«لبخند انار» اثری است از هوشنگ مرادی کرمانی (نویسندهی اهل کرمان، متولد ۱۳۲۳) که در سال ۱۳۷۸ منتشر شده است. این کتاب شامل شانزده داستان کوتاه از این نویسنده است.
دربارهی لبخند انار
لبخند انار مجموعه داستانی از آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی است که در سال ۱۳۷۸ برای نخستین بار چاپ شدهاست و تا سال ۱۳۹۷ به چاپ شانزدهم رسیدهاست. این کتاب توسط انتشارات معین منتشر شدهاست. این کتاب شامل ۱۶ داستان کوتاه است.
کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی مجموعه ای از داستان های کوتاه است که در آن هوشنگ مرادی کرمانی به موضوعات مختلفی از جمله مدرسه، خانواده، عشق، دوستی، جنگ و زندگی می پردازد. داستان ها در دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی در کرمان می گذرد و به خوبی توانسته اند فضای آن دوران را به تصویر بکشند.
داستان های کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی از نظر ساختاری و محتوایی دارای نقاط قوت و ضعفی هستند. از نظر ساختاری، داستان ها کوتاه و جمع و جور هستند و به خوبی در قالب یک کتاب جمع شده اند. از نظر محتوایی، داستان ها موضوعات متنوعی را به تصویر می کشند و به خوبی توانسته اند مفاهیم اخلاقی و انسانی را به مخاطب منتقل کنند.
یکی از نقاط قوت کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی، روایتی ساده و روان آن است. مرادی کرمانی در این کتاب از زبان ساده و روان استفاده کرده است و به خوبی توانسته است مفاهیم پیچیده را به مخاطب منتقل کند. این امر باعث شده است که کتاب برای مخاطبان مختلف از جمله کودکان و نوجوانان نیز قابل فهم باشد.
یکی دیگر از نقاط قوت کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی، خلق شخصیت های ماندگار آن است. مرادی کرمانی در این کتاب شخصیت های مختلفی را خلق کرده است که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. این شخصیت ها به خوبی توانسته اند در ذهن مخاطب ماندگار شوند.
در مجموع، کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی مجموعه ای از داستان های کوتاه است که از نظر ساختاری و محتوایی دارای نقاط قوت و ضعفی هستند. با این حال، این کتاب از آثار موفق هوشنگ مرادی کرمانی است که تاکنون به چاپ های متعددی رسیده است.
داستان «لبخند انار» براساس خاطرات گروهی افراد میان سال از دوران تحصیل در مدرسه به رشته تحریر درآمده است. افردا این جمع که از دکتر، مهندس، نویسنده، شاعر، بازرگان، محقق، هنرمند و سایر مشاغل تشکیل شده، سالها پیش دانش آموز مدرسه «تلاش» بودهاند و اینک برآنند تا از خدمات آقای دباغ – مدیر مدرسه – تجلیل کنند.
در این مراسم هر یک از حاضران خاطره ای از مرحوم دباغ نقل میکنند. نحوه تهیه ترکههای انار و تازه نگه داشتن آنها، نقش تربیتی و تاثیرگذار کتکهای آقای دباغ وجه شبه تمام این خاطرات است.
داستان «بازار» قصه ی مرد و زنی روستایی است که آمده اند بازار گردو بفروشند و چیزهایی بخرند؛ در این مسیر آن ها به یک پارچه فروشی می روند، اما مرد پارچه فروش خود در مغازه نیست و پسرش هم برای اینکه خود را نزد پدر عزیز کند، پارچه را به آن ها گران تر می فروشد؛ اما آیا پدر به این کار راضی است؟
کتاب لبخند انار در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۰ با بیش از ۴۰۹ رای و ۲۵ نقد و نظر است.
فهرست داستانهای لبخند انار
- لبخند انار: یادآوری خاطرات مدیری که با ترکه انار بچهها را کتک میزد.
- گوشواره: دختری یتیم و فقیر که رفتن به تولد دوست ثروتمندش برای او سخت است.
- شش تا موز: داستان پسری است که برای کمک به خانواده اش مجبور می شود از مدرسه بیرون بیاید و به کارگری برود. او در راه مدرسه با پسری آشنا می شود که به او شش تا موز می دهد. این موز ها برای پسری که تا به حال موز نخورده است، یک هدیه ارزشمند است.
- لانه: کبوتری که در بیابان زندگی میکند.
- پروانه: ماجرای مردی نابینا با دختر سه ساله اش.
- بازار: زن و مردی روستایی که به خرید پارجه میروند.
- نخ: زن کولی و فرزندش.
- تک درخت
- بچههای ایران
- شعر تازه
- یادگار سفر: هر ۴ داستان در مورد زندگی یک پیرمرد شاعر است.
- زادگاه: در مورد جوجه ای که در یخچال متولد میشود.
- میوه: درخت خسیسی که میوههایش را به کسی نمیدهد.
- مادر: نامه دختری به مادرش. دختری که پدرش موقع نجات او از اوار زلزله مردهاست.
- هستهی آلبالو: پسر کوچکی که هسته آلبالو را در گوش پدرش میکند.
- پیام
بخشهایی از لبخند انار
مرد بلند قد، میانه سال با موهای جوگندمی، دستهایش را پیش آورده بود و آن ها را به جماعت نشان می داد: – باور کنید هنوز کف دست هایم می سوزد. بعد از سی و چهار سال هنوز سوزش ضربه ترکه هایش را به کف دست و پاهایم حس می کنم. اما امروز هر چه دارم از او دارم.
امشب می خواهیم از او حرف بزنیم و مثل آن سال ها به کودکی و نوجوانی برگردیم. نه فقط با حرف، بلکه با گوشت و پوستمان آن دوران را زنده کنیم. اول، البته حرف و دست آخر عمل. امشب تعدادی از شاگردانش و معلمینی که با او همکاری می کرده اند و همین طور مش عبدالله خدمتگزار مهربان مدرسه که سی سال در کنار او بود اینجا هستند. اینجا جمع شده ایم تا یاد و خاطره آن مرد بزرگ را گرامی بداریم.
………………..
خوشه بالای چهارچرخه آویزان بود. پیرمرد نخ بسته بود به خوشه، کنار ناودان آویزانش کرده بود. خوشه شش تا موز داشت. بلند، زرد خوشرنگ، بیلک، چاق و کمی خم. فقط سرشان سیاه بود.
پیرمرد نگاهی به خوشه موز کرد. بغل گوشش را خاراند و زیر لب گفت: «این هم موز، جنس باید جور شود.» همین جور با خودش حرف میزد و کدوهای قلمی، بادمجانهای دلمهای تپل، فلفل سبز، کاهو و هویج و خیار را قشنگ و باسلیقه، سواسوا روی چرخ کناربغل هم میچید.
اگر به کتاب لبخند انار علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار هوشنگ مرادی کرمانی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسندهی خوش ذوق معاصر ایرانی نیز آشنا شوید.
27 خرداد 1403
لبخند انار
«لبخند انار» اثری است از هوشنگ مرادی کرمانی (نویسندهی اهل کرمان، متولد ۱۳۲۳) که در سال ۱۳۷۸ منتشر شده است. این کتاب شامل شانزده داستان کوتاه از این نویسنده است.
دربارهی لبخند انار
لبخند انار مجموعه داستانی از آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی است که در سال ۱۳۷۸ برای نخستین بار چاپ شدهاست و تا سال ۱۳۹۷ به چاپ شانزدهم رسیدهاست. این کتاب توسط انتشارات معین منتشر شدهاست. این کتاب شامل ۱۶ داستان کوتاه است.
کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی مجموعه ای از داستان های کوتاه است که در آن هوشنگ مرادی کرمانی به موضوعات مختلفی از جمله مدرسه، خانواده، عشق، دوستی، جنگ و زندگی می پردازد. داستان ها در دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی در کرمان می گذرد و به خوبی توانسته اند فضای آن دوران را به تصویر بکشند.
داستان های کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی از نظر ساختاری و محتوایی دارای نقاط قوت و ضعفی هستند. از نظر ساختاری، داستان ها کوتاه و جمع و جور هستند و به خوبی در قالب یک کتاب جمع شده اند. از نظر محتوایی، داستان ها موضوعات متنوعی را به تصویر می کشند و به خوبی توانسته اند مفاهیم اخلاقی و انسانی را به مخاطب منتقل کنند.
یکی از نقاط قوت کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی، روایتی ساده و روان آن است. مرادی کرمانی در این کتاب از زبان ساده و روان استفاده کرده است و به خوبی توانسته است مفاهیم پیچیده را به مخاطب منتقل کند. این امر باعث شده است که کتاب برای مخاطبان مختلف از جمله کودکان و نوجوانان نیز قابل فهم باشد.
یکی دیگر از نقاط قوت کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی، خلق شخصیت های ماندگار آن است. مرادی کرمانی در این کتاب شخصیت های مختلفی را خلق کرده است که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. این شخصیت ها به خوبی توانسته اند در ذهن مخاطب ماندگار شوند.
در مجموع، کتاب لبخند انار از هوشنگ مرادی کرمانی مجموعه ای از داستان های کوتاه است که از نظر ساختاری و محتوایی دارای نقاط قوت و ضعفی هستند. با این حال، این کتاب از آثار موفق هوشنگ مرادی کرمانی است که تاکنون به چاپ های متعددی رسیده است.
داستان «لبخند انار» براساس خاطرات گروهی افراد میان سال از دوران تحصیل در مدرسه به رشته تحریر درآمده است. افردا این جمع که از دکتر، مهندس، نویسنده، شاعر، بازرگان، محقق، هنرمند و سایر مشاغل تشکیل شده، سالها پیش دانش آموز مدرسه «تلاش» بودهاند و اینک برآنند تا از خدمات آقای دباغ – مدیر مدرسه – تجلیل کنند.
در این مراسم هر یک از حاضران خاطره ای از مرحوم دباغ نقل میکنند. نحوه تهیه ترکههای انار و تازه نگه داشتن آنها، نقش تربیتی و تاثیرگذار کتکهای آقای دباغ وجه شبه تمام این خاطرات است.
داستان «بازار» قصه ی مرد و زنی روستایی است که آمده اند بازار گردو بفروشند و چیزهایی بخرند؛ در این مسیر آن ها به یک پارچه فروشی می روند، اما مرد پارچه فروش خود در مغازه نیست و پسرش هم برای اینکه خود را نزد پدر عزیز کند، پارچه را به آن ها گران تر می فروشد؛ اما آیا پدر به این کار راضی است؟
کتاب لبخند انار در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۰ با بیش از ۴۰۹ رای و ۲۵ نقد و نظر است.
فهرست داستانهای لبخند انار
بخشهایی از لبخند انار
مرد بلند قد، میانه سال با موهای جوگندمی، دستهایش را پیش آورده بود و آن ها را به جماعت نشان می داد: – باور کنید هنوز کف دست هایم می سوزد. بعد از سی و چهار سال هنوز سوزش ضربه ترکه هایش را به کف دست و پاهایم حس می کنم. اما امروز هر چه دارم از او دارم.
امشب می خواهیم از او حرف بزنیم و مثل آن سال ها به کودکی و نوجوانی برگردیم. نه فقط با حرف، بلکه با گوشت و پوستمان آن دوران را زنده کنیم. اول، البته حرف و دست آخر عمل. امشب تعدادی از شاگردانش و معلمینی که با او همکاری می کرده اند و همین طور مش عبدالله خدمتگزار مهربان مدرسه که سی سال در کنار او بود اینجا هستند. اینجا جمع شده ایم تا یاد و خاطره آن مرد بزرگ را گرامی بداریم.
………………..
خوشه بالای چهارچرخه آویزان بود. پیرمرد نخ بسته بود به خوشه، کنار ناودان آویزانش کرده بود. خوشه شش تا موز داشت. بلند، زرد خوشرنگ، بیلک، چاق و کمی خم. فقط سرشان سیاه بود.
پیرمرد نگاهی به خوشه موز کرد. بغل گوشش را خاراند و زیر لب گفت: «این هم موز، جنس باید جور شود.» همین جور با خودش حرف میزد و کدوهای قلمی، بادمجانهای دلمهای تپل، فلفل سبز، کاهو و هویج و خیار را قشنگ و باسلیقه، سواسوا روی چرخ کناربغل هم میچید.
اگر به کتاب لبخند انار علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار هوشنگ مرادی کرمانی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسندهی خوش ذوق معاصر ایرانی نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات ایران، داستان کوتاه، داستان کوتاه ایرانی
۰ برچسبها: ادبیات ایران، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب، هوشنگ مرادی کرمانی