هر کسی به فکر خودش

«هر کسی به فکر خودش» اثری است از بریل بینبریج (نویسنده‌ی انگلیسی، از ۱۹۳۲ تا ۲۰۱۰) که در سال ۱۹۹۶ منتشر شده است. این کتاب به روایت آخرین روزهای زندگی مسافران کشتی تایتانیک می‌پردازد.

درباره‌ی هر کسی به فکر خودش

کتاب هر کسی به فکر خودش، رمانی جذاب به قلم بریل بینبریج است که واپسین روزهای زندگی مسافران کشتی تایتانیک را بازگو می‌کند. این اثر که نخستین بار در سال ۱۹۹۷ به چاپ رسید، تاکنون افتخارات گوناگونی را کسب کرده که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به نامزدی جایزه‌ی من بوکر اشاره کرد.

کشتی تایتانیک یکی از بزرگ‌ترین و ستایش‌شده‌ترین مصنوعات بشری در زمان خود بود؛ کشتی بخار بزرگی که هیچ‌کس نمی‌توانست سرنوشت شوم آن را پیش‌بینی کند. این کشتی با تمام عظمت و شهرتی که داشت، در شامگاه ۱۵ آوریل ۱۹۱۲، در اثر برخورد به یک کوه یخ، در آب غرق شد و ۱۵۱۴ نفر از مسافرین و خدمه‌ی خود را به کام مرگ کشاند. از آن پس، تایتانیک بدل به نماد غرور بی‌حاصل بشری شد؛ غروری که نامش با تراژدی پیوند خورده است.

کتاب هر کسی به فکری خودش، یکی از بهترین آثاری‌ست که با الهام گرفتن از ماجراهای پیرامون کشتی تایتانیک خلق شده است. در این رمان، تاریخ را از منظری دراماتیک می‌بینیم. بریل مارگرت بینبریج ، نویسنده انگلیسی برنده کتاب سال انگلیس (ویت‌برد) و نامزد بوکر است. بینبریج به خاطر نوشتن رمان‌هایی با مضمون روان‌شناختی شناخته می‌شود. مجله «تایمز» او را جزو ۵۰ نویسنده بزرگ بریتانیا به شمار آورده است.

در حقیقت، بریل بینبریج با دستمایه قرار دادن یک حادثه‌ی بزرگ، تلاش کرده تا شخصیت‌های مخلوق خود را از جنبه‌هایی متعدد بررسی کند. گویی موقعیت دشواری که اعضای کشتی تایتانیک گرفتارش می‌شوند، باید به مثابه‌ی نوعی آزمون انسانی در نظر گرفته شود؛ آزمونی که شاید تنها با قدرت عشق و اراده بتوان از آن سربلند بیرون آمد.

بریل بینبریج که با اثر خود به نام «روز تولد پسران»، کتابی فراموش نشدنی درباره ی سفری به قطب جنوب به مخاطبان خود ارائه کرده، در این رمان به سراغ تراژدی دیگری رفته است: ماجرای غرق شدن کشتی تایتانیک. همان طور که طرفداران بینبریج انتظار دارند، کتاب به منظور ساخت یک فیلم سینمایی اکشن و پرهیجان نوشته نشده است؛ بلکه داستان، تشریحی دقیق و موشکافانه است که بی درنگ، مخاطب را متقاعد می کند که این دقیقا همان ماجرایی است که بر روی عرشه ی تایتانیک محکوم به نابودی، اتفاق افتاده است.

داستان، توسط یک مرد جوان آمریکایی و ثروتمند روایت می شود که در طراحی کشتی، همکاری کوچکی با سازندگان داشته است. او با ورود به کشتی، با دوستان خوش گذران خود، به شکلی افراطی شروع به می گساری کرده، شیفته ی دختری شده که علاقه مند به مردی اسرارآمیز و بدبین است، و با یک طراح لباس یهودی آشنا می شود که آرزوی موفقیت در نیویورک را در سر می پروراند.

کتاب، تقریبا قبل از به وقوع پیوستن فاجعه به پایان می رسد اما بار دیگر، جزئیات نفس گیر داستان، بسیار واقعی و ملموس جلوه می کنند. رمان های موجز و هیجان انگیز بینبریج، بر وضعیت زندگی انسان ها در دوره های مختلف زمانی متمرکز هستند و از چندین جلد از کتاب های تاریخ جوامع، اطلاعات بیشتری را برای مخاطب خود به ارمغان می آورند.

کتاب هر کسی به فکر خودش در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۴۹ با بیش از ۱۷۰۰ رای و ۱۹۴ نقد و نظر است. این کتاب در ایران نیز با ترجمه‌ای از سلما رضوان‌جو به بازار عرضه شده است.

داستان هر کسی به فکر خودش

داستان رمان هر کسی به فکر خودش توسط مورگان ۲۲ ساله، یک جوان آمریکایی و ثروتمند روایت می شود که از خویشاوندان بانکدار معروف جی پی مورگان است که توسط خاله و پسر عمویش بزرگ شده است. این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است که هر بخش مربوط به روزی است که مورگان در کشتی تایتانیک می گذراند.

او گزارشی پر جنب و جوش از مسافران طبقه متوسط تا طبقه بالا را که در این کشتی لوکس حضور داشته‌اند، ارائه می دهد، در حالی که زمانی را برای عاشق شدن با والیس الیری جوان اجتماعی لوس پیدا می کند.

چهره‌های برجسته در این تراژدی از جمله کاپیتان اسمیت، معمار دریایی توماس اندروز و غیره هستند. راوی در نهایت پس از غرق شدن کشتی تایتانیک به سمت یک قایق نجات جمع شونده می رود و توسط خدمه کارپاتیا نجات می‌یابد.

بخش‌هایی از هر کسی به فکر خودش

هیچ چیزی ماندنی نیست، نه لذت و شادی، و نه یاس و ناامیدی. گرچه وقتی به رختخواب رفتم از مستی حالم بدتر هم شده بود و دلم می خواست بمیرم، اما صبح روز بعد سرحال و پرامید از خواب بیدار شدم. خاطره ی اتفاقات آخر شب گذشته از ذهنم پاک شده بود، بااین که یادم می آمد به کسی (احتمالا هاپر یا چارلی) گفته بودم که در سرسرا به والیس ابراز عشق کرده ام و والیس فقط به من اطمینان داده بود که دفعه ی بعدی که همدیگر را ببینیم وانمود می کند اتفاقی بین مان رخ نداده.

…………………..

مرگ چون نیشگون عاشق از معشوق هم دردناک و هم درعین حال لذت بخش است، آن چنان که نمی توان کسی را ملامت کرد اگر خودش را این گونه از فکر مرگ برهاند. پشت سرش در افق چیزی می درخشید که به اشتباه تصور می کردم نور ستاره ها است.

………………….

مرگ چون نیشگون عاشق از معشوق هم دردناک و هم درعین حال لذت بخش است، آن چنان که نمی توان کسی را ملامت کرد اگر خودش را این گونه از فکر مرگ برهاند. پشت سرش در افق چیزی می درخشید که به اشتباه تصور می کردم نور ستاره ها است.

…………………

 به گمانم لبخند می زد، گرچه مطمئن نیستم. لابد دلم می خواهد خیال کنم آن لحظه ها این طور تمام شد تا این طوری ضجه های جان فرسایی را که سقف پرستاره ی آسمان را می شکافت، از گوش هایم بیرون برانم.

 

اگر به کتاب هر کسی به فکر خودش علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین داستان‌های تاریخی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه آشنا شوید.