«قصهی آشنا» اثری است از احمد محمود (نویسندهی اهل اهواز، از ۱۳۱۰ تا ۱۳۸۱) که در سال ۱۳۷۰ منتشر شده است. این کتاب شامل شش داستان کوتاه از این نویسنده است.
دربارهی قصهی آشنا
مجموعه داستان «قصهی آشنا» اثر احمد محمود، شامل شش داستان کوتاه است که هر کدام با نگاهی دقیق و هنرمندانه به مسائل و مشکلات زندگی مردم عادی میپردازند. احمد محمود با قلم توانمند خود توانسته است فضایی واقعی و حسی را به مخاطبان ارائه دهد که آنها را درگیر داستانهای خود کند.
این کتاب اولین بار در سال ۱۳۷۰ منتشر شد و به سرعت توجه بسیاری از علاقهمندان به ادبیات فارسی را به خود جلب کرد. داستانهای این مجموعه عبارتاند از «قصه آشنا»، «جستجو»، «عصای پیرزن»، «ستون شکسته»، «سایه» و «خرکش». هر کدام از این داستانها با موضوعاتی متنوع و جذاب، مخاطب را به دنیای خود میبرند.
«قصهی آشنا» داستانی است که با جملهی جذاب «پدر زد تو گوش کریم و گفت» آغاز میشود و از همان ابتدا مخاطب را غافلگیر میکند. این داستان از دیدگاه دوستان قدیمی دبیرستانی روایت میشود که تصمیم به یک دورهمی دارند و خاطرات گذشته را مرور میکنند.
داستان «جستجو» درباره نارنجکی است که در یک باغچه پیدا و منفجر میشود و باعث وقایع و حوادثی در زندگی افراد مختلف میشود. این داستان نشاندهنده تأثیرات عمیق و مخرب جنگ بر زندگی مردم عادی است.
«عصای پیرزن» داستان پیرزنی است که پس از مرگ همسرش، فرزندان او تمایلی به نگهداری از وی ندارند و او را تنها میگذارند. این داستان با نگاهی به مسائل اجتماعی و خانوادگی، مخاطب را به فکر وادار میکند.
«ستون شکسته» داستان مردی است که پس از جنگ به خانه بازمیگردد و با مشکلات و چالشهای جدیدی روبرو میشود. این داستان نشاندهنده تأثیرات جنگ بر روان و زندگی فردی است.
در داستان «سایه»، احمد محمود به جابجایی در زمان کشف حجاب پرداخته است. این داستان با نگاهی به تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه، مسائل و مشکلاتی را که زنان با آن مواجه بودهاند به تصویر میکشد.
آخرین داستان این مجموعه «خرکش» نام دارد و درباره پسری است که در حالت مستی خرها را میکشد و به همین دلیل به این نام معروف شده است. این داستان با نگاهی طنزآمیز به مسائل اجتماعی و فرهنگی، مخاطب را به فکر وامیدارد.
احمد محمود در این مجموعه داستانها با ترکیب شیوه واقعگرایی و بیان تأثیرات حسی، توانسته است به خوبی روابط اجتماعی و احساسات مردم را به تصویر بکشد. او با قلم جادویی خود، مخاطب را به دنیای داستانهای خود میبرد و او را با شخصیتها و مسائل آنها آشنا میکند.
شخصیتهای انتخاب شده در این داستانها از افراد معمولی و آشنای جامعه هستند که همین عامل باعث میشود مخاطب به راحتی با آنها ارتباط برقرار کند. این نزدیکی و آشنایی باعث جذابیت بیشتر داستانها میشود.
لحن ساده و صمیمانه کتاب، مخاطب را وادار میکند که بدون وقفه به خواندن ادامه دهد و تا پایان داستانها را دنبال کند. همین عامل باعث شده است که این کتاب به یکی از آثار محبوب احمد محمود تبدیل شود.
احمد محمود، نویسنده معاصر ایرانی، در تاریخ ۴ دی ۱۳۱۰ در اهواز به دنیا آمد و از پدر و مادری دزفولی به دنیا آمده است. او دوران ابتدایی و متوسطه خود را در دزفول به پایان رساند و سپس وارد دانشکده افسری ارتش شد.
