دختر زمان

«دختر زمان» اثری است از جوزفین تی (نویسنده‌ی بریتانیایی، از ۱۸۹۶ تا ۱۹۵۲) که در سال ۱۹۵۲ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستان معمایی قتل شاهزاده‌ها به دست ریچارد سوم می‌پردازد.

درباره‌ی دختر زمان

رمان «دختر زمان» نوشته‌ی جوزفین تی یک کار پلیسی است که به بررسی نقش ریچارد سوم انگلستان در مرگ شاهزاده‌ها در برج می‌پرداخت و از سوی انجمن نویسندگان جنایی بریتانیا در دهه ۱۹۹۰ به عنوان بزرگترین رمان جنایی تمام دوران نامگذاری شد.

فرزند زمان یکی از بهترین رمان‌های معمایی کلاسیک تاریخ ادبیات جهان است. در این رمان یکی از شاهکارهای ویلیام شکسپیر، ریچارد سوم، به چالش کشیده می شود. شخصیت اصلی این رمان از دل مستندات تاریخی در می‌یابد که چگونه تاریخ دستخوش تحریف شده است. تاریخ و ادبیات و معما و رازآلودگی چنان در این زمان به هم درآمیخته‌اند که هم مخاطب فرهیخته و آشنا با ادبیات کلاسیک را مجذوب می‌کند و هم کسانی که شیفته ادبیات پلیسی و معمایی هستند.

این کتاب نشان می‌دهد که تاریخ چگونه ساخته می‌شود، و چگونه نسخه‌های خاصی از وقایع به‌عنوان حقیقت به‌طور گسترده پذیرفته می‌شوند، علی‌رغم فقدان شواهد و/یا هرگونه سند منطقی. کارآگاه گرانت به روش‌هایی که اسطوره‌های بزرگ یا افسانه‌های شهری ساخته می‌شوند، می‌فهمد، و چگونه در این مورد، تودورهای پیروز این کار را انجام می‌دهند که نسخه آنها از تاریخ غالب شود.

عنوان رمان برگرفته از یک ضرب المثل قدیمی («حقیقت دختر زمان است») انتخب شده که تی به عنوان خلاصه رمان آن را نقل کرده است. این ضرب‌المثل مانند تمام کلمات قصار، به‌طور مستقیم در طول قرن‌ها بارها توسط متفکران باسواد مشهور متعددی مانند اولوس گلیوس و آبراهام لینکلن نقل‌قول شده است. سر فرانسیس بیکن  می‌گوید «حقیقت دختر زمان است، نه قدرت.»

این رمان همچنین انواع مختلف نوشته‌های تاریخی را بررسی می‌کند. گرانت در تحقیقات خود با کتاب‌های تاریخ کودکان شروع می‌کند، سپس به سراغ تاریخ‌های عمومی عمومی و کتاب بسیار علمی اما کسل‌کننده «تاریخ قانون اساسی انگلستان» تانر می‌رود. او همچنین کتاب تاریخ شاه ریچارد سوم نوشته توماس مور و یک رمان تاریخی به نام گل رز رابی اثر «اولین پین الیس» درباره زندگی سیسیلی نویل، مادر ریچارد را می خواند.

دیگر اسطوره‌های تاریخی ادعایی که نویسنده به آنها اشاره کرده است، داستان رایج (اما نادرست) است که سربازان در شورش تونی‌پندی در سال ۱۹۱۰ به مردم شلیک کردند، تصویر سنتی کشتار بوستون، شهادت مارگارت ویلسون و زندگی و مرگ مری. ، ملکه اسکاتلند. گرانت اصطلاح «تونی‌پندی» را برای توصیف اسطوره‌های تاریخی رایج مانند تیراندازی‌های احتمالی در شورش‌های تونی‌پندی به کار می‌گیرد و معتقد است که روایت‌های عمومی از فعالیت‌های ریچارد در این دسته قرار می‌گیرد. این خط فکری منعکس کننده بیزاری و بی اعتمادی به روایت های عاطفی عاطفی در مورد بی عدالتی های تاریخی فرضی است که در آثار دیگر تی نیز ظاهر می شود.

کتاب دختر زمان در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۱ با بیش از ۳۲ هزار رای و ۴۰۰۰ نقد  و نظر است. این کتاب در ایران تحت عنوان «فرزند زمان» و با ترجمه‌ای از مریم آقایی به بازار عرضه شده است.

داستان دختر زمان

آلن گرانت، بازرس اسکاتلند یارد (شخصیتی که در پنج رمان دیگر از همین نویسنده نیز حضور دارد) در حالی که در بیمارستان با پای شکسته در تخت بستری است، احساس بی‌حوصلگی می کند. مارتا هالارد، دوست هنرپیشه او، به او پیشنهاد می‌کند که باید خود را با تحقیق در مورد یک معمای تاریخی سرگرم کند.

او با آگاهی از علاقه گرانت به چهره انسان، چند عکس از شخصیت های تاریخی برای او می آورد. او شیفته پرتره ای از شاه ریچارد سوم می شود. او به خود می بالد که می تواند شخصیت یک شخص را از روی ظاهرش بخواند و پادشاه ریچارد به نظر او مردی ملایم، مهربان و خردمند است. چرا همه اینقدر مطمئن هستند که او یک قاتل بی رحم بوده است؟

گرانت با کمک دوستان و آشنایان دیگر، زندگی ریچارد و پرونده شاهزاده‌های برج را بررسی می‌کند و نظریه‌های او را بر روی پزشکان و پرستارانی که به او مراجعه می‌کنند، آزمایش می‌کند. گرانت با کمک برنت کارادین، یک محقق جوان دوست داشتنی آمریکایی که در موزه بریتانیا کار می کند، هفته ها به تفکر درباره اطلاعات و اسناد تاریخی می‌پردازد. با استفاده از منطق کارآگاه خود، او به این نتیجه می رسد که ادعای قاتل بودن ریچارد ساختگی تبلیغات تودور است، همانطور که تصویر محبوب پادشاه به عنوان یک هیولای گوژپشت  است.

بخشی از دختر زمان

گرانت روی تخت بلند سفیدش دراز کشیده و به سقف خیره شده بود با نفرت به آن زل زده بود. جای آخرین ترک‌های سطح روشن تمیزش را از بر بود. روی آن نقشه‌ها کشیده و در آنها سیاحت کرده بود؛ رودخانه‌ها، جزیره‌ها و قاره‌ها. از آن بازی‌ها حدسی ساخته و چیزهای پنهانش را کشف کرده بود؛ صورتها، پرنده‌ها و ماهی‌ها. رویش محاسبات ریاضی طرح کرده و دوران کودکی‌اش را از نو کشف کرده بود؛ معادله‌ها، زاویه‌ها، مثلث‌ها عملاً کار دیگری جز آنکه نگاهش کند، نمی‌توانست بکند. از تماشایش بیزار بود.

به آن کوتوله گفته بود تختش را کمی بچرخاند تا شاید بتواند گوشه تازه‌ای از سقف را برای اکتشاف ببیند ولی به نظر می‌رسید در آن صورت تقارن چیدمان اتاق به هم می‌خورد و جایگاه تقارن در بیمارستان‌ها کمی پایین‌تر از «تمیزی» و خیلی بالاتر از «دینداری» بود هر چیزی خارج از این توازی بی‌حرمتی به بیمارستان بود. آن کوتوله از او پرسیده بود چرا کتاب نمی‌خواند چرا هیچ کدام از آن رمان‌های جدید گرانقیمتی را که دوستانش مدام برایش می‌آوردند، نمی‌خواند.

«آدم‌های زیادی به این دنیا آمدن و کلمات خیلی زیادی نوشته شده. میلیون‌ها کلمه از خبرگزاری‌ها بیرون می‌آد فکرش هم وحشتناکه.»

کوتوله گفت: «یُبس به نظر می‌رسی.»

 

اگر به کتاب دختر زمان علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین داستان‌های جنایی و پلیسی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه نیز آشنا شوید.