زندگی پی

«زندگی پی» اثری است از یان مارتل (نویسنده‌ی کانادایی، متولد ۱۹۶۳) که در سال ۲۰۰۱ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای پسری هندی می‌پردازد که به دلیل غرق شدن کشتی، روزهای بسیاری به همراه چند حیوان در دریا سرگردان می‌شود.

درباره‌ی زندگی پی

زندگی پی نام کتابی است نوشته یان مارتل است که در ۲۰۰۱ در کانادا منتشر شد. زندگی پی کتابی درباره‌ی مذهب، ترس، طبیعت و سرسختی پایان‌ناپذیر انسان است.

«زندگی پی» نوشته یان مارتل، داستانی گیرا است که خوانندگان را به سفری خارق العاده از بقا، ایمان و قدرت داستان سرایی می برد. این رمان که در پس زمینه وسعت وسیع و غیرقابل پیش بینی اقیانوس آرام می گذرد، ما را با پی پاتل، پسر جوان هندی با کنجکاوی سیری ناپذیر و تمایل عمیق معنوی آشنا می کند.

قلب داستان، مصیبت قابل توجه پی است، پس از اینکه او خود را در یک قایق نجات در وسط اقیانوس سرگردان می بیند، به دنبال یک کشتی غرق شده که جان خانواده او و خدمه کشتی را می گیرد. پی به تنهایی به جز چند حیوان باغ وحش بازمانده، از جمله ببر ترسناک بنگال به نام ریچارد پارکر، باید در آب های خائن حرکت کند و با واقعیت های خشن موقعیت خود روبرو شود.

در حالی که مبارزه پی برای بقا آشکار می شود، مارتل روایتی را بافته می کند که خطوط بین واقعیت و تخیل را محو می کند و خوانندگان را به چالش می کشد تا ماهیت حقیقت و قدرت ایمان را زیر سوال ببرند. از طریق داستان سرایی زنده پی و اعتقاد سرسختانه او به خوبی جهان، این رمان به بررسی سوالات عمیق وجودی در مورد معنای زندگی و وجود قدرت برتر می پردازد.

نثر مارتل هم غنایی و هم فلسفی است، و خوانندگان را دعوت می کند تا در کنار پی، اسرار جهان را به تأمل بپردازند، در حالی که او با آشفتگی درونی خود و واقعیت های خشن محیط پیرامونش دست و پنجه نرم می کند. اقیانوس به استعاره ای از وسعت تجربه انسانی تبدیل می شود، با اعماق آن نشان دهنده اعماق روح انسان و غیرقابل پیش بینی بودن آن نشان دهنده عدم قطعیت خود زندگی است.

یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های «زندگی پی» رابطه پیچیده بین پی و ریچارد پارکر است، ببری که هم دشمن او و هم همراه نامحتمل او در قایق نجات می‌شود. از طریق مبارزه مشترک آنها برای بقا، پی پیوند عمیقی با ببر برقرار می کند و قدرت دگرگون کننده ارتباط انسانی را حتی در ناامیدترین شرایط نشان می دهد.

همانطور که سفر پی آشکار می شود، این رمان به موضوعاتی مانند انعطاف پذیری، استقامت و انعطاف پذیری روح انسان در مواجهه با ناملایمات می پردازد. از طریق عزم تزلزل ناپذیر پی برای زنده ماندن و امتناع او از تسلیم شدن در برابر ناامیدی، مارتل یک مراقبه قدرتمند در مورد ظرفیت قلب انسان برای تحمل حتی بزرگ ترین آزمایش ها ارائه می دهد.

در نهایت، «زندگی پی» گواهی بر قدرت داستان سرایی برای روشن کردن تاریک ترین زوایای روح انسان و ارائه امید در مواجهه با شانس های به ظاهر غیرقابل حل است. این رمان با نثر نفس گیر، داستان سرایی تخیلی، و بینش های عمیق فلسفی، خوانندگان را به سفری دگرگون کننده دعوت می کند که مدت ها پس از ورق زدن صفحه آخر در ذهن باقی می ماند.

کتاب زندگی پی در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۴ با بیش از ۱.۶ میلیون رای و ۵۳ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌ای از گیتا گرکانی به بازار عرضه شده است.

جوایز و افتخارات زندگی پی

  • برنده جایزه‌ی من بوکر در سال ۲۰۰۲
  • برنده جایزه‌ی Asian/Pacific American در سال ۲۰۰۳
  • برنده جایزه‌ی QWF در سال ۲۰۰۱
  • برنده جایزه‌ی کتاب‌های اختصاصی Boeke در سال ۲۰۰۳
  • برنده جایزه‌ی ادبی Governor General’s
  • نامزد جایزه Bollinger Everyman Wodehouse در سال ۲۰۰۳
  • نامزد جایزه لینکلن در سال ۲۰۰۵
  • نامزد جایزه CBC کانادا در سال ۲۰۰۳

داستان زندگی پی

کتاب با یادداشتی از نویسنده آغاز می شود که جزء لاینفک رمان است. به طور غیرمعمول، یادداشت عمدتاً رویدادهای تخیلی را توصیف می کند. این در خدمت ایجاد و اجرای یکی از موضوعات اصلی کتاب است: نسبیت حقیقت.

بخش اول

در دهه ۱۹۶۰، راوی داستان، پی، به عنوان پسر مدیر یک باغ وحش در پوندیچری بزرگ می شود. در حالی که بعداً زندگی خود را در آنجا بازگو می کند، بینشی در مورد تضاد باغ وحش ها ارائه می دهد و افکار خود را در مورد اینکه چرا حیوانات کمتر از آنچه طرفداران این ایده پیشنهاد می کنند واکنش منفی نشان می دهند بیان می کند.

راوی شرح می دهد که چگونه نام کامل خود را به عنوان ادای احترام به استخر شنا در فرانسه به دست آورده است. پس از اینکه همکلاسی ها با تبدیل نام کوچکش به  او را اذیت می کنند، او با شروع دبیرستان شکل کوتاه نام خود را پی می سازد. او می گوید که این نام به عدد ماورایی که نسبت محیط دایره به قطر آن است ادای احترام می کند.

پی در بازگویی تجربیات خود چندین موقعیت غیرعادی دیگر را که شامل نام‌های خاص می‌شود، توصیف می‌کند: دو بازدیدکننده باغ‌وحش، یکی مسلمان مؤمن و دیگری یک ملحد متعهد، نام‌های یکسانی دارند. و یک ببر بنگال ۴۵۰ پوندی (۲۰۰ کیلوگرمی) در باغ وحش نام ریچارد پارکر را در نتیجه یک اشتباه اداری که نام ببر را با نام انسان ربوده شده تغییر داد، به خود اختصاص داده است.

یک روز به پی و برادر بزرگترش راوی یک درس بداهه درباره خطرات حیوانات نگهداری شده در باغ وحش داده می شود. با غذا دادن به بزی به ببر دیگری آغاز می شود و به دنبال آن یک تور خانوادگی در باغ وحش انجام می شود که طی آن پدرش ویژگی های بیولوژیکی تهاجمی هر حیوان را توضیح می دهد.

پی به عنوان یک هندو بزرگ شده و گیاهخواری می کند. در سن چهارده سالگی، او درباره مسیحیت و اسلام تحقیق می‌کند و تصمیم می‌گیرد که پیرو هر سه دین شود، که باعث ناراحتی والدینش (و ناامیدی مربیان مذهبی‌اش) شد و گفت که او «فقط می‌خواهد خدا را دوست داشته باشد». او سعی می کند خدا را از دریچه هر دینی درک کند و در هر یک از آنها فوایدی را تشخیص دهد.

چند سال بعد در فوریه ۱۹۷۶، در دوره ای که ایندیرا گاندی نخست وزیر هند وضعیت اضطراری را اعلام کرد، پدر پی تصمیم می گیرد باغ وحش را بفروشد و به همراه همسر و پسرانش به کانادا مهاجرت کند.

بخش دوم

قسمت دوم رمان در ژوئیه ۱۹۷۷ با خانواده پی در کشتی سیمتوس، یک کشتی باری ژاپنی که حیوانات را از باغ وحش خود به آمریکای شمالی منتقل می کند، آغاز می شود. چند روز خارج از بندر از مانیل، کشتی با طوفان روبرو می شود و غرق می شود. پی موفق می شود با یک قایق نجات کوچک فرار کند، اما متوجه می شود که این قایق همچنین یک کفتار خالدار، گورخر گرانت زخمی و یک اورانگوتان به نام آب پرتقال را در خود جای داده است.

برای ناراحتی پسر، کفتار گورخر و سپس آب پرتقال را می کشد. ببری زیر برزنت قایق پنهان شده است: این ریچارد پارکر است که مدتی قبل از حمله کفتار با کمک دوجانبه خود پی سوار قایق نجات شده بود. ریچارد پارکر که ناگهان از مخفیگاه خود بیرون می آید، کفتار را می کشد و می خورد.

پی ترسیده یک قایق کوچک از دستگاه های شناور نجات می سازد، آن را به کمان قایق می بندد و آن را محل بازنشستگی خود می کند. او با استفاده از غذا به عنوان یک تقویت کننده مثبت، و دریازدگی به عنوان مکانیسم تنبیه، در حالی که از سوت برای سیگنال ها استفاده می کند، ریچارد پارکر را شرطی می کند تا نقشی مطیع داشته باشد.

به زودی، پی خود را به عنوان حیوان آلفا معرفی می کند و در نهایت می تواند قایق را با همدم گربه سان خود تقسیم کند، و در پایان اعتراف می کند که ریچارد پارکر کسی است که به او کمک کرده تا از مصیبت خود جان سالم به در ببرد.

پی رویدادهای مختلفی را در حین سرگردانی در اقیانوس آرام بازگو می کند. در پایین ترین نقطه، قرار گرفتن در معرض او را کور می کند و نمی تواند ماهی بگیرد.

مدتی بعد، قایق پی روی یک شبکه جزیره‌ای شناور از جلبک‌ها به ساحل می‌آید که در آن صدها هزار مارکت زندگی می‌کنند. به زودی، پی و ریچارد پارکر دوباره قدرت می یابند، اما کشف ماهیت گوشتخوار زندگی گیاهی جزیره توسط پسر، او را مجبور می کند به اقیانوس بازگردد.

دویست و بیست و هفت روز پس از غرق شدن کشتی، قایق نجات به ساحلی در مکزیک می نشیند، پس از آن ریچارد پارکر بدون اینکه به عقب نگاه کند در جنگل مجاور ناپدید می شود و پی را در حرکت ناگهانی بدون حتی یک خداحافظی دلشکسته می گذارد.

بخش سوم

بخش سوم رمان گفتگوی پی و دو مقام وزارت حمل و نقل ژاپن را شرح می دهد که در حال انجام تحقیق در مورد غرق شدن کشتی هستند. آنها او را در بیمارستان مکزیک ملاقات می کنند که در آن دوران نقاهت را می گذراند. پی داستان خود را برای آنها تعریف می کند، اما مقامات آن را غیرقابل باور رد می کنند.

پی سپس داستان دومی را به آنها ارائه می دهد که در آن او در یک قایق نجات نه با حیوانات باغ وحش، بلکه با یک ملوان تایوانی با پای شکسته، آشپز کشتی و مادر خود سرگردان است. آشپز پای ملوان را برای استفاده به عنوان طعمه ماهیگیری قطع می کند و ملوان به زودی می میرد. پی و مادرش از آشپز منزجر می شوند، اما برای زنده ماندن با او همکاری می کنند.

با این حال، پس از اینکه پی موفق به گرفتن یک لاک پشت نشد، آشپز او را می زند و باعث می شود مادرش به تلافی آشپز را بزند. آنها وارد دعوای خشونت آمیزی می شوند و آشپز مادر پی را می کشد. اندکی بعد، آشپز توسط پی کشته می‌شود.

محققان به شباهت هایی بین این دو داستان اشاره می کنند. آنها به زودی به این نتیجه رسیدند که کفتار نماد آشپز، گورخر ملوان، مادر اورانگوتان پی و ببر نماد پی است. پی اشاره می‌کند که نه داستانی قابل اثبات است و نه دلیل غرق شدن کشتی را توضیح می‌دهد.

بنابراین از مسئولان می‌پرسد کدام داستان را ترجیح می‌دهند: داستان بدون حیوان یا داستان با حیوانات. آنها در نهایت داستان با حیوانات را انتخاب می کنند. پی از آنها تشکر می کند و می گوید: «و اینطور با خدا پیش می رود.» سپس بازپرسان آنجا را ترک کرده و گزارشی مبنی بر ابراز اعتقاد به داستان اول ارائه می کنند.

بخش‌هایی از زندگی پی

مطمئن بودم که تنها نیستم. غیرقابل تصور بود که سیمسوم غرق شود بدون این‌که کوچک‌ترین نگرانی را برانگیزد. همین حالا در توکیو، در شهر پاناما، در مدرس، در‌هانولولو، و حتی در وینی پِگ، چراغ‌های قرمز روی پایه‌هاشان چشمک می‌زدند، آژیرهای خطر به صدا درآمده بودند، چشم‌ها از ترس گشاد شده بودند، دهان‌ها باز مانده بودند، «خدای من! سیمسوم غرق شده است!» و دست‌ها به طرف تلفن‌ها دراز شده بودند.

چراغ‌های قرمز بیشتری شروع به چشمک زدن می‌کردند و آژیرهای بیشتری به صدا در می‌آمدند. خلبان‌ها درحالی‌که هنوز بند کفش‌هایشان را نبسته بودند، به طرف هواپیماهایشان می‌دویدند، آن‌ها این‌قدر عجله‌ی داشتند. افسران کشتی‌ها سکان را آن‌قدر میچرخاندند تا احساس سرگیجه کنند. حتی زیردریایی‌ها هم در زیر آب ویراژ می‌دادند تا به گروه‌های نجات بپیوندند.

به زودی ما را نجات خواهند داد. یک کشتی در افق ظاهر خواهد شد. یک تفنگ پیدا خواهد شد تا کفتار را بکشد و به درد و رنج گورخر پایان دهد. شاید آب پرتغال بتواند نجات یابد. من به عرشه‌ی کشتی خواهم رفت و با خانواده‌ام خوش و بش خواهم کرد. آن‌ها سوار یک قایق نجات دیگر شده بودند. من باید فقط تا زمانی که کشتی نجات بیاید، برای چند ساعت دیگر از زنده ماندن خودم مطمئن شوم.

 

اگر به کتاب زندگی پی علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین کتاب‌های ماجراجویی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار مشابه نیز آشنا شوید.