احمد محمود از جمله نویسندگانی است که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به دلیل امضا نکردن توبهنامه و عدم همکاری با حکومت پهلوی به زندان افتاد و مدتی را نیز در تبعید گذراند. او در سال ۱۳۳۳ اولین مجموعه داستانهای کوتاه خود را در مجله امید به چاپ رساند و سپس در سال ۱۳۳۸ اولین مجموعه داستانش با عنوان «مول» را منتشر کرد.
مجموعه «قصهی آشنا» یکی از آثار برجسته احمد محمود است که با نگاهی دقیق و هنرمندانه به مسائل و مشکلات زندگی مردم عادی پرداخته است. این کتاب با داستانهای متنوع و جذاب خود، توانسته است جایگاه ویژهای در ادبیات فارسی به خود اختصاص دهد.
کتاب قصهی آشنا در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۲۷ با بیش از ۲۷۱ رای و ۴۶ نقد و نظر است.
فهرست داستانهای قصهی آشنا
- قصهی آشنا: این داستان روایتگر دوستان قدیمی است که قرار است پس از مدتها برای ملاقات با یکدیگر دور هم جمع بشوند.
- جستجو: در این داستان حوادثی که در پی پیدا شدن یک نارنجک در باغ و سپس منفجر شدن آن اتفاق میافتد، روایت میشود.
- عصای پیری: روایتگر زندگی پیر زنی است که همسر خود را از دست داده ولی هیچیک از فرزندان وی تمایلی برای نگه داشتن او نشان نمیدهند.
- ستون شکسته: در این داستان زندگی مردی که از جنگ خسته شده و قصد بازگشت به خانه را دارد، روایت میشود.
- سایه: داستانی در مورد کشف حجاب.
- خرکش: روایتی عجیب در مورد لات بیکلهای است که در اثر مستی خرها را میکشد و به همین دلیل به مرد خرکش معروف میشود.
بخشهایی از قصهی آشنا
پدر زد تو گوش کریم و گفت: بردار بنویس. کریم مداد را برداشت تا بنویسد. پدر گفت: با پنسل نه برو قلم فرانسه بیار. کریم توی ایوان مداد را شوت کرد روی بام. دوات و قلم فرانسه را برداشت و برگشت پیش پدر.
قدقد مرغ خانه را پر کرد. صدای پدر بلند شد: خب این تخممرغ ببند به گردنش از خونه بندازش بیرون، انگار تخم طلا کرده. کریم پوزخند زد. پدر گفت: نخند بدبخت. بنویس خاک بر سر ما. کریم اخم کرد، زبانش را لای دندان گرفت و نوشت: خاکبرسر ما. پدر زد توی گوش کریم و گفت: پس توی این مدرسه صاحبمرده چی یادتون میدن.
صدای زن از ایوان آمد: کمتر سربهسر این بچه بذار. پدر بلند گفت: آخه وقتی من میگم ما این که نباید بنویسه ما، نا سلامتی کلاس سوم خب. باز صدای زن آمد: خودت با دو کلاس اکابرت چیزی بیشتر از بچه نمیدونی. پدر غر زد: لا اله الا الله. قوطی سیگار را برداشت و گفت: کورش کن از سر بنویس.
کریم نوشته را خط زد. زن توی ایوان دنبه آب میکرد. مرد گفت: خب حالا بنویس روزی میاد که بزنم تو سرم و بگم غوره ترشک کورم کنه. کریم نوشت: روزی مییاد که بزنم توی سرم و بگم غوره ترشک کورم کند.
……………………
میلرزید و فریاد میزد که ولد چموش آن دنیا جواب خدا را چه می دی؟ تو دلم میگفتم تا روز قیامت خیلی وقت هست بابا! تا آنوقت – العیاذ بالله – فراموش می شه کی نماز خوانده کی نماز نخوانده .
…………………..
قد قد مرغ خانه را پر کرد . صدای پدر بلندش :ئی تخم مرغو ببند به گردنش از خونه بندازش بیرون ، انگار تخم طلا کرده ! می لرزید و فریاد می زد که ولد چموش آن دنیا جواب خدا را چه می دی ؟ تو دلم می گفتم تا روز قیامت خیلی وقت هست بابا ! تا آن وقت – العیاذ بالله – فراموش می شه کی نماز خوانده کی نماز نخوانده .
