سن پترزبورگ موزیکانچی دارد

«سن پترزبورگ موزیکانچی دارد» اثری است از علی اکبر شیروانی (نویسنده‌ی اهل اصفهان، متولد ۱۳۶۰) که در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است. این کتاب به روایت شرایط شهر سن پترزبورگ از دید مسافران ایرانی دوره‌ی قاجار می‌پردازد.

درباره‌ی سن پترزبورگ موزیکانچی دارد

یکی از مواردی که در دوره ی قاجار به سرعت رواج پیدا کرد، مسافرت اشراف و درباریان ایرانی به کشورهای گوناگون از جمله کشورهای اروپایی بود. در این عصر به جهت پیشرفت سیستم حمل و نقل، مسافرت به سرزمین های دور راحت تر از قبل شده بود و این مساله شرایط را برای افراد مرفه و طبقه ی بالای جامعه فراهم کرد تا از کشورهای مختلف دیدن کنند و با زبان، فرهنگ و شرایط اجتماعی سایر ملت ها نیز آشنا شوند.

در نتیجه ی همین سفرها، عقاید و اندیشه های ایرانیان دستخوش تغییر شد و نگرش آن ها در بسیاری از موارد متحول گشت. «سن پترزبورگ موزیکانچی دارد» به قلم نویسنده‌ی جوان ایرانی، علی اکبر شیروانی شرح مواجهه‌ی ایرانیان در دوره‌ی قاجار با یکی از شهرهایی که در همسایگی آن ها واقع شده را به تصویر می کشد و این کار را به شکلی ماهرانه و خواندنی انجام می دهد.

سن پترزبورگ، پایتخت فرهنگی و تاریخی روسیه، در طول تاریخ خود میزبان مسافران بسیاری بوده است. یکی از دوره‌هایی که این شهر مورد توجه مسافران ایرانی قرار گرفت، دوره‌ی قاجار بود. کتاب سن پترزبورگ موزیکانچی دارد نوشته علی اکبر شیروانی، به بررسی و روایت شرایط شهر سن پترزبورگ از دید مسافران ایرانی این دوره می‌پردازد. این کتاب با ارائه‌ی نگاهی جامع و دقیق به وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سن پترزبورگ، تصویری جذاب و متفاوت از این شهر در دوره قاجار ارائه می‌دهد.

در اوایل دوره قاجار، ایران و روسیه درگیر جنگ‌ها و روابط پیچیده سیاسی و دیپلماتیک بودند. این روابط باعث شد تا مسافران و دیپلمات‌های ایرانی به روسیه سفر کنند و از نزدیک با فرهنگ و تمدن این کشور آشنا شوند. یکی از مقاصد اصلی این مسافران، شهر سن پترزبورگ بود که به عنوان پایتخت امپراتوری روسیه، نمادی از قدرت و شکوه این کشور به حساب می‌آمد.

شیروانی در این کتاب با بهره‌گیری از منابع و مستندات تاریخی، تلاش می‌کند تا تصویری زنده و واقعی از سن پترزبورگ ارائه دهد. او با استفاده از روایت‌های مسافران ایرانی، وضعیت معماری، بازارها، زندگی روزمره مردم و همچنین مراکز فرهنگی و هنری این شهر را به تصویر می‌کشد. این روایت‌ها نه تنها بازتابی از شرایط سن پترزبورگ در آن دوران هستند، بلکه نشان‌دهنده نگاه و نگرش ایرانیان به تمدن غربی نیز می‌باشند.

یکی از نکات جالب توجه در این کتاب، توجه نویسنده به تجربیات و خاطرات شخصی مسافران است. این خاطرات، با جزئیات و دقت زیادی نقل شده‌اند و خواننده را به دنیای مسافران ایرانی در سن پترزبورگ می‌برد. شیروانی با استفاده از این خاطرات، توانسته است فضایی زنده و ملموس از شهر و مردمانش ایجاد کند.

سن پترزبورگ در دوره قاجار، شهری پر از تضادها و تقابل‌ها بود. از یک سو، شکوه و عظمت معماری و کاخ‌های بزرگ و از سوی دیگر، فقر و مشکلات اجتماعی. این تضادها در روایت‌های مسافران ایرانی به خوبی منعکس شده‌اند و نشان‌دهنده تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی بین ایران و روسیه در آن زمان هستند.

یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب، توجه نویسنده به جزئیات و دقت در توصیف مکان‌ها و افراد است. شیروانی با دقت و حساسیت زیادی به توصیف بازارها، مساجد، کلیساها و همچنین مراسم‌ها و آیین‌های مختلف پرداخته است. این جزئیات به خواننده کمک می‌کنند تا تصویر دقیقی از سن پترزبورگ در ذهن خود ایجاد کند.

در بخشی از کتاب، نویسنده به بررسی نقش و جایگاه موسیقی در فرهنگ سن پترزبورگ پرداخته است. موسیقی، به عنوان یکی از عناصر مهم فرهنگی، نقش بسزایی در زندگی روزمره مردم این شهر داشت. شیروانی با نقل قول از مسافران ایرانی، به توصیف کنسرت‌ها، اپراها و موسیقی‌های خیابانی پرداخته و تاثیر آن‌ها بر فرهنگ و جامعه سن پترزبورگ را بررسی کرده است.

مسافران ایرانی در دوره قاجار، علاوه بر مشاهده و توصیف سن پترزبورگ، به تحلیل و نقد شرایط اجتماعی و فرهنگی این شهر نیز پرداخته‌اند. این نقدها و تحلیل‌ها، در قالب خاطرات و نوشته‌های آنان، بخشی از محتوای کتاب را تشکیل می‌دهند. شیروانی با بهره‌گیری از این تحلیل‌ها، توانسته است نگاهی جامع و چندبعدی به شرایط سن پترزبورگ ارائه دهد.

یکی دیگر از مباحث مطرح شده در کتاب، نقش و تاثیر دیپلماسی و روابط خارجی بر زندگی مسافران ایرانی در سن پترزبورگ است. این روابط، چه مثبت و چه منفی، تاثیر زیادی بر تجربیات و خاطرات این مسافران داشته‌اند. نویسنده با بررسی این روابط، به تحلیل تاثیرات سیاسی و دیپلماتیک بر زندگی اجتماعی و فرهنگی مسافران ایرانی پرداخته است.

شیروانی در این کتاب، همچنین به بررسی تاثیرات متقابل فرهنگ‌ها پرداخته است. او نشان می‌دهد که چگونه مسافران ایرانی، با دیدن و تجربه فرهنگ روسی، تاثیراتی بر فرهنگ خود گذاشته‌اند و در عین حال، بخشی از فرهنگ ایرانی را نیز به سن پترزبورگ منتقل کرده‌اند. این تبادل فرهنگی، یکی از جنبه‌های جذاب و مهم کتاب است.

کتاب سن پترزبورگ موزیکانچی دارد نه تنها یک روایت تاریخی از سفرهای ایرانیان به روسیه است، بلکه یک مطالعه جامع و دقیق از تعاملات فرهنگی و اجتماعی بین دو کشور نیز می‌باشد. شیروانی با نگاهی عمیق و موشکافانه، توانسته است تصویری زنده و واقعی از سن پترزبورگ در دوره قاجار ارائه دهد که برای خوانندگان بسیار جذاب و آموزنده است.

این کتاب، با توجه به نگاه دقیق و جزئی‌نگر نویسنده، منبعی ارزشمند برای مطالعه و تحقیق درباره روابط فرهنگی و اجتماعی بین ایران و روسیه در دوره قاجار است. شیروانی با بهره‌گیری از منابع مختلف و نقل قول‌های مستقیم از مسافران، توانسته است کتابی جامع و مستند ارائه دهد که می‌تواند مورد استفاده محققان و علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ قرار گیرد.

در نهایت، سن پترزبورگ موزیکانچی دارد به خواننده این امکان را می‌دهد تا با نگاهی متفاوت و جدید، به بررسی و تحلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی سن پترزبورگ در دوره قاجار بپردازد. این کتاب با روایت‌های جذاب و مستند، تجربه‌ای بی‌نظیر از سفر به گذشته و شناخت یکی از مهم‌ترین شهرهای تاریخی روسیه را برای خوانندگان فراهم می‌کند.

کتاب سن پترزبورگ موزیکانچی دارد در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۳۴ با بیش از ۴۷ رای و ۱۲ نقد و نظر است. کتاب «سن‌پترزبورگ موزیکانچی دارد» چهارمین جلد از مجموعه «تماشای شهر» است که در هر جلد از خلال گزیده سفرنامه‌ها، نگاه ایرانی به هویت یکی از شهرهای دور را ترسیم می کند

فهرست مطالب سن پترزبورگ موزیکانچی دارد

  • مقدمه
  • ستونِ سنگِ سرخِ خال‌دار… علی‌خان ظهیرالدوله
  • بازی بی‌مزۀ طولانی… ناصرالدین شاه
  • تیری به عاشق و معشوق… خسرو میرزا
  • از هر جا و هر چیز و هر امر… ابوالحسن‌خان
  • قالی فرنگ و ایرانی… میرزا صالح
  • سابقۀ شاه شهید… مظفرالدین شاه
  • منابع
  • شرح ‌کلمات
  • مکان‌ها
  • نام‌ها

بخش‌هایی از سن پترزبورگ موزیکانچی دارد

چای اینجاها تفصیل دارد که باید ان‌شاء‌الله در طهران هم همین طور قرار چای خوردن را داد چای را توی قوری می‌ریزند و فوراً آب جوش روی او می‌ریزند، نمی‌گذارند دم بکشد. با یک قوری هم آب جوش و دو فنجان خالی و قندان قند در یک سینی گذارده، برای آدم می‌آورند که به هر طور دلش می‌خواهد بخورد بسیار خوب جوری است و سنت چای خوردن همین است.

غذا خوردن اینجا هم این طور است که آدم روزی پنج مرتبه غذا می‌خورد و خود فرنگی‌ها همین طور هستند. ما هم عادت کرده‌ایم اول صبح که چای می‌آورند با چند ظرف نان‌های خوب و کره بسیار خوب که خیلی نقل دارد مأکول است آدم به قدر قوه می‌خورد، بعد نهار می‌آورند که آن هم بسیار خوب و به حد افراط خورده می‌شود.

بعد عصر است و چای عصر که به تفصیل چای صبح می‌آورند می‌خوریم، غروب هم قبل از شام زاکوسه می‌شود و از میوه‌جات و غیره، بعد شام می‌خوریم، بعد از شام هم باز میوه و غیره تنقل می‌شود حالا ما هم همین طور می‌خوریم و بسیار خوب جوری است.

امروز ان‌شاء‌الله تعالی از راه ویلنا که شهر روس و کونیگسبِرگ که شهر پروس است باید به آلمان و پروس برویم. امپراتور هم فردا با ولیعهد و زوجه ولیعهد و غیره به فرنگستان می‌روند. صبح از خواب برخاستم امپراتور آمدند، با هم وداع کرده، به اتفاق سوار کالسکه روبازی شده، راه افتادیم.

مردم زیادی از طرفین راه صف بسته، هورا می‌کشیدند و کارخانجات زیادی در انتهای شهر از دور پیدا بود تا رسیدیم به گار راه پروس. پیاده شده، با امپراتور وداع کرده، با هم از جلوی صف سالدات تا آخر صف گذشته، بعد به واگن برگشتیم. ثانیاً با ایشان وداع کرده، با همراهان به راه افتادیم.

این همان ترنی‌ست که از ساریتسین به مسکو نشسته بودیم، باز همه جای صحرا سبز و خرم و جنگل سرو و کاج و غیره بود. از چند پل گذشتیم، نزدیک به غروب شام خوردیم. در استاسیون پسکو که حاکم‌نشین معتبری‌ست به قدر پنجاه دقیقه توقف شد، حاکم آنجا به حضور رسیده، باز راندیم در هر مقامی چند دقیقه ایستاده، باز می‌رفتیم تا شب شد، باران هم می‌آمد.

امروز آبادی زیادی در راه دیده شد، هرچه می‌رفتیم هوا رو به گرمی می‌گذاشت، درخت‌های اینجاها شکوفه و برگ داشت.

…………………..

قالی فرنگ و ایرانی: میرزا صالح

ورود به سن‌پترزبورگ: مرداد ۱۲۰۸ شمسی

وارد به شهر شدیم. تا به حال شهر به این خوبی و صفا و انتظام، به این گونه عمارت ندیده‌ام. از میانه کوچه‌ها گردش کرده، در دولت‌خانه بندگانِ میرزا ابوالحسن‌خان، ایلچی دولت علیه روزافزون ایران رفته، فوراً به خدمت معزی‌الیه مشرف، بعد از استفسار و تلفظات مقرر فرمودند که منزل بنده در خانه میرزا هادی نویسنده معزی‌الیه بوده باشد.

بعد از آن تبدیل لباس نموده، در منزل مزبور به سر برده و اما چون مدت دو هفته یا کمتر در این ولا خواهیم ماند بهتر آن دیدم که هرچه توانم در تعریف و بانی این شهر و طریقه و آداب مردم نوشته بلکه اشخاصی که مطالعه به آن نمایند از این رساله محظوظ شده، اولاً وقایع و اوضاع شهر را می‌نویسم و بعد از آن روزانه خود را خواهم نوشت.

بالجمله معلم بندگانِ ایلچی، شخصی است انگریزی وقایع اوضاع روسیه و دولت آن و طریق تعمیر و بنای سن‌پترزبورگ را در کتابی مفصلاً در چهار سال قبل با یک نفر از فضلای انگریز نوشته و چاپ کرده‌اند در دست اوست، به حمایت مستر ولیمسن نام که در فارسی ربط کاملی دارد به قدر ضرورت ترجمه و ثبت می‌گردد.

اما شهر سن‌پترزبورگ شهری‌ست از پای‌تخت روسیه فاصله آن به خط استوا عرض شمالی آن پنجاه درجه و نیم است و طول آن به سمت شرقی لندن سی درجه و نیم.

در سال ۱۷۰۳ عیسوی مطابق سنه ۱۱۱۸ هجری سزار پطر بزرگ او را بنیاد کرده، مقصود کلی پطر بزرگ از ساختن شهر مزبور این بوده که در هیچ‌کدام از بلاد روسیه اتصال به دریای بالتیک نداشته که راه تجارت دریا با فرنگستان بهم رساند و از طرف خشکی به علت صعوبت راه نیز، راه تجارت ولایت مزبور با سایر قرال فرنگ مشکل می‌بود به این ملاحظه در سال مزبور همتی گماشته که شهر مزبور را بسازد.

لیکن زمین سن‌پترزبورگ هنگام تابستان باتلاق و بیشه عظیمی بوده و به جز سباع حیوانی از آنجا گذر نمی‌کرده و وقت زمستان کلاً جنگل و زمین باتلاق مزبور و رودخانه نیوا که در میانه شهر می‌گذرد یخ بسته، در چنین جایی به علت قرابت به دریا همتی گماشته، در اواخر بهار سال مزبور موازی سیصد هزار از رعایای ولایات روسیه را جمع‌آوری نموده، اکثر آنها روسیه و بعضی قزاق و تاتار و سایرین بوده، شروع در ساختن شهر مزبور نموده.

در آن هنگام دولت روسیه با دولت سوئد جنگ داشته و به کرات ولایت روسیه مورد تاخت و تاراج سوئد گردیده و به حدی بی‌اوضاع بودند که قادر بر اینکه اسباب بنایی از قبیل بیل و کلنگ و تیشه و ظروف حمل و نقل خاک به قدر کفاف عمله‌جات مزبور نداشته بودند برخی حمل و نقل سنگ را با دوش خود نمود.

بعضی در جامه و کیسه و توبره و غیر آنها نموده و چون زمین مزبور کلاً بیشه و باتلاق بوده خاک از چند میل راه به این نهج آورده، زمین مزبور را از خاک پوشانیده و یکی از امورات مشکله عمله‌جات مزبور عدم آذوقه بوده، حول و حوش شهر مزبور و ولایات قریبه اینجا به جهت تاخت و تاراج طایفه سوئد قادر به جمع‌آوری آذوقه عمله‌جات نبوده‌اند. آذوقه از مسکو و ولایات بعیده حمل و نقل می‌شده.

از سویی دولت سوئد اطلاع از تعمیر شهر مزبور یافته، حسدی برده، جمعی کشتی جنگی به سر دولت روس و ممانعت ساختن شهر مزبور فرستاده. ازین‌سو پطر جمعی از سپاه خود را در کناره رود نیوا گذارده، آنها را مانع از بیرون آمدن از کشتی نموده، بالاخره بی‌نِیلِ مقصود مراجعت نموده بودند.

مدت چهار ماه طراحی شهر و خانه‌ها و نارنج‌قلعه در میانه شهر و سایر متعلقات آن به اتمام رسید لیکن به علت آذوقه و جا و مکان، یکصد هزار نفر از عمله‌جات مزبور تلف شده‌اند. بالجمله بعد از یک سال از تاریخ ابتدای شهر، سی‌هزار خانه معمور خوب با نارنج‌قلعه‌ای که در وسط حقیقی شهر واقع و رود نیوا احاطه به آن می‌نماید با برج و باروی نارنج‌قلعه مزبور به اتمام رسیده.

بعد از اتمام شهر مزبور درصدد جمع‌آوری ساکنین شهر مزبور برآمده، اولاً شهر چنتس که بیست ورث فاصله از سن‌پترزبورگ بوده با عیال و اطفال و اسباب خانه آنها کلاً کوچانیده، به سن‌پترزبورگ آورده و بعد از آن حکمی به اهالی مسکو فرستاده که از آنجا برخی کوچیده به سن‌پترزبورگ روند.

اکثر امرای ساکنین مسکو به این معنی راضی نبودند که پایتخت قدیم آنها تبدیل یابد و به این ملاحظه بسیاری متمسک به معاذیر شده، به سن‌پترزبورگ نرفته لیکن جمع کثیر از تجار و کسبه و برخی از اعزه مسکو رفته و بعد از آن ارباب صنایع و کسبه از هر صنف از فرنگستان به سن‌پترزبورگ آورده.

 درصدد تربیت آنها برمی‌آید و چون خود مدت هفت سال در لباس مبدل به فرنگ رفته بود که ان شاء الله برخی از احوالات او را خواهند نوشت طریق تربیت نمودن و تحریص و ترغیب عمله‌جات و ارباب صنایع به رسم اهل فرنگ پیش گرفته، به نهج مفصله عرض خواهد شد.

بعد از اینکه پطر از ساخت شهر اندک فراغتی یافته و مردم را جابه‌جا نموده، درصدد تکمیل نارنج‌قلعه برآمده، قلعه مزبور را به ترکیب مسدس نموده، دیوار آن را از سنگ و آجر ساخته، دوره آن آب است. مقابل درب آن پلی ساخته‌اند که هنگام عبور آن را خوابانیده، مردم می‌گذرند.

یک کلیسای بسیار خوبی در آن ساخته و اتاقی در آن جُبه‌خانه و سلاح جنگ پادشاهی را گذارده و اتاقی دیگر مملو از دواها و ادویه‌ها به جهت اشخاصی که محصور در آن شوند و سایر آذوقه و ضروریات قلعه مزبور را مهیا کرده و بعد از آن در اکمال شهر کوشیده، خانه‌هایی که ساخته بودند از تخته بوده، برخی از آنها سوخته مجدداً حکمی می‌دهد که هر کس خانه خود را از سنگ و آجر ساخته و به تدریج مجموع دیوارها از سنگ و آجر ساخته می‌شود.

…………………..

ساعت شام نزدیک شد. همه در عمارت امپراتوری در یک اتاق انتظار خیلی قشنگ که تمام دیوارهایش مستور و پوشیده از تابلوهای تقریبا کوچک بود که صورت نیم تنه و سرو گردن کشیده بودند و با قاب صاف به دیوار نصب کرده بودند. چون بیکار ایستاده بودم شمردم چهارصد و شانزده تابلو بود که هیچ کدام شباهت به همدیگر نداشتند خیلی جای ظهیر السلطان خالی بود.

آمدند گفتند که بفرمائید سر میز، همه رفتیم در اتاق سفره خانه یعنی تالار پتروفسکی- خیلی اتاق بزرگی است، دیوارها و قاب صورت ها و اسباب چراغ و مبلش تمام سفید است. هرکس صندلی خودش را پیدا کرده، نزدیکش ایستاده، از سرتیپان نظامی و وزرا و شاهزادگان و خانم های ندیمه علیاحضرت امپراتوریس سیصد نفر در سر میز حاضر شدند تماما با لباس رسمی و هر کدام هم یک نفر پیشخدمت قرمز پوش در پشت سر.

 

اگر به کتاب سن پترزبورگ موزیکانچی دارد علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین آثار علی اکبر شیروانی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.