داستان جاوید

«داستان جاوید» اثری است از اسماعیل فصیح (نویسنده‌ی زاده‌ی تهران، از ۱۳۱۳ تا ۱۳۸۸) که در سال ۱۳۵۹ منتشر شده است. این کتاب به روایت سرگذشت پسربچه‌ای زرتشتی به نام جاوید در سال‌های ابتدایی قرن چهاردهم می‌پردازد که در جستجوی خانواده‌ی خود است.

درباره‌ی کتاب داستان جاوید

کتاب «داستان جاوید» از مهم‌ترین آثار «اسماعیل فصیح» به شمار می‌رود. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۵۹ به چاپ رسید و تاکنون بیش از بیست بار از این نسخه تجدید چاپ شده است. به گفته‌ی اسماعیل فصیح، نوشتن این کتاب، شش سال به طول انجامیده است.

اسماعیل فصیح در خلق این اثر به صورت قصه کوشیده است که احساس‌ها، دردها، دل‌شکستگی‌ها، ناامیدی‌ها و خشم‌های این پسرک ایرانی را ساده و خام، همان‌طور که خود دریافت کرده و تحت تاثیر آن قرار گرفته است، در زمان و مکان خاص خود، بازآفرینی کند.

پیام خاص این داستان، ظلمی است که از شاهزادگان «مسلمان‌نما»ی قاجار به یک خانواده اعمال می‌شود. کتاب داستان جاوید: کتاب پیش رو شامل ۶۹ فصل کوتاه است و مصیبت و ظلمی که بر یک انسان در طول داستان وارد شده، بافت اصلی این داستان را شکل می‌دهد. این کتاب، تصویری روشن از آزار و اذیت شاهزادگان قاجاری با زرتشتیان ارائه می‌دهد، که از نظر بسیاری دور از ذهن و غیرقابل باور است.

به طور کلی رنج‌هایی که شخصیت اصلی کتاب در طول داستان متحمل می‌شود، بیانگر تمامی حوادث ناگواری است که بر مردمان آن دوران گذشته است. بنابراین در طول داستان مخاطب همواره با اتفاقات ناگوار و به شدت تلخی که از سر جاوید می‌گذرد، همراه می‌شود و می‌تواند شرایط وخیم او را در طی سال‌هایی بر او گذشته، درک ‌کند. جالب است بدانید آشنایی نویسنده با قهرمان اصلی این کتاب، در سال‌های آخر زندگی او در دانشگاهی خارج از کشور صورت گرفته و الهام‌بخش خلق این اثر شده است.

دست‌نویس اولیه‎‌ی این کتاب، در اوایل دهه‌ی پنجاه، پس از سال‌ها پژوهش و پیگیری جداگانه آماده شد، اما شروع چاپ اول کتاب تا اواسط نیمه‌ی دوم این دهه به تاخیر افتاد.

کتاب داستان جاوید در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۰ با بیش از ۵۵۷ رای و ۷۱ نقد و نظر است.

داستان کتاب داستان جاوید

کتاب داستان جاوید، روایت زندگی واقعی پسربچه‌ای به نام «جاوید» از آیین کهن زرتشتی است که در دهه‌ی اول قرن و اوج فساد قاجار به وقوع می‌پیوندد. او در پی یافتن خانواده‌‌ی خود تصمیم می‌گیرد به همراه عموی خود از یزد به تهران عزیمت کند، اما عموی او در میانه‌ی راه قم می‌میرد و او به همراه گروهی زائر از قم به تهران می‌آید.

این جست‌وجو سال‌ها به طول می‌انجامد و سرگذشتی عجیب را برای جاوید رقم می‌زند. جاوید پس از رسیدن به تهران، وارد خانه‌ی شازده «ملک‌آرا» می‌شود؛ شاهزاده‌ای که در حد بسیار پدر جاوید را شکنجه کرده و در نهایت موجب مرگ او شده است. او از رهبران درباری جامعه، با تظاهر به اهل نماز و عابد بودن، بعد از هر نماز مست می‌کرد و خون می‌ریخت.

همچنین فساد نوکران او و فحاشی‌هایشان به خوبی نشانگر زمینه‌ی آن دوران است. پس از ورود جاوید، مادر او نیز پس از فراری بی‌سرانجام و ناکام به همراه خواهر جاوید دستگیر می‌شود و پس از تحمل مصیبت‌های بسیار از جانب ملک‌آرا جان به جان‌آفرین تسلیم می‌کند. پس از این اتفاق، درباریان خواهر جاوید را گروگان می‌گیرند تا بتوانند از او بیگاری بکشند.

از طرفی دیگر جاوید آن نوجوان زرتشتی، به سن «سدره‌پوشی» می‌رسد و با تضادهای بسیار بزرگی که در ذهن و باورش با آن‌ها روبه‌رو شده؛ دچار تزلزل در ایمان می‌شود و زندگی و مرگ را طور دیگری برای خود تعریف می‌کند.

تنها شخص مسلمان پاکدل و واقعی داستان «ثریای عفیف» است که کوشش‌های او برای نجات جاوید نه تنها نوید رهایی نمی‌بخشد، بلکه متاسفانه خود او را نیز در مظلمه‌ی مفسدان و اطرافیان شاهزاده قرار می‌دهد و زندگی او را تباه می‌کند. در نهایت، پیام آخر در این‌جا پیروزی ایمان پاک و محکم بر فساد روح گمراه افراد، فتح نور بر تاریکی و همچنین غلبه‌ی خوبی بر بدی است.

بخشی از کتاب داستان جاوید

این بیست و سه روز، بقدرى بین دشت و خورشید و آسمان و طبیعت ساده‌ى ایران، و روى خاک قدم برداشته بود که اکنون زمین و نور هستى جزیى از وجود و زندگى و نفس کشیدن او شده بودند.

نه فقط خودش را احساس مى‌کرد، و هستى را احساس مى‌کرد، و زمین را احساس مى‌کرد، و گردش خورشید و آمدن شب و روز را احساس مى‌کرد، بلگه زندگی‌هایى را که در گذشته روى این زمین سپرى شده بودند و یا در آینده مى‌آمدند، مى‌فهمید و هستى را از راه پوست و فرو بردن هوا احساس مى‌کرد و مى‌فهمید که سخنان عموى پیرش درباره ى همیشگى بودن روان آدمى، هستى پس از مرگ و سخن پروردگار که همان فکر و خرد بود، راست است. این احساس او، همان ایمان او بود.

 

اگر به کتاب داستان جاوید علاقه دارید، می‌توانید با مراجعه به بخش معرفی آثار اسماعیل فصیح در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.