اگر به کتاب قصهی آشنا علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار احمد محمود در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسندهی چیرهدست ایرانی نیز آشنا شوید.
16 مرداد 1403
قصهی آشنا
«قصهی آشنا» اثری است از احمد محمود (نویسندهی اهل اهواز، از ۱۳۱۰ تا ۱۳۸۱) که در سال ۱۳۷۰ منتشر شده است. این کتاب شامل شش داستان کوتاه از این نویسنده است.
دربارهی قصهی آشنا
مجموعه داستان «قصهی آشنا» اثر احمد محمود، شامل شش داستان کوتاه است که هر کدام با نگاهی دقیق و هنرمندانه به مسائل و مشکلات زندگی مردم عادی میپردازند. احمد محمود با قلم توانمند خود توانسته است فضایی واقعی و حسی را به مخاطبان ارائه دهد که آنها را درگیر داستانهای خود کند.
این کتاب اولین بار در سال ۱۳۷۰ منتشر شد و به سرعت توجه بسیاری از علاقهمندان به ادبیات فارسی را به خود جلب کرد. داستانهای این مجموعه عبارتاند از «قصه آشنا»، «جستجو»، «عصای پیرزن»، «ستون شکسته»، «سایه» و «خرکش». هر کدام از این داستانها با موضوعاتی متنوع و جذاب، مخاطب را به دنیای خود میبرند.
«قصهی آشنا» داستانی است که با جملهی جذاب «پدر زد تو گوش کریم و گفت» آغاز میشود و از همان ابتدا مخاطب را غافلگیر میکند. این داستان از دیدگاه دوستان قدیمی دبیرستانی روایت میشود که تصمیم به یک دورهمی دارند و خاطرات گذشته را مرور میکنند.
داستان «جستجو» درباره نارنجکی است که در یک باغچه پیدا و منفجر میشود و باعث وقایع و حوادثی در زندگی افراد مختلف میشود. این داستان نشاندهنده تأثیرات عمیق و مخرب جنگ بر زندگی مردم عادی است.
«عصای پیرزن» داستان پیرزنی است که پس از مرگ همسرش، فرزندان او تمایلی به نگهداری از وی ندارند و او را تنها میگذارند. این داستان با نگاهی به مسائل اجتماعی و خانوادگی، مخاطب را به فکر وادار میکند.
«ستون شکسته» داستان مردی است که پس از جنگ به خانه بازمیگردد و با مشکلات و چالشهای جدیدی روبرو میشود. این داستان نشاندهنده تأثیرات جنگ بر روان و زندگی فردی است.
در داستان «سایه»، احمد محمود به جابجایی در زمان کشف حجاب پرداخته است. این داستان با نگاهی به تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه، مسائل و مشکلاتی را که زنان با آن مواجه بودهاند به تصویر میکشد.
آخرین داستان این مجموعه «خرکش» نام دارد و درباره پسری است که در حالت مستی خرها را میکشد و به همین دلیل به این نام معروف شده است. این داستان با نگاهی طنزآمیز به مسائل اجتماعی و فرهنگی، مخاطب را به فکر وامیدارد.
احمد محمود در این مجموعه داستانها با ترکیب شیوه واقعگرایی و بیان تأثیرات حسی، توانسته است به خوبی روابط اجتماعی و احساسات مردم را به تصویر بکشد. او با قلم جادویی خود، مخاطب را به دنیای داستانهای خود میبرد و او را با شخصیتها و مسائل آنها آشنا میکند.
شخصیتهای انتخاب شده در این داستانها از افراد معمولی و آشنای جامعه هستند که همین عامل باعث میشود مخاطب به راحتی با آنها ارتباط برقرار کند. این نزدیکی و آشنایی باعث جذابیت بیشتر داستانها میشود.
لحن ساده و صمیمانه کتاب، مخاطب را وادار میکند که بدون وقفه به خواندن ادامه دهد و تا پایان داستانها را دنبال کند. همین عامل باعث شده است که این کتاب به یکی از آثار محبوب احمد محمود تبدیل شود.
