سرگذشت تام جونز کودک سرراهی

«سرگذشت تام جونز کودک سرراهی» اثری است از هنری فیلدینگ (نویسنده و روزنامه‌‌نگار بریتانیایