درخت هالووین

«درخت هالووین» اثری است از ری بردبری (نویسنده و شاعر آمریکایی، از ۱۹۲۰ تا ۲۰۱۲) که در سال ۱۹۷۲ منتشر شده است. این کتاب با روایت داستانی خیالی ماجرای سرمنشاء سوون و هالووین را بازگو می‌کند.

درباره‌ی درخت هالووین

درخت هالووین رمانی در ژانر فانتزی اثر نویسنده‌ی آمریکایی ری بردبری است که به سال ۱۹۷۲ منتشر شده‌است. این کتاب طی داستانی خیالی ماجرای سرمنشاء سوون و هالووین را بازگو می‌کند.

این داستان درباره‌ی گروهی از پسرهایی است که مشغول جشن گرفتن روز هالووین هستند اما ناگهان مشکلی عجیب برای یکی از دوستان‌شان پیش میآید که باعث می‌شود او ‌برای نجات به کمک نیاز پیدا کند. پسرها با مردی مرموز و جادویی دیدار می‌کنند که آن‌ها را از محدوده‌های زمان و مکان عبور می‌دهد و خاستگاه‌های هالووین را در فرهنگ‌ها و افسانه‌های مختلف برای آن‌ها به تصویر می‌کشد.

آن‌ها به مصر، ایتالیا، فرانسه، مکزیک و جاهای شگفت‌انگیز دیگر می‌روند تا دوست خود را نجات دهند، و در همین حال اطلاعات جذاب و به یاد ماندنی زیادی را در مورد آداب و سنت‌های کشورهای مختلف به دست می‌آورند.

کتاب درخت هالووین در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۷۹ با بیش از ۲۸ هزار رای و ۳۶۰۰ نقد و نظر است. هم‌چنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمه‌ی مهدی بنواری به بازار عرضه شده است. به علاوه، بد نیست بدانید که تا کنون دو اقتباس سینمایی نیز این اثر به عمل آمده است.

داستان درخت هالووین

گروهی متشکل از هشت پسر برای بازی در جشن هالووین با هم قرار گذاشته‌اند، اما متوجه شدند که دوست نهم، پیپکین، در سفری که می‌تواند زنده بودن یا مردن او را تعیین کند، از آنجا دور شده است. آنها با کمک یک شخصیت مرموز دوست خود را در طول زمان و مکان از طریق فرهنگ‌های مصر باستان، یونان باستان و روم باستان، درویدیسم سلتیک، کلیسای نوتردام در پاریس قرون وسطی و روز مردگان تعقیب مکزیک می‌کنند.

در طول راه، آن‌ها ریشه های تعطیلاتی را که جشن می‌گیرند و نقشی را که ترس از مرگ، ارواح، و جادوگران در شکل گیری تمدن ایفا کرده است، یاد می‌گیرند. خود درخت هالووین، با شاخه‌های متعددش که مملو از فانوس‌های جک است، به عنوان استعاره‌ای از تلاقی تاریخی این سنت‌ها عمل می‌کند.

بخش‌هایی از درخت هالووین

بادبادک در پرواز بود.

پسربچه ها مثل یک دم تر و تمیز مارمولک از بادبادک آویزان بودند. دم لحظه ای می تابید، دمی موج می زد، گاهی کشیده می شد و اکنون می سرید.

پسربچه ها از خوشحالی و هیجان فریاد می زدند. با ترس در دم و در بازدم جیغ می کشیدند. از روی ماه مثل علامت تعجبی گذشتند. از فراز مزرعه ها و بیشه ها و تپه ها سریدند. بازتاب خودشان را در رودها، نهرها و جویبارهای روشن از ماه گرگ و میش دیدند. بر نوک درختان کهن ساییده شدند. بادی که از عبورشان برخاسته بود، ضرابخانه ی دولتی ضرب سکه را لرزاند، برگ ها، روشن و درخشان بر زمین پوشیده از علف سیاه باریدند. از بالای شهر پرواز کردند و با خودشان گفتند…

بالا رو نگاه کنید! ما اینجاییم! پسرهاتون!

و با خودشان گفتند: پایین رو ببین، مادرها، پدرها، برادرها، خواهرها و معلم هامون یک جایی همون پایین اند. آهای! ما اینجاییم! یکی ما رو ببینه! وگرنه هیچ وقت باورتون نمی شه!

بادبادک در آخرین شیرجه اش، همراه باد سوت کشید، هومی کرد و نواخت تا از فراز خانه ی قدیمی و درخت هالووین بگذرند. همان جا که موند شراود را اول دیده بودند!

……………..

شهر پر بود از پسربچه. و حالا عصر هالووین بود. و همه ی خانه ها مقابل باد سرد، چفت و بست کرده بودند. و شهر پر بود از آفتابی سرد. اما ناگهان، روز رفت.

……………..

شب از زیر تک تک درخت ها درآمد و پخش شد. از پشت در تمام خانه ها صدای تلک تلک راه رفتن موش ها، فریادهای خفه و سوسوی نور می آمد.

……………..

پشت یکی از درها، «تام اسکلتون» سیزده ساله، گوش ایستاد. بیرون، باد در تمام درخت ها لانه کرده و چون گربه ای نادیدنی، با ردپایی نامرئی، به پرسه مشغول بود.

 

چنانچه به کتاب «درخت هالووین» علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی آثار ری بردبری در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر کتاب‌های این نویسنده نیز آشنا شوید. به علاوه، بخش‌های معرفی برترین داستان‌های تخیلی و معرفی بهترین کتاب‌های ویژه‌ی نوجوانان نیز شما را با سایر نمونه‌های مشابه آشنا می‌سازند.