احمد محمود، نویسنده معاصر ایرانی، در تاریخ ۴ دی ۱۳۱۰ در اهواز به دنیا آمد و از پدر و مادری دزفولی به دنیا آمده است. او دوران ابتدایی و متوسطه خود را در دزفول به پایان رساند و سپس وارد دانشکده افسری ارتش شد.
احمد محمود از جمله نویسندگانی است که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به دلیل امضا نکردن توبهنامه و عدم همکاری با حکومت پهلوی به زندان افتاد و مدتی را نیز در تبعید گذراند. او در سال ۱۳۳۳ اولین مجموعه داستانهای کوتاه خود را در مجله امید به چاپ رساند و سپس در سال ۱۳۳۸ اولین مجموعه داستانش با عنوان «مول» را منتشر کرد.
مجموعه «قصهی آشنا» یکی از آثار برجسته احمد محمود است که با نگاهی دقیق و هنرمندانه به مسائل و مشکلات زندگی مردم عادی پرداخته است. این کتاب با داستانهای متنوع و جذاب خود، توانسته است جایگاه ویژهای در ادبیات فارسی به خود اختصاص دهد.
کتاب قصهی آشنا در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۲۷ با بیش از ۲۷۱ رای و ۴۶ نقد و نظر است.
فهرست داستانهای قصهی آشنا
بخشهایی از قصهی آشنا
پدر زد تو گوش کریم و گفت: بردار بنویس. کریم مداد را برداشت تا بنویسد. پدر گفت: با پنسل نه برو قلم فرانسه بیار. کریم توی ایوان مداد را شوت کرد روی بام. دوات و قلم فرانسه را برداشت و برگشت پیش پدر.
قدقد مرغ خانه را پر کرد. صدای پدر بلند شد: خب این تخممرغ ببند به گردنش از خونه بندازش بیرون، انگار تخم طلا کرده. کریم پوزخند زد. پدر گفت: نخند بدبخت. بنویس خاک بر سر ما. کریم اخم کرد، زبانش را لای دندان گرفت و نوشت: خاکبرسر ما. پدر زد توی گوش کریم و گفت: پس توی این مدرسه صاحبمرده چی یادتون میدن.
صدای زن از ایوان آمد: کمتر سربهسر این بچه بذار. پدر بلند گفت: آخه وقتی من میگم ما این که نباید بنویسه ما، نا سلامتی کلاس سوم خب. باز صدای زن آمد: خودت با دو کلاس اکابرت چیزی بیشتر از بچه نمیدونی. پدر غر زد: لا اله الا الله. قوطی سیگار را برداشت و گفت: کورش کن از سر بنویس.
کریم نوشته را خط زد. زن توی ایوان دنبه آب میکرد. مرد گفت: خب حالا بنویس روزی میاد که بزنم تو سرم و بگم غوره ترشک کورم کنه. کریم نوشت: روزی مییاد که بزنم توی سرم و بگم غوره ترشک کورم کند.
……………………
میلرزید و فریاد میزد که ولد چموش آن دنیا جواب خدا را چه می دی؟ تو دلم میگفتم تا روز قیامت خیلی وقت هست بابا! تا آنوقت – العیاذ بالله – فراموش می شه کی نماز خوانده کی نماز نخوانده .
…………………..
قد قد مرغ خانه را پر کرد . صدای پدر بلندش :ئی تخم مرغو ببند به گردنش از خونه بندازش بیرون ، انگار تخم طلا کرده ! می لرزید و فریاد می زد که ولد چموش آن دنیا جواب خدا را چه می دی ؟ تو دلم می گفتم تا روز قیامت خیلی وقت هست بابا ! تا آن وقت – العیاذ بالله – فراموش می شه کی نماز خوانده کی نماز نخوانده .
اگر به کتاب قصهی آشنا علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار احمد محمود در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسندهی چیرهدست ایرانی نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات ایران، داستان کوتاه، داستان کوتاه ایرانی
۰ برچسبها: احمد محمود، ادبیات ایران، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب