ماه به روایت آه

«ماه به روایت آه» اثری است از ابوالفضل زرویی نصرآباد (نویسنده‌ی زاده‌ی تهران، از ۱۳۴۸ تا ۱۳۹۷) که در سال ۱۳۹۱ منتشر شده است. این کتاب در قالب داستانی جذاب به روایت زندگی حضرت ابوالفضل العباس (ع) می‌پردازد.

درباره‌ی ماه به روایت آه

با توجه به عظمت واقعه‌ی عاشورا تاکنون آثار بسیار زیادی برای به تصویر کشیدن آن خلق شده‌اند و مخاطبین  با جنبه‌های مختلف واقعه آشنایی دارند. ابولفضل زرویی نصرآباد با آگاهی از این مسئله، از شکل و نحوه‌ی شهادت حضرت عباس عبور کرده و سعی کرده‌ است با استفاده از مستندات تاریخی،  ابعاد دیگر زندگی حضرت را به تصویر بکشد. هدف از نگارش این کتاب بررسی و روایت اتفاقات و حوادث تاثیرگذار زندگی  حضرت ابوالفضل بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های کتاب دست اول بودن اطلاعات تاریخی‌ست که در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد. زرویی با مطالعه اسناد تاریخی ابعاد جدیدی از زندگی حضرت عباس را بررسی کرده که تا پیش از آن کمتر درباره‌ی آن‌ها صحبت شده بود. نویسنده در نگارش ابعاد مختلف زندگی حضرت از شیوه‌ی جدیدی استفاده کرده و با بهره گرفتن از چندین راوی که هرکدام بخشی از وجوه زندگی حضرت عباس (ع) را روایت می‌کنند، کتاب را نوشته است.

با وجود اینکه روایت راویان در کتاب، سیر داستانی پیوسته‌ای ندارند اما هرکدام بخشی از جنبه‌های شخصیتی حضرت را معرفی می‌کنند که در نهایت تمام بخش‌ها در کنار هم تصویری جامع از ماه بنی‌هاشم را به مخاطب نشان عرضه می‌کنند.

از ۱۲ راوی داستان تنها «زید بازرگان» شخصیت حقیقی نیست و دیگر راویان که از دوستان و دشمنان حضرت عباس (ع) هستند، همگی شخصیت‌های واقعی‌اند. نثر کتاب در عین سادگی از نظر ادبی نیز جذابیت دارد و زرویی با قلم شیوایش لذت خوانندن کتاب را دو چندان کرده است. اطلاعات تاریخی که بسیاری از آنها دست اول هستند نیز در کتاب به شیوه‌ای جالب و لابه‌لای قصه گنجانده شده تا فهم آن برای مخاطب آسان‌تر شود.

نویسنده قصد ندارد در این کتاب به شکل و شیوه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) بپردازد. نویسنده همت خود را صرف بازگویی و رازگشایی از اموری کند که با وجود جذابیت برای مخاطب، تا به‌حال به آنها پرداخته نشده است؛ اموری همچون خانواده مادری، کودکی، ازدواج، فرزندان، برادران، حیطه دانش و معرفت و جایگاه آن حضرت در میان اهل بیت و مسلمانان آن روزگار.

از جذابیت‌های این کتاب، ذکر تاریخ شمسی تمامی رخدادها است که خواننده‌ فارسی‌زبان را با زمان وقوع حوادث در روز و ماه و سال هجری شمسی آن وقایع آشنا می‌کند. زرویی در نوشتن این دوازده روایت‌، با تکیه بر منابع دست اول تاریخی و مطالعه و فیش‌برداری از قریب شصت کتاب، ضمن رعایت ایجاز، پرهیز از اطناب و نگاه احساسی، متنی خواندنی و قابل اعتماد و استناد نوشته است.

داستان ماه به روایت آه

کتاب ماه به روایت آه در ۱۲ فصل از زبان دوازده راوی مختلف، زندگی حضرت عباس (ع)  را توصیف کرده است. «مسلم بن عقیل»، «ام‌البنین»، «عبدالله بن ابی محل»، «کزمان»، «لبابه»، «زینب (س)»، «زید بازرگان»، «شبث بن ربعی»، «ام‌کلثوم»، «سرجون» و «عبیدالله بن عباس بن علی» دوازده شخصیتی هستند که از زبان آن‌ها داستان روایت می‌شود. راویان، زندگی پرچمدار کربلا را قبل و بعد از شهادت به تصویر می‌کشند.

بخشی از ماه به روایت آه

آموخته‌ام که هر گاه عمویم علی با پدرم به صحبت می‌نشیند، پس از ادای سلام و احترام، از آنان فاصله بگیرم تا ناخواسته، مزاحم کلام و گفتارشان نباشم. اما آن روز پیش از آن که برخیزم، دست مهربان اما زبر و پینه بسته عمو، به نرمی دور بازویم حلقه شد و مرا دعوت به ماندن کرد. سرم را به بازوی سِتَبر و سینه گرمش تکیه می‌دهم.

کاش تمامی مردمِ دنیا، مرا در این حال می‌دیدند تا به آنها می‌گفتم: ببینید. این علی است؛ عموی من، جانشین و داماد پیامبر، جنگاور افسانه‌ای، صاحب ذوالفقار، همبازی کودکان یتیم، داناترین مرد جهان، بخشنده‌ترین انسان روی زمین، شیر خدا و کارگر سخت‌کوش و روزمزد نخلستان‌های مدینه که اگر زُمُختی دستان تَرَک خورده‌اش مانع نبود، گرمی سرانگشتِ مهربانش را از گونه‌هایم دریغ نمی‌کرد.

و این منم؛ مسلم پسر عقیل، نوه ابیطالب، برادرزاده علی، همو که عموی من است، جانشین و داماد پیامبر، جنگاورِ افسانه‌ای… در خاندان ابیطالب، همه راهها به عمویم علی ختم می‌شود.

عمویم لب به سخن باز می‌کند: «برادرم، عقیل، می‌دانم که تو بیش از هر کس به شجره و انساب قبایل عرب آگاهی. برایم از شجاع‌ترین خاندان‌های عرب، همسری اختیار کن.»

ترجمان و تفسیر لبخند پدرم، واضحتر از آن است که افزودن جمله‌ای به آن لازم باشد. لبخندی سرشار از قدرشناسی و اقرار. کوتاه و مختصر، آن که: نازنین برادرم، سپاسگزارم که با پرسش آنچه خود بهتر از هر کس می‌دانی، احساس مفید بودن و دانایی را در من زنده نگاه می‌داری، دانش محدودم را ارج می‌گذاری و با آن که بی‌نیاز از واسطه‌ای، مرا به واسطه سن بیشتر، طرف مشورت و وکیل خود قرار می‌دهی. ضمن آن که با تکریم من در نزد فرزندم، مرا در چشم او بزرگ می‌کنی و احترام به والدین و بزرگان خانواده را به او می‌آموزی.

پدر پس از قدری تأمل گفت: «هر چه فکر می‌کنم، دختری با این صفات، به اضافه عفت، نجابت، اصالت، شرافت و زیبایی که در عین حال لایق همسری تو باشد، تنها یک نفر را می‌شناسم: فاطمه.»

با شنیدنِ نام فاطمه، دست عمو بر بازویم بی‌حرکت ماند. پدر که به ناگاه متوجه ایهام کلام خود شده بود، به سرعت افزود: «… فاطمه، دخترِ حِزام بن خالد از قبیله بنی کلاب. تا آنجا که می‌دانم، تا به امروز نه هیچ مردی لیاقت و جسارت خواستگاری از او را در خود دیده و نه او به کسی اجازه خواستگاری و همسری داده است.

خانواده و نیاکان او از دلیرترین و بی‌باکترین جنگاوران و شجاعان عربند. وجود فاطمه کلابیه، همچون چشمه‌ای زلال و جان‌پرور است که از فرط عظمت و چشم‌نوازی به چشم طالبان، سراب می‌نماید. در این روزگار، کسی را شایسته‌تر از او برای همسری ولی خدا و وصی پیامبر نمی‌شناسم.»

چشمان کم سوی پدر، لبخند رضایت‌آمیز و معصومانه را در چهره عمویم تشخیص داد و گفت: «اگر خدا بخواهد، مبارک است.»

 

چنانچه به کتاب «ماه به روایت آه» علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی آثار ابوالفضل زرویی نصرآباد در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید. هم‌چنین بخش معرفی کتاب‌های مذهبی شما را باسایر موارد مشابه آشنا می‌سازد.