ترز دکرو

«ترز دکرو» اثری است از فرانسوا موریاک (نویسنده‌ی فرانسوی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، از ۱۸۸۵ تا ۱۹۷۰) که در سال ۱۹۲۷ منتشر شده است. این کتاب به روایت سرگذشت زنی می‌پردازد که به دلیل ناموفق بودن ازدواجش دچار یاس و ناامیدی شده است.

درباره‌ی ترز دکرو

رمان ترز دکرو، شاهکار فرانسوا موریاک و یکی از برترین رمان های ادبیات فرانسه، داستان به یادماندنی زنی جوان و ناموفق در ازدواج است که یأس و ناامیدی، او را به فکر ارتکاب قتل می اندازد. موریاک، تصویری فراموش نشدنی از انزوا و استیصال روحی خلق کرده و واقعیات پیچیده ی مسائلی چون بخشش، احترام و کامیابی را به زیبایی در قالب داستان ارائه کرده است.

داستان رمان در حومه ی شهر بوردو و منطقه ای گرم و طوفانی می گذرد و به دنیای درونی شخصیتی به نام ترز می پردازد که در نسل های متعدد، ذهن و تخیل کتاب دوستان بسیاری را به خود مشغول ساخته است. فرانسوا موریاک در مصاحبه اش با نشریه ی پاریس ریویو درباره ی این رمان گفته است: «من در رمان ترز دکرو، از عناصر موجود در فیلم های صامت استفاده کردم: عدم مقدمه چینی، شروع ناگهانی و فلش بک. این متدها در آن زمان، جدید و غافل گیرکننده بودند.»

رمان ترز دکرو در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۹ با بیش از ۴۰۰۰ رای و ۲۶۷ نقد و نظر است. هم‌چنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمه‌ی احمد آجودانی به بازار عرضه شده است.

داستان ترز دکرو

داستان رمان ترز دکرو  در لندز رخ می‌دهد، منطقه‌ای کم جمعیت در جنوب غربی فرانسه که عمدتاً با جنگل‌های کاج پوشیده شده است. با شروع داستان، یک پرونده‌ی قضایی در حال بررسی شدن است. شخصیت اصلی، ترز دکرو، به دلیل مسموم کردن شوهرش برنارد با مصرف بیش از حد داروی فاولر، دارویی حاوی آرسنیک، در حال محاکمه شدن است.

 علیرغم شواهد قوی علیه او، از جمله نسخه‌هایی که او جعل کرده است، پرونده مختومه شده است. خانواده برای جلوگیری از رسوایی تمام تلاش خود را به کار گرفته و خود برنارد در دفاع از او شهادت داده است. در سفر به خانه، ترز به طور طولانی در مورد زندگی خود تا به حال فکر می کند، و سعی می کند بفهمد که چه چیزی باعث شد همسرش را مسموم کند.

او معتقد است که اقدامات او بخشی از یک روال نامحسوس بوده است که تا حدی ناشی از فشارهای مادری و ازدواج و زندگی خفقان‌آور همسر یک زمین‌دار کاتولیک در دهه ۱۹۲۰ در روستایی در فرانسه است. با این حال، نه ترز و نه راوی توضیح روشنی برای رفتار او ارائه نمی‌دهند.

ترز تصور می کند که اکنون که پرونده به پایان رسیده است، می‌تواند شوهرش را بی سر و صدا ترک کند. در عوض، برنارد اعلام می‌کند که قرار است در خانه‌ی خانوادگی‌اش، در نقطه‌ای دورافتاده در جنگل کاج، در آرژلوز زندگی کند. او عملاً ترز را در آنجا محبوس می‌کند، و می‌گوید که او از یک مشکل عصبی رنج می‌برد، و گهگاهی با او در بین عموم ظاهر می‌شود تا هرگونه شایعه‌سازی را سرکوب کند.

نگرانی برنارد این است که این رسوایی موجب به هم خوردن ازدواج آتی خواهر کوچکترش آن، با خواستگار مورد تایید خانواده نشود. او فقط به تعدادی از خدمتکاران اجازه‌ی نزدیک شدن به ترز را می‌دهد؛ دخترشان را از او دور نگه می‌دارد و تهدید می کند که در صورت همکاری نکردن او را به خاطر مسمومیت به زندان خواهد فرستاد.

ترز عمدتاً با شراب و سیگار زندگی خود را می‌گذرازند و دائم گیج و منفعل است. وقتی به او دستور می‌دهند در یک مهمانی شام برای آن، نامزدش و خانواده‌اش شرکت کند، او این کار را انجام می دهد، اما ظاهر لاغر او مهمانان را شوکه می کند.

برنارد تصمیم می‌گیرد که این رسوایی را به طور کامل به فراموشی بسپارد و این کار ممکن نیست مگر اینکه ترز بدون بحث ناپدید شود. او به ترز قول می‌دهد که می تواند بعد از عروسی آن‌جا را ترک کند. مراسم عروسی به پایان می رسد، او ترز را به پاریس می‌برد و با او خداحافظی می کند. نه جدایی رسمی و نه طلاق وجود نخواهد داشت و او کمک هزینه‌ای برای زندگی داردو آزاد است که برود.

بخش‌هایی از ترز دکرو

سرنوشتش این بود که تنهایی را با خود داشته باشد، مثل فردی جذامی که زخم هایش را به همراه دارد. هیچ کس نمی تواند کاری برای من بکند. هیچ کس نمی تواند کاری بر ضد من بکند.

…………………..

چه از سر تنبلی و چه از روی ناتوانی در پیدا کردن واژه های مناسب، در او میلی به سکوت ایجاد شده بود.

…………………..

آدم های بی شیله پیله ی واقعی، از این که هر روز در اطرافشان چه اتفاقاتی می افتد، هیچ نمی دانند؛ و هیچ وقت نمی فهمند که چه علف های سمی و هرزی زیر پای کودکانه شان در حال رشد است.

 

اگر به کتاب ترز دکرو علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین رمان‌های جهان در وب‌سایت هر روز یک کتاب با دیگر نمونه‌های مشابه آشنا شوید.