کلمات

«کلمات» اثری است از ژان پل سارتر (نویسنده و فیلسوف فرانسوی، از ۱۹۰۵ تا ۱۹۸۰) که در سال ۱۹۶۳ منتشر شده است. این کتاب، خودزندگی‌نامه‌ی دوران کودکی نویسنده به شمار می‌رود.

درباره‌ی کلمات

کلمات زندگی‌نامه خودنوشتی است که ژان پل سارتر در سال ۱۹۶۳ نوشته است.

کتاب «کلمات»‌ را به عنوان شاهکار ادبی سارتر می شناسند. این کتاب اتوبیوگرافی (خودزندگی‌نامه) او است که در آن درباره نویسنده شدن،‌ خلاقیت و رابطه‌اش با مرگ نوشته است. شاهکار ادبی سارتر با عنوان «کلمات» زندگی‌نامه‌ی خودنوشت سارتر تا سن ده سالگی است که بیش از همه با اعترافات روسو مقایسه شده است.

«کلمات» گونه‌ای حسب حال نامتعارف است که عوالم درونی سارتر کودک را در دو قلمرو در هم تنیده خواندن و نوشتن به تصویر می‌کشد و چگونگی تأثیر این فرایند را در زندگی اندیشمندانه سارتر بزرگ سال شرح می‌دهد . سارتر در این اثر، سلوک ذهنی‌اش را به شیوه‌ای گاه سهل ممتنع، گاه بسیار دشوار، شگفت انگیز و در عین حال دلربا بیان می‌کند . این کتاب از دو فصل تشکیل شده ؛ اولی «خواندن» است و دومی «نوشتن». «خواندن» با لحنی طناز و سرزنده آغاز می شود.

کتاب کلمات در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۷۶ با بیش از ۸۵۰۰ رای و ۵۸۰ نقد و نظر است. هم‌چنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمه‌هایی از امیرجلال‌الدین اعلم، ناهید فروغیان، حسین سلیمانی‌نژاد، پرویز شهدی و حسینقلی  جواهری به بازار عرضه شده است.

محتوای کلمات

متن  کتاب کلمات به دو بخش تقریباً مساوی با عنوان «خواندن» و «نوشتن» تقسیم شده است. با این حال، به گفته فیلیپ لژون، این دو قسمت فقط یک نما هستند و به پیشرفت زمانی اثر مربوط نمی شوند. او متن را به پنج بخش تقسیم می‌کند که آن را «پرده‌ها» می‌نامد:

  • پرده‌ی اول به ترتیب زمانی «پیش تاریخ» کودک را با ذکر منشأ خانوادگی او ارائه می‌کند.
  • پرده‌ی دوم، نقش‌های متفاوتی را که سارتر در انزوای خود در دنیایی تخیلی ایفا کرده بود، تداعی می‌کند که توسط خانواده‌اش امکان‌پذیر شده بود.
  • پرده‌ی سوم حکایت از درک آگاهانه او از خیانت، احتمال، ترس از مرگ و زشتی او دارد.
  • پرده‌ی چهارم توسعه یک فریبکاری جدید را ارائه می دهد که در آن سارتر چندین حالت مختلف نوشتاری را در پیش گرفت.
  • پرده‌ی پنجم مربوط به توهم سارتر است که او آن را سرچشمه پویایی خود می داند و شامل اعلام کتاب دومی است که او قبل از مرگش کامل نکرده است.

بخش‌هایی از کلمات

زندگی‌ام را همان طور که شروع کرده‌ام در میان کتاب‌ها به پایان خواهم برد. در اتاق کار پدربزرگم، همه جا کتاب بود؛ گردگیری‌شان به جز یک بار در سال و پیش از شروع کار موسسات آموزشی در ماه اکتبر قدغن بود. هنوز خواندن ندانسته، به آن‌ها، به این سنگ‌های ثابت ارج می‌نهادم. چه راست بودند چه کج، چه در قفسه‌های کتابخانه مانند آجر به هم فشرده‌شده بودند چه با فاصله روی هم چیده شده بودند، احساس می‌کردم که کامیابی خانواده‌مان به آن‌ها بستگی دارد.

همه شان عین هم بودند، در پرستشگاهی بسیار کوچک بازیگوشی می‌کردم، محاط در یادمان‌های خپل و کهنه‌ای که شاهد به دنیا آمدنم بودند و مرگم را می‌دیدند و تداومشان آینده‌ای به آرامش گذشته را برایم تضمین می‌کرد.

………………..

حوالی سال ۱۸۵۰ در آلزاس آموزگاری که از دست فرزندان خود به ستوه آمده بود، به خواربار فروش شدن رضا داد. این شخص که درصدد یافتن راهی برای جبران این تنزل مقام بود [ به خود گفت] حال که از تربیت اذهان دست برداشته، یکی از پسرانش انفاس را تربیت خواهد کرد و در خانواده کسی کشیش خواهد شد. این کس شارل خواهد بود.

اما شارل از زیر بار این کار شانه خالی کرد و ترجیح داد در پی زن سوارکاری برود که در سیرک برنامه اجرا می‌کرد. عکسش را رو به دیوار کردند و بردن نامش را قدغن. نوبت که بود؟ اگوست شتابان به تقلید از ایثار پدری پرداخت و وارد دادوستد شد و موقعیت خوبی به هم زد. مانده بود لویی که استعداد بارزی نداشت، پدر بر این پسر آرام مسلط شد و او را در چشم‌برهم‌زدنی کشیش کرد. بعدها لویی فرمانبرداری را تا آن‌جا پیش برد که کشیش دیگری، آلبر شوایتزر را که با کارهایش آشنا هستیم، پدید آورد.

شارل زن سوارکار را نیافت؛ اما حرکت جانانه پدر تأثیر خود را بر او نهاده بود، چون در تمام زندگی علاقه به تعالی را حفظ کرد و ذوق و شوق خود را صرف ایجاد موقعیت‌های مهم به مدد رویدادهای کوچک کرد. شارل، همان طور که خواهیم دید، در فکر طفره رفتن از زیر بار رسالت خانوادگی نبود، بلکه آرزومند آن بود که خود را وقف شکل تعدیل یافته‌ای از معنویت کند، وقف پیشه‌ای مقدس که زنان سوارکار را برایش مجاز بداند. تدریس کار به درد بخوری بود: شارل آموزش آلمانی را برگزید.

از رساله‌ای در باره هانس زاکس دفاع کرد، در تدریس زبان روش مستقیم را، که بعدها فکر کرد خودش مبدع آن است، اختیار کرد و با همکاری م. سیمونو کتاب آلمانی معتبری منتشر کرد و موفقیت حرفه‌ای سریعی به دست آورد و محل کارش از ماکون به لیون و سرانجام به پاریس انتقال یافت. در پاریس، روز توزیع جوایز نطقی کرد و این نطق به افتخار چاپی جداگانه نایل شد: «آقای وزیر آموزش و پرورش، بانوان، آقایان، فرزندان عزیزم، محال است حدس بزنید که امروز می‌خواهم در باره چه چیز با شما سخن بگویم! در باره موسیقی!

 

اگر به کتاب «کلمات» علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی آثار ژان پل سارتر در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید. هم‌چنین بخش معرفی برترین زندگی‌نامه‌ها، شما را با سایر نمونه‌های مشابه آشنا می‌سازد.