حکومت نظامی

«حکومت نظامی» اثری است از آلبر کامو (نویسنده‌ی اهل فرانسه و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات ۱۹۵۷، از ۱۹۱۳ تا ۱۹۶۰) که در سال ۱۹۴۸ نوشته شده است. این کتاب نمایش‌نامه‌ای درباره‌ی استبداد، سرکوب و مقاومت انسان‌ها در برابر دیکتاتوری است.

درباره‌ی حکومت نظامی

حکومت نظامی یکی از آثار کمتر شناخته‌شده‌ی آلبر کامو است که در میان دیگر نوشته‌های او، مانند بیگانه و طاعون، کمتر مورد بحث قرار گرفته است. این نمایشنامه که در سال ۱۹۴۸ منتشر شد، بازتابی از دغدغه‌های فلسفی و سیاسی کامو در مورد ماهیت قدرت، استبداد و مقاومت است. کامو در این اثر، مانند بسیاری از نوشته‌هایش، به بررسی شرایط انسانی در برابر سرکوب و مبارزه برای آزادی می‌پردازد.

نمایش‌نامه‌ی حکومت نظامی در شهری خیالی رخ می‌دهد که گرفتار یک دیکتاتوری بی‌رحمانه شده است. فرمانروای مستبد این شهر، همراه با دستیارانی که نماد سرکوب و خشونت‌اند، بر ساکنان آن حکومت می‌کند. فضای داستان به‌شدت تحت تأثیر اتمسفر رعب و وحشتی است که کامو با مهارت خاص خود به تصویر می‌کشد. از همان ابتدا، خواننده یا تماشاگر با جو خفقان‌آور و احساس ناامیدی مواجه می‌شود که در جای‌جای نمایشنامه موج می‌زند.

یکی از مهم‌ترین مضامین این اثر، بررسی رابطه‌ی میان قدرت مطلق و فردیت است. کامو نشان می‌دهد که چگونه حکومت‌های سرکوبگر با استفاده از ترس، فردیت را از بین می‌برند و جامعه را به توده‌ای مطیع و بی‌اراده تبدیل می‌کنند. با این حال، نمایشنامه تنها به نمایش ظلم و استبداد نمی‌پردازد، بلکه مبارزه برای آزادی و ارزش مقاومت را نیز برجسته می‌سازد. شخصیت‌های داستان، هر یک به نحوی با وضعیت موجود دست‌وپنجه نرم می‌کنند و برخی از آن‌ها به‌رغم تمام خطرات، علیه ظلم شورش می‌کنند.

در حکومت نظامی، کامو از تمثیل‌های متعدد استفاده می‌کند تا مفاهیم فلسفی خود را بیان کند. شهر تحت حکومت استبدادی می‌تواند نمادی از هر جامعه‌ای باشد که در چنگال دیکتاتوری گرفتار شده است. فرمانروایان مستبد نیز می‌توانند نماینده‌ی انواع رژیم‌های فاشیستی و توتالیتر قرن بیستم باشند. کامو که خود در دوران جنگ جهانی دوم شاهد اشغال فرانسه و گسترش ایدئولوژی‌های استبدادی بود، در این اثر تجربه‌های تاریخی را به یک روایت فلسفی تبدیل می‌کند.

این نمایش‌نامه همچنین بازتاب‌دهنده‌ی دیدگاه‌های کامو درباره‌ی پوچی و معنای زندگی است. او بارها در آثار خود از مبارزه‌ی انسان در جهانی بی‌معنا سخن گفته است. در حکومت نظامی، شخصیت‌ها در شرایطی ناامیدکننده قرار دارند و با این حال، برخی از آن‌ها همچنان برای آزادی تلاش می‌کنند. این تلاش و مقاومت، به نوعی همان چیزی است که کامو در افسانه‌ی سیزیف از آن به‌عنوان مبارزه‌ی انسان در برابر پوچی یاد می‌کند.

از منظر زبانی و ساختاری، نمایشنامه از دیالوگ‌های کوبنده و جملات موجز بهره می‌برد که ویژگی بارز سبک کامو است. او با استفاده از زبانی ساده اما تأثیرگذار، فضایی سرشار از تنش ایجاد می‌کند که تماشاگر یا خواننده را به‌طور کامل درگیر می‌سازد. شخصیت‌ها نیز با وجود آنکه نمادین هستند، به‌خوبی پرداخته شده‌اند و نمایانگر طیف وسیعی از نگرش‌های انسانی در برابر ظلم‌اند.

یکی دیگر از جنبه‌های مهم نمایش‌نامه، مفهوم مسئولیت فردی در برابر ظلم است. کامو نشان می‌دهد که چگونه یک جامعه می‌تواند به‌تدریج به سرکوب تن دهد، اما در عین حال، همیشه افرادی هستند که مسئولیت اخلاقی خود را درک کرده و علیه بی‌عدالتی می‌ایستند. این مضمون در بسیاری از آثار کامو دیده می‌شود، از جمله در طاعون که شخصیت دکتر ریو به‌رغم آگاهی از پوچی مبارزه‌اش، همچنان برای نجات جان بیماران تلاش می‌کند.

اگرچه حکومت نظامی اثری تأثیرگذار است، اما کمتر از دیگر آثار کامو مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دلایل این امر، قالب نمایش‌نامه‌ای آن است که شاید به‌اندازه‌ی رمان‌هایش خواننده نداشته باشد. علاوه بر این، برخی منتقدان بر این باورند که در مقایسه با دیگر نوشته‌های کامو، این اثر از لحاظ شخصیت‌پردازی و پیچیدگی روایی ضعیف‌تر است. با این حال، پیام‌های فلسفی و اجتماعی آن همچنان قدرت خود را حفظ کرده‌اند.

یکی از نقدهایی که به این نمایش‌نامه وارد شده، این است که کامو در ارائه‌ی راه‌حلی عملی برای مقابله با استبداد ناکام می‌ماند. در حالی که او به اهمیت مقاومت اشاره می‌کند، اما مشخص نمی‌کند که چگونه می‌توان یک رژیم سرکوبگر را به‌طور مؤثر سرنگون کرد. این امر البته با فلسفه‌ی او سازگار است، چراکه کامو بیشتر بر مسئله‌ی پوچی و مبارزه‌ی مداوم تأکید دارد تا پیروزی قطعی.

در مجموع، حکومت نظامی را می‌توان اثری ارزشمند دانست که در قالب نمایشنامه، به دغدغه‌های کامو درباره‌ی آزادی، قدرت و مسئولیت انسانی می‌پردازد. این اثر اگرچه به‌اندازه‌ی بیگانه و طاعون مشهور نیست، اما همچنان می‌تواند الهام‌بخش خوانندگانی باشد که به مفاهیم فلسفی و اجتماعی علاقه دارند.

امروزه، در دنیایی که همچنان شاهد ظهور و سقوط حکومت‌های سرکوبگر هستیم، این نمایشنامه همچنان حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. کامو در حکومت نظامی یادآور می‌شود که حتی در تاریک‌ترین لحظات، انسانیت و آزادی ارزش مبارزه دارند، حتی اگر این مبارزه پایانی قطعی نداشته باشد. این پیام، چیزی است که آثار کامو را همچنان زنده و مرتبط با زمانه‌ی ما نگاه می‌دارد.

کتاب حکومت نظامی در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۳ با بیش از ۱۱۴۰ رای و ۱۵۹ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌هایی از پرویز شهدی و یحیی مروستی به بازار عرضه شده است.

داستان حکومت نظامی

داستان حکومت نظامی در شهری خیالی رخ می‌دهد که تحت سلطه‌ی یک دیکتاتوری سرکوبگر قرار گرفته است. فرمانروای این شهر، که نماد استبداد مطلق است، همراه با دستیارانش، قوانین سخت‌گیرانه‌ای وضع کرده و با استفاده از ترس و خشونت، کنترل کاملی بر زندگی مردم دارد.

شهروندان در شرایطی سخت و تحت فشار دائمی زندگی می‌کنند، اما در میان آن‌ها، گروهی از افراد به تدریج به فکر مقاومت می‌افتند. یکی از شخصیت‌های اصلی داستان، مردی به نام دیه‌گو، در برابر این حکومت می‌ایستد و به‌عنوان نماد مبارزه و نافرمانی شناخته می‌شود. او به همراه دیگر شخصیت‌ها تلاش می‌کند تا راهی برای مقابله با ظلم پیدا کند.

در این میان، فرمانروا و دستیارانش تلاش می‌کنند هرگونه اعتراض و نافرمانی را سرکوب کنند. آن‌ها از ابزارهایی مانند تهدید، شکنجه و تبلیغات استفاده می‌کنند تا مردم را به اطاعت وادارند. اما با وجود این فشارها، روح مقاومت در میان مردم زنده می‌ماند و کم‌کم گسترش پیدا می‌کند.

یکی از شخصیت‌های مهم نمایشنامه، زنی به نام ویکتوریا است که رابطه‌ی نزدیکی با دیه‌گو دارد. او نیز به نوعی درگیر مبارزه می‌شود و در طول داستان، نقش کلیدی در روند مقاومت ایفا می‌کند. تعامل میان دیه‌گو و ویکتوریا، علاوه بر بُعد شخصی، بازتابی از تلاش مشترک انسان‌ها برای آزادی در برابر سرکوب است.

همزمان با شدت گرفتن فضای سرکوب، دیه‌گو و همراهانش تلاش می‌کنند با طرح نقشه‌ای، ضربه‌ای به حکومت وارد کنند. اما شرایط به‌گونه‌ای پیش می‌رود که آن‌ها در موقعیتی بحرانی قرار می‌گیرند. نمایشنامه، کشمکش‌های درونی و بیرونی شخصیت‌ها را در مواجهه با استبداد و انتخاب‌های دشوار به تصویر می‌کشد.

با پیشرفت داستان، تضاد میان فرمانروا و مخالفان او به اوج خود می‌رسد. دیه‌گو و سایر افراد مقاومت‌کننده با خطرهای جدی روبه‌رو می‌شوند، اما در نهایت، ایده‌ی آزادی و نافرمانی در برابر استبداد، حتی در دل شرایط سخت نیز زنده می‌ماند.

در پایان، نمایش‌نامه بدون ارائه‌ی یک پیروزی قاطع، نشان می‌دهد که مبارزه علیه ظلم پایان‌ناپذیر است. هرچند ممکن است شخصیت‌های اصلی با شکست یا مرگ مواجه شوند، اما روح مقاومت همچنان باقی می‌ماند و به دیگران منتقل می‌شود.

حکومت نظامی با پایانی باز و تأمل‌برانگیز، بر این نکته تأکید دارد که استبداد هرگز نمی‌تواند آزادی را به‌طور کامل نابود کند و همیشه افرادی هستند که برای رهایی از آن می‌جنگند، حتی اگر این مبارزه بی‌پایان باشد.

بخش‌هایی از حکومت نظامی

تمام کنید. این مسخره بازی پلیدتان را تمام کنید. منتظر چه هستید؟ کارتان را بکنید و با من که از شما بزرگتر و باشخصیت ترم تفریح نکنید. چرا مرا نمی کشید؟ من قسم می خورم که این تنها راهی است که شما می توانید سیستم عالی حکومت خود را که هیچ چیز در آن اتفاقی نیست، نجات دهید.

…………………

 طاعون: دوره ی ادا و عشوه گذشته است و از هم اکنون باید جدی بود! تصور می کنم که حالا دیگر شما مرا درک می کنید و می فهمید که چه می خواهم بگویم. ملخصا آنکه از امروز باید مردن با نظم و ترتیب را بیاموزید و به عبارت دیگر یاد بگیرید که چگونه باید بمیرید تا نظم و ترتیب مرگ را بر هم نزده باشید.

………………

دو نفر از بازیگرها با احتیاط تغییر جا مى‌دهند، بعد همه‌چیز بى‌حرکت مى‌شود. همهمه در این موقع شدیدتر مى‌شود، به‌صورت گوش‌خراشى درمى‌آید و حالتى آهنگ‌دار، مانند حرف‌هایى نامفهوم و تهدیدآمیز به خود مى‌گیرد.

همزمان ستاره‌ى دنباله‌دار بى‌نهایت بزرگ مى‌شود. ناگهان فریاد وحشتناک زنى آهنگ را خاموش و ستاره‌ى دنباله‌دار را به‌اندازه‌ى معمولى‌اش درمى‌آورد. زن نفس‌زنان مى‌گریزد. جنب‌وجوشى میان جمع پدید مى‌آید. گفت‌وشنودهایى، با صدایى تیزتر که بهتر شنیده مى‌شوند ولى باز هم مفهوم نیستند.

این نشانه‌ى شروع جنگى است.

به‌ طور حتم!

نشانه‌ى هیچ‌چیزى نیست.

بستگى دارد.

بس کنید. نشانه‌ى گرم‌شدن هواست.

گرماى کادیکس.

کافى است.

صداى سوتش خیلى بلند است.

به‌ خصوص کرکننده است.

حادثه‌ایست که شهر را تهدید مى‌کند.

آى! کادیکس. حادثه‌اى در انتظارت است!

ساکت! ساکت.

هنگامى‌که همگى این‌بار به‌روشنى صداى افسرى از نیروى انتظامى را مى‌شنوند، دوباره به ستاره‌ى دنباله‌دار چشم مى‌دوزند.

افسر نیروى انتظامى: برگردید به خانه‌هاتان! آن‌چه را باید ببینید، دیدید، دیگر کافى است. سروصداى بسیار براى هیچ، همین و بس. هیاهوى فراوان و آخر سر هم هیچ. کادیکس سرانجام همان کادیکسى که بوده باقى مى‌ماند.

………………

چگونه دیه‌گو، خونریزی که یادآور حمله‌های انتقام‌جویانه پس از آزادی‌خواهی است را متوقف کرده و طاعون و مرگ را شکست خواهد داد؟

در بخشی از این نمایشنامه، می‌خوانیم:

نادا : من نمی توانم به زانو درآیم. یک پای من خشک شده و کج و راست نمی شود.

دیه گو: این یک نوع حماقت بود. دروغ گفتن همیشه حماقت است.

نادا: پسرجان، شرف یعنی چه ؟

دیه گو: شرف یعنی آنچه که مرا سرپا نگه داشته است.

نادا: شرف مانند یک پدیده نجومی است که می‌آید و می رود و چنین چیز غیرثابتی ارزش ندارد، این را هم حذف و نابود کنیم.

 

اگر به کتاب حکومت نظامی علاقه دارید، بخش معرفی برترین آثار آلبر کامو در وب‌سایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار این نویسنده‌ی چیره‌دست نیز آشنا می‌سازد.