سیاست نامه

«سیاست نامه» اثری است از ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق طوسی معروف به خواجه نظام‌الملک طوسی (وزیر دو پادشاه سلجوقی، از ۳۹۷ تا ۴۷۱ خورشیدی) که در قرن پنجم نگاشته شده است. این کتاب به بیان آیین فرمانروایی و کشورداری پرداخته است.

درباره‌ی سیاست نامه

سیاست نامه یا سیَرالملوک، کتابی است به زبان فارسی در آیین فرمان‌روایی و کشورداری و اخلاق و سیاستِ پادشاهان پیشین، نوشته‌ی خواجه نظام‌الملک توسی. این کتاب از آثار مهم نثر فارسی در قرن پنجم هجری است. سبک نگارش کتاب ساده و روشن و خالی از تصنع و تکلف است چرا که این کتاب در اصل به دستور ملکشاه سلجوقی برای دو فرزند ملکشاه یعنی سنجر و تاپار نوشته شده و دلیل اصلی این روانی و کمبود تکلف در آن را میتوان این دانست، و از شاه‌کارهای زبان فارسی به‌ شمار می‌آید. محتوای این کتاب به فره ایزدی، سیاست‌مداری و محافظه‌کاری به عنوان راه‌کار و تدبیر امور باور دارد.

نظام‌الملک نگارش کتاب را به فرمان ملکشاه سلجوقی آغاز کرد. (هیوبرت دارک ـ مصحح سیاست‌نامه ـ در مقدمه‌اش بر این کتاب (ص ۲۴–۲۵)، سال نگارش نیمه اول آن را ۴۷۹ هجری و سال نگارش نیمه دوم آن را ۴۸۴ هجری دانسته‌است). قطعه‌های گوناگون کتاب که از منابع مختلف گردآوری شده، شامل اندرزهای نویسنده، منقولات از قرآن و احادیث و گفته‌های مشاهیر، حکایت‌هایی در باره‌ی شاهان و وزیران و امیران است، و برخی حکایت‌های بلند آن دارای مکررات و حشو و زوائد است.

سیاست نامه در سال ۱۸۹۱ به همت شارل شفر به زبان فرانسه ترجمه و در پاریس منتشر شد.

فهرست مطالب سیاست نامه

  • فصل ۱: اندر احوال گردش روزگار و مدح خداوند
  • فصل ۲: اندر شناختن قدر نعمت
  • فصل ۳: اندر مظالم نشستن پادشاه و عدل و سیرت نیکو
  • فصل ۴: اندر عمال و پرسیدن پیوسته از احوال وزیران و غلامان
  • فصل ۵: اندر مقطّعان تا با رعایا چون می‌روند
  • فصل ۶: اندر قاضیان و خطیبان و محتسب و رونق کار ایشان
  • فصل ۷: اندر پرسیدن از حال عامل و قاضی و شحنه و رئیس و شرط سیاست
  • فصل ۸: اندر پژوهش کردن و بررسیدن (بررسی کردن) کار دین و شریعت
  • فصل ۹: اندر مشرفان و کفاف ایشان
  • فصل ۱۰: اندر صاحب خبران و منهیان و تدبیر کارهای مملکت داری
  • فصل ۱۱: اندر تعظیم داشتن فرمان‌های عالی
  • فصل ۱۲: اندر غلام فرستادن از درگاه در مهمات
  • فصل ۱۳: اندر جاسوس فرستادن و تدبیر کردن مملکت و رعیت
  • فصل ۱۴: اندر پیکان فرستادن و برندگان بر مداومت
  • فصل ۱۵: اندر احتیاط کردن پروانه‌ها در مستی و هشیاری
  • فصل ۱۶: اندر وکیل خاص و رونق کار او
  • فصل ۱۷: اندر ندیمان و نزدیکان پادشاه و ترتیب کار ایشان
  • فصل ۱۸: اندر مشاورت کردن پادشاه با دانایان و پیران
  • فصل ۱۹: اندر مفردان و برگ و ساز و ترتیب کار ایشان
  • فصل ۲۰: اندر ساختن سلاح‌های مرصع و ترتیب آن
  • فصل ۲۱: اندر معنی احوال رسولان و ترتیب کار ایشان
  • فصل ۲۲: اندر ساخته داشتن علف در منزل‌ها
  • فصل ۲۳: اندر روشن داشتن اموال از جمله لشکر
  • فصل ۲۴: اندر لشکر داشتن از هر جنس
  • فصل ۲۵: اندر نواستدن و مقیم داشتن بر درگاه
  • فصل ۲۶: اندر داشتن ترکمانان در خدمت بر مثال غلامان
  • فصل ۲۷: اندر زحمت ناکردن بندگان در وقت خدمت
  • فصل ۲۸: اندر ترتیب بار دادن خاص و عام
  • فصل ۲۹: اندر ترتیب مجلس شراب و شرایط آن
  • فصل ۳۰: اندر ترتیب ایستادن بندگان و چاکران به وقت خدمت
  • فصل ۳۱: اندر ساختن تجمّل و سلاح و آلت جنگ و سفر
  • فصل ۳۲: اندر حاجت‌ها و التماس‌های لشکر و خَدَم و حَشَم
  • فصل ۳۳: اندر عتاب کردن با بر کشیدگان هنگام خطا و گناه
  • فصل ۳۴: اندر کار پاسبانان و نوبتیان و دربانان
  • فصل ۳۵: اندر نهادن خان نیکو و ترتیب آن پادشاه را
  • فصل ۳۶: اندر حق گزاردن خدمت کاران و بندگان شایسته
  • فصل ۳۷: اندر احتیاط کردن در اقطاع مقطعان و احوال رعیت
  • فصل ۳۸: اندر شتاب ناکردن در کارها مرّ پادشاهان را
  • فصل ۳۹: اندر امیر حرس و چوب داران و اسباب سیاست
  • فصل ۴۰: اندر بخشودن پادشاه بر خلق و هر کاری بر قاعده‌ی خویش
  • فصل ۴۱: اندر آن که دو عمل یک مرد را نافرمودن و بیکاران را عمل فرمودن …
  • فصل ۴۲: اندر معنی اهل ستر و نگاه داشتن مرتبت زیر دستان
  • فصل ۴۳: اندر بازنمودن احوال بد مذهبان که دشمن ملک و اسلام اند
  • فصل ۴۴: اندر خروج مزدک و مذهب او و چگونگی کشته شدن او به دست نوشیروان عادل
  • فصل ۴۵: اندر خروج سندباد گبر و پدید آمدن خرّم دینان
  • فصل ۴۶: اندر بیرون آمدن قرمطیان و باطنیان در کوهستان …
  • فصل ۴۷: اندر خروج خرّم دینان به اصفهان و آذربایگان
  • فصل ۴۸: اندر خزانه داشتن و نگاه داشتن قاعده و ترتیب آن
  • فصل ۴۹: اندر جواب دادن و گزاردن شغل متظلمان و انصاف دادن
  • فصل ۵۰: اندر نگاه داشتن حساب مال ولایت‌ها و نسق آنها

بخشی از سیاست نامه

خردادیه گفت:« ملک پرویز بر یکی از خاصگیان خویش خشم گرفت و مراو را بازداشت و هیچ کس نزدیک او نیارست شدن مگر بارید مطرب. هر روز او را طعام و شراب بردی. ملک پرویز را خبر کردند. باربد را گفت:«کسی را که اندر بازداشت ما باشد ترا چه یارگیآن باشد که وی را تیمار کنی و این قدر ندانی که چون ما بر کسی خشم گیریم و بازداریم تیماروی نباید داشتن؟

باربد گفت:«ای شاه آنچه تو بدو بگذاشته ای بیش از آن است که من به جای وی می کنم.»

‌گفت: «چه گذاشته ام بدو؟»

 گفت:«جان و  این بهتر از آن است که من به وی می فرستم.»ملک گفت:«زه! نیکو گفتی. برو که او را به تو بخشیدم.»

 

اگر به کتاب سیاست نامه علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی آثار ادبیات کهن در وب‌سایت هر روز یک کتاب با دیگر نمونه‌های این آثار آشنا شوید.