پنجاه و سه نفر

«پنجاه و سه نفر» اثری است از سیدمجتبی آقا بزرگ علوی (نویسنده‌ی اهل تهران، از ۱۲۸۳ تا ۱۳۷۵) که در سال ۱۳۳۰ منتشر شده است. این کتاب روایتی از دوران زندان نویسنده در اوایل قرن چهاردهم است.

درباره‌ی پنجاه و سه نفر

پنجاه و سه نفر کتابی است از بزرگ علوی که در سال ۱۳۳۰ خورشیدی منتشر شد. نام کتاب به شمار کسانی اشاره دارد که در زمان رضاشاه به جرم عضویت و فعالیت در گروهی اشتراکی بازداشت، محاکمه و به محکومیت‌های متفاوت زندانی شدند. نویسنده کتاب یعنی بزرگ علوی خود یکی از این پنجاه و سه نفر بود که در زمان دستگیری‌اش آموزگار بود. بزرگ علوی در این کتاب شرح زندانی شدن خود و این افراد را نوشته و داستان و مستندنگاری را به هم آمیخته است

بزرگ علوی در این کتاب واقعیت‌های تاریخی که تا زمان پایان بازداشتش در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ بر سر او و دیگر اعضای ۵۳ نفر آمده را با داستان‌سرایی ترکیب کرده است. سرتاسر کتاب پر است از شرح برخوردهای توهین‌آمیز و خشونت‌بار مأموران اداره سیاسی با دستگیرشدگان که تصویری از فضای دوران رضا شاه به دست می‌دهد.

نویسنده در این کتاب در وصف رفتار زندانبانان اظهار می‌دارد که آنچه در زندان تحمل‌ناپذیر بوده و هر روز و هر ساعت تکرار می‌شده و با همه عادی شدنش درون او و هم زنجیرانش را به شدت به درد می‌آورده، توهین بوده است.

بزرگ علوی پس از توصیف صحنه محاکمه‌ی پنجاه و سه نفر در تالار دیوان جنایی تهران، طی روزهای ۱۱ الی ۲۲ آبان ۱۳۱۷ و روز بیست و چهارم همان ماه، به گوشه‌هایی از جریان آن پرداخته و خلاصه دفاع دکتر تقی ارانی را نقل کرده است. وی در این باره می‌نویسد: شاهکار محکمه پنجاه و سه نفر نطق دکتر ارانی بود. دکتر شش ساعت و نیم صحبت کرد. دوست و دشمن را بهت فراگرفته بود. آژان‌ها و صاحب‌منصبان شهربانی با دهن باز به او نگاه می‌کردند.

در حقیقت، رمان پنجاه و سه نفر یکی از شاهکارهای بزرگ علوی، روزنامه‌نگارِ نوگرا و استاد زبان فارسی‌ست. نام کتاب به شمار کسانی اشاره دارد که در زمان رضاشاه به جرم عضویت و فعالیت در گروهی اشتراکی بازداشت و محاکمه شدند. بزرگ علوی، که خود یکی از پنجاه و سه نفر بود ضمن گزارش رویدادهای واقعی، با قلم هنرمندش داستانی جذاب و خواندنی پدید آورده است.

وی در سه فصل این کتاب به شرح احوال و حوادثی پرداخته که از زمان بازداشت تا لحظه آزادی شاهد آن‌ها بوده است. نویسنده در پنجاه و سه نفر یک تصویر ملموس از فضای تحمل‌ناپذیر زندان در دورۀ رضا شاه رسم می‌کند همچنین دربارۀ فساد مأموران و بی سوادی برخی از اعضای دستگاه قضایی ماجراهایی جالبی می‌گوید.

کتاب پنجاه و سه نفر در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۳۵ با بیش از ۵۱۰ رای و ۵۵ نقد و نظر است.

فهرست مطالب پنجاه و سه نفر

  • مقدمه
  • دستگیرى من
  • اداره سیاسى
  • شب اول زندان
  • استنطاق
  • شکنجه‌هاى روحى
  • حاکم زندان
  • بیکارى
  • سیاست زندان
  • زندانى ارانى
  • یک شب مرگ
  • مقاومت دسته‌جمعى
  • مأمور زندان
  • پنجاه و دونفر یا پنجاه و چهارنفر
  • زندگانى ما در فلکه
  • زندان قصر
  • استنطاق
  • خانواده‌هاى ما
  • صد مرد چو شیر
  • روزنامه
  • کتاب
  • مداد و کاغذ
  • مقدمه محاکمه
  • محاکمه پنجاه و سه نفر
  • گناه پنجاه و سه نفر
  • عفو عمومى
  • مرگ دکتر ارانى
  • ده نفر را دزدیدند
  • دستگاه فاسد
  • شهریور ۱۳۲۰
  • بیست و پنجم شهریور

بخش‌هایی از پنجاه و سه نفر

«قانون از در زندان تو نمی آید.» این جمله را ما نه یک بار و دوبار بلکه بارها از مامورین زندان می شنیدیم. مدتها بود که قانون از ایران رخت بربسته بود، از آن روزی که به پیشانی روزنامه نویسان داغ هوچیگری زدند و با شلاق و کتک و سپوری بلدیه جلوی آنها در آمدند، دیگر قانون در ایران وجود خارجی نداشت.

ولی باز صورت ظاهری آن حفظ می شد، باز عدلیه ای وجود داشت، عروسک هایی روی کرسی های وزارت و وکالت قیام و قعود می کردند. اما دور زندان دیوار چین کشیده بودند. کسی از عدلیه جرأت نمی کرد به در آن نزدیک شود. هیچ کس نمی پرسید که به چه اتهام و جرمی مردم این کشور به زندان می افتند، با آنها چه معامله ای می شود، چند نفر در سال در این جهنم از گرسنگی و بیماری و از زجر و شکنجه می میرند

………………..

 آیا خیمه شب بازی رفته اید؟ عروسک ها می آیند، می رقصند و می روند. بچه ها تماشا می کنند و خوششان می آید: زیرا آن ها نمی بینند که در پشت پرده کسی نشسته و این عروسک ها را به بازی می گیرد. تارهای سیاهی از نوک انگشتان مرد پشت پرده به این عروسک ها وصل است و با حرکت انگشت ها این عروسک ها حرکت می کنند و تماشاچیان را مشغول می کنند و می خندانند. کمتر اشخاصی هستند که می توانند این تارها را ببینند… اما هر کسی این تارها را دید جایش در زندان است.

…………………

چیزی که در زندان غیر قابل تحمل بود و اگر هر روز هم، هر ساعت هم تکرار می شد باز درد شدید در درون ما ایجاد می کرد. توهین بود … این رفتار آژان ها با زندانیان یک علت مادی و اجتماعی نیز داشت، چه کسانی در دوره سیاه آژان می شدند؟ آن هایی که در زندگی معمولی هیچ کار دیگری از دستشان بر نمی آمد، آن هایی که به کار تن نمی دادند.

این ها مردمان تو سری خورده ای بودند و فشار زندگانی روز به روز آن ها را تو سری خورتر می کرد. از این جهت نادانسته انتقامی در دل آن ها از اجتماعی که بدین روزشان انداخته بود، ایجاد شده بود و چون قدرت نداشتند که از اجتماع انتقام بکشند، دق دلی خود را سر کسانی که اوضاع و احوال دوره سیاه زیر دست آن ها کرده بود، در می آورند.

 

اگر به کتاب پنجاه و سه نفر علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین آثار بزرگ علوی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.