختن کار او برآمد اما تموچین از خیال او مسبوق شد و با اتباع خود هجرت کرد. اُوَنگ خان قشون به عقب تموچین فرستاد و بین طرفین نزاع در گرفت و تموچین غلبه یافت و خان قبیله کرائیت کشته شد این واقعه بر شوکت و اسم و اعتبار تموچین افزود و بسیاری از قبایل دیگرحکم او را پذیرفته زیر فرمانش درآمدند و از این تاریخ به چنگیزخان معروف شد.
اگر به کتاب تاریخ مغول علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار عباس اقبال آشتیانی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید. همچنین بخش معرفی برترین کتابهای تاریخی نیز شما را با سایر موارد مشابه آشنا میسازد.
20 خرداد 1403
تاریخ مغول
«تاریخ مغول» اثری است از عباس اقبال آشتیانی (نویسنده و مورخ اهل آشتیان، از ۱۲۷۵ تا ۱۳۳۴ خورشیدی) که در سال ۱۳۱۲ منتشر شده است. این کتاب به بررسی تاریخ ایران از ابتدای سلطهی مغولان تا تاسیس دولت تیموری میپردازد.
دربارهی تاریخ مغول
تاریخ مغول از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری اثر تحقیقی عباس اقبال آشتیانی، شامل تاریخ ایران از ابتدای استیلای چنگیز (اوایل قرن هفتم) تا تاسیس دولت تیموری (نیمه دوم قرن نهم) است. تاریخ مغول نخستین بار در ۱۳۱۲ ش در تهران، و در ۱۳۴۱ش نیز با مقدمه ایرج افشار در تهران منتشر شد. چاپ های بعدی این کتاب در۱۳۴۷، ۱۳۵۶ و ۱۳۶۴ش بوده است که در چاپ اخیر، شرحی در باره اصطلاحات آق، قرا، گوی و قزل، نوشته فیروز منصوری، به آن افزوده شده است.
این کتاب مشتمل است بر تاریخ ایران از ابتدای حمله چنگیزخان (اوایل قرن هفتم) تا تأسیس دولت تیموری(نیمه دوم قرن نهم) و ظاهراً جلد نخستِ تاریخی است که بنا بوده مؤلف از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت بنویسد.
چاپ اول تا چهارم (۱۳۱۲- ۱۳۵۶) این اثر، به عنوان جلد اول کتاب و تحت عنوان «تاریخ مفصل ایران: از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت» منتشر شد ولی جلدهای بعدی، ادامه پیدا نکرد.
تاریخ مغول یک مقدمه و نُه فصل دارد، بدین ترتیب: فصل اول، جغرافیای تاریخی آسیای مرکزی و شرقی، طوایف ترک و مغول و مختصری در باره حکومت خوارزمشاهیان در شرق؛ فصل دوم، ظهور چنگیز و چگونگی قدرت گرفتن و یورش او به شرق ایران و فروپاشی حکومت خوارزمشاهیان؛ فصل سوم، تحلیل انگیزه چنگیز در یورش به ایران، آداب و رسوم مغولان و شرح برخی از کلمات و اصطلاحات آنان.
فصل چهارم تا پایان فصل هفتم، شرح رویدادهای تاریخی ایران در دوره ایلخانان ؛ فصل هشتم، ذکر حکومتهای محلی ایران در این دوره همچون مظفریان ، چوپانیان ، ملوک شبانکاره و جلایریان؛ فصل نهم، بررسی اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایران در دوره ایلخانان می باشد.
اقبال آشتیانی این کتاب را با روشی علمی تألیف کرده و به همه جوانب تاریخ ایران در این دوره، اعم از جنبه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، به شیوه ای تحلیلی توجه نموده و علل و عوامل رویدادها را بیان کرده است. وی ــ برخلاف مورخان پیشین که رویدادهای تاریخ ایران را همراه با وقایع سایر مناطق زیر سلطه مغول ذکر کردهاند ــ کوشیده است که تنها به شرح وقایع این سرزمین یا رخدادهایی بپردازد که به تاریخ ایران نیز مربوط میشوند.
مقدمه مؤلف در بیان شیوههای تاریخ نویسی به همراه پژوهشی درباره برخی اصطلاحات، به قلم فیروز منصوری آغازگر مباحث میباشد.
مطالب، در چهار موضوع کلی، در قالب نه فصل، بعد از بیان خصوصیات جغرافیایی آسیای مرکزی، به شرح و بررسی دوره سلطنت ایلخانان مغول بر ایران، فترت بین دوره ایلخانی و دوره تیموری و سلسلههای جزیی که در فاصله این دو قرن و نیم بر بعضی قسمتهای مملکت ایران سلطنت و امارت داشتهاند، از جمله چوپانیان، آل جلایر، آل مظفر، خاندانان ایلجو و سربداران، اتابکان فارس، لرستان و یزد، ملوک شبانکاره، قراختاییان کرمان و آل کرت، میپردازد.
در پایان به معرفی تمدن، معارف و صنایع عصر استیلای مغول در ایران پرداخته میشود. مهمترین هدف مؤلف، روشن ساختن روش علمی تاریخ نویسی و سعی در تالیف منطقی مسائل موضوع تاریخ ایران در عهد مغول بوده و مخصوصا اهتمام به عمل آمده است تا تاریخ ایران، در این ایام، که در کتب جمیع مورخین آن دوران با تاریخ عمومی تمام ملل مغلوب مغول مخلوط ذکر میشده، جداگانه نوشته شود و به زیبایی از عهده این امر برآمده و کتابی بی نظیر و پراهمیت در باب تاریخ مغول در ایران ارائه، کرده است.
از وقایع زندگانی ملل دیگر نیز اموری که با تاریخ ایران ارتباط پیدا میکرده، در این کتاب به تناسب ایراد گردیده است.
در ابتدا، نظر نگارنده این بوده که این اثر را در حدود مواد لازم برای دور متوسط تهیه کند، ولی در ضمن عمل معلوم شده که گذشتن از بسیاری از مسائل به اجمال ممکن نیست و منظور اصلی که روشن ساختن پارهای از کلیات و نمودن روح تاریخ باشد، با ذکر رؤوس وقایع و مسائل نمیسازد و لذا در پارهای از قسمتها راه تفصیل پیش گرفته شده است.
در عوض قسمتهایی نیز به خطی خفی تر طبع گردیده تا محصلین در یاد گرفتن آنها مختار باشند و این قسمتها که اکثر آنها اقتباس از مورخین و نویسندگان دوره مغول و تیموری و غالبا به عین انشای ایشان است، حکم قرائت تاریخی را دارد و مخصوصا برای نمودن طرز تاریخ نگاری و سبک انشای ایشان انتخاب شده است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب، مزین به نقشه و تصاویر است.
کتاب تاریخ مغول که به عربی نیز ترجمعه شده است، در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۲۰ است.
خلاصهی محتوای تاریخ مغول
مقدمه
مقدمه، ضمن ارائه نکاتی در مورد کتاب، به بررسی شیوههای تاریخ نویسی پرداخته و بیان میدارد در نوشتن تاریخ و به خصوص، تاریخ ادبیات و تمدن، دو شیوه معمول است: ۱- تحقیق در جزء جزء مسائل یا در قسمت قسمت دورهها، ۲- نگارش تاریخ عمومی تمام دورهها یا تاریخ زمان یک سلسله یا یک موضوع بالنسبه مبسوط مرتبط.
در شیوه نخست، محققین غالبا متخصص در معرفت یک دوره یا یک موضوع خاص میشوند و تحقیقات ایشان صورت رسالههای مفرد، در باب یک مطلب محدود معین پیدا میکند در صورتی که در شیوه دوم، نویسندگان باید به نظری عام در جمیع مسائل و ادوار بنگرند و از لحاظ کلیت و حفظ ربط منطقی بین کلیه امور موضوع تاریخ و استنباط قوانین عمومی، تالیفات خود را به رشته تحریر درآورند و این امری بسیار مشکل و انجام صورت کامل آن در حد عادی از قدرت یک نفر خارج است.
پژوهش منصوری، به دلیل اینکه مطالعه متون قدیمی به ویژه کتابهای تاریخی، هر خواننده را با مقادیری لغات دیوانی و اصطلاحات ترکی مواجه میکند که پارهای از آنها با پیشوندهایی از قبیل: آق، قرا، گگ یا گوی و قزل ترکیب یافته و اعلام جغرافیایی و اسماء خاص تاریخی را تشکیل دادهاند، مانند: آققویونلو، قراعثمان، قزل ارسلان، گویمسجد و غیره، لذا به بررسی و ریشه یابی چنین اصطلاحاتی میپردازد.
فصل اول
فصل اول به بررسی اوضاع طبیعی و جغرافیایی آسیای مرکزی- شرقی و طوایف ترک و مغولی که مقارن استیلای مغول در این نواحی زندگی میکردند اختصاص دارد.
آسیای مرکزی و شرقی، از دریای اختسک تا بحر خزر ناحیه وسیعی است که دارای عوارض جغرافیایی مختلفی است. در شمال این ناحیه، دشت وسیع سیبری است که به واسطه پهناوری، سرمای سخت، قلت جمعیت و عدم آبادی، هیچ وقت مورد توجه اقوام مهاجر آسیایی قرار نگرفته و در سمت جنوب آن، نجد وسیع و مرتفع تبت و جبال عظیم و جسیم هیمالیا است که علی رغم وجود بعضی معابر، به هیچ وجه برای سیر و عبور مساعد نیست.
نتیجه این وضع این شده است که مهاجرت و هجومهای سکنه این قسمت از آسیای مرکزی، غالبا در جهت عرض جغرافیایی بلاد خود بوده و این جماعت همه وقت محتاج و آرزومند دست یافتن بر نواحی آباد پرنعمت دو جانب مسکن خویش، یعنی چین و ایران بودهاند.
فصل دوم تا هفتم
فصل دوم تا هفتم به نحوه ظهور و خصوصیات شخصی چنگیز، که در کمتر شخصی امثال آن را میتوان یافت، قضاوت تاریخ در مورد سیاست و اثرات حمله او و این که او یکی از خون خوارترین و بی رحمترین جهان گشایانی است که تاریخ به یاد دارد، پرداخته و بعد از آن، به ترتیب به تشریح و بررسی وقایع سلطنت جانشینان وی تا ایام فرمان دهی هلاکو اقدام میکند.
این افراد عبارتند از: اوگتایقاآن پسر سوم چنگیز، شیرامون پسر کوچو پسر قاآن که طفلی خردسال بوده و مادرش به نیابت از او سلطنت را در دست داشت، گیوکخان پسر بزرگ تر قاآن که در سال فوت پدر در مغولستان نبود، منگوقاآن و قوبیلایخان که در زمان او، تجارت چین رونق بسیار گرفت.
در عهد او بود که دو برادر معروف ونیزی مافیوپولو و نیکوپولو به دربار او آمدند و پسر دومی یعنی مارکوپولو است که طرف محبت قوبیلای قرار گرفته و مدت بیست سال از جانب این پادشاه مصدر مشاغل مهم از حکومت ایالات چین و ادارات امور گمرک شده و در نتیجه آشنایی عمیق با احوال ممالک قوبیلای، پس از مراجعت به اروپا، شرح سفر خود را برای یکی از دوستان خود نقل کرده و او آنها را که حاوی اطلاعات نفیسی راجع به احوال کلی ممالک مغول در آن عصر است جمع و منتشر ساخت.
بعد از مرگ ابو سعید بهادرخان، ممالک ایلخانی به دست امرای بزرگ به قطعات چند مجزا گردید و در بیست سالی که بین مرگ او و نابود شدن آخرین نامزدهای ایلخانی فاصله شده است، در نقاط مختلف ایران، پنج سلسله: امرای ایلکانی، چوپانی، آل مظفر، خاندان اینجو و سربداران، به ترتیب روی کار آمدند.
غیر از این پنج سلسله عدهای از امرای دیگر هم در هرات، فارس، کرمان، یزد و لرستان، قبل از استیلای مغول، حکومتهای محلی نیمه مستقلی داشتند که چون نسبت به ایلخانان از در اطاعت درآمدند، مغول ایشان را از میان بر نداشت و از این سلسلهها برخی تا دور فترت بعد از ابو سعید باقی ماندند که مشهورترین آنها بدین قرارند: اتابکان فارس، لرستان و یزد، قراختاییان کرمان و آل کرت در هرات.
فصل هشتم
فصل هشتم به اجمال به ذکر این سلسلهها پرداخته و فترتی که در این ایام بین دوره ایلخانی و دوره تیموری در تاریخ ایران رخ داده است را بیان میکند.
فصل نهم
فصل نهم دوره دویست سالهای که شرح وقایع آن در هشت فصل نخست، مورد بررسی قرار گرفته است، با این که یکی از ناگوارترین ادوار تاریخی ممالک اسلامی خصوصا مملکت ایران محسوب میشود، باز چون دنبال قرون درخشان نهضت علمی و ادبی دوران عباسی است و هنوز چنان که باید اثرات شوم سیطره مغول ظاهر نشده بود.
در تاریخ علم، حکمت و ادبیات ایران یکی از معتبرترین دوره هاست و از بسیاری جهات مخصوصا از لحاظ تعدد نمایندگان درجه اولی که در این دوره میزیسته و در آن ایام تیره و سرد مشعل دار علوم، ادبیات و نظم و نثر فارسی بودهاند، ممتاز است و یک عده از بزرگترین شعرا و حکمای ایران مثل مولانا، سعدی، حافظ، عطاء الملک جوینی، خواجه طوسی و… معاصر این دوره بودهاند و میتوان گفت که پس از گذشتن عصر این بزرگان که ذیل آن تا اواخر دوره تیموری امتداد یافته، دوره انحطاط علوم و ادبیات در ایران شروع شده و در ایام صفوی و افشاریه به منتهای ضعف خود رسیده است.
در این دورههای اخیر است که اثر استیلای مخرب مغول و تیموریان ظاهر میشود و لذا مؤلف، قبل از آنکه داخل در شرح اوضاع تمدن، علوم، معارف و صنایع ایران در عصر مغول از جمله:
۱- آثار علمایی چون سکاکی، سهروردی، سید بن طاوس و… ۲- مورخین: ابو نصر فراهی، محمد عوفی، فخر بناکتی و… ۳- شعرا: عطار، فخر الدین عراقی، امیر خسرو دهلوی و… ۴- صنایع و ابنیه و… بشود، به اختصار به منابعی که تاریخ این دوره از آن استخراج میشود، اشاره و آنها را تحلیل میکند مانند: یاقوت حموی، الکامل فی التاریخ ابن اثیر، تاریخ جهان گشای جوینی و غیره.
بخشهایی از تاریخ مغول
چنگیزخان که اصل اسم مغولی او تموچین است در حدود سال ۵۴۹ هجری در مولستان تولد یافته و پدرش یسوکای بَهادُر رئیس وخان قبیله قایت از قبایل مغول بوده است.
اجداد چنگیزخان و طوایف مطیع ایشان از مدت ها پیش از ایام پدر او خراج گزار امپراطوران چین شمالی بودند و با اکراه بسیار به سرداران ایشان باج میدادند.
یسوکای بهادر که مردی کافی و رشید بود در ایام ریاست خود طوایف مغولی را که در جوار یورت قبیله او سر میکردند به اطاعت در آورد و تا آن جا اقتدار و اهمیت پیدا کرد که امپراطور چین از بسط قدرت او در وحشت افتاد و جماعتی را به جلوگیری او فرستاد ولی یسوکای بهادر غالب آمد و به زودی طوق رقیت را از گردن قبیله خود برداشته در کارها مستقل شد و اساس دولت بزرگی را که پسرش تموچین به وجود آورد ریخت.
تموچین سیزده ساله بود که پدرش وفات یافت و چون جماعتی از مقول اطاعت او را گردن ننهادند دچار زحمت شد و پس از تحمل مشقات بسیار بردشمنان غلبه کرد سپس پیش رئیس قبیله کرائیت که اُوَنگ خان نام داشت و پیرو مذهب مسیح بود رفت و با او دوستی کامل پیدا کرد و اُوَنگ خان نظر به سوابق الفتی که با پدر تموچین داشت او را پیش خود محترم می داشت و زیر بار امر امپراطور چین برای دفع و سرکوبی او نمیرفت.
ولی این دوستی زیاد دوامی نکرد که چه تموچین روز به روز قویتر میشد و اُوَنگ خان از بیم آن که مبادا روزی از عهده او بر نیاید به حیله درصدد ساختن کار او برآمد اما تموچین از خیال او مسبوق شد و با اتباع خود هجرت کرد. اُوَنگ خان قشون به عقب تموچین فرستاد و بین طرفین نزاع در گرفت و تموچین غلبه یافت و خان قبیله کرائیت کشته شد این واقعه بر شوکت و اسم و اعتبار تموچین افزود و بسیاری از قبایل دیگرحکم او را پذیرفته زیر فرمانش درآمدند و از این تاریخ به چنگیزخان معروف شد.
اگر به کتاب تاریخ مغول علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار عباس اقبال آشتیانی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید. همچنین بخش معرفی برترین کتابهای تاریخی نیز شما را با سایر موارد مشابه آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات ایران، تاریخ
۰ برچسبها: ادبیات ایران، عباس اقبال آشتیانی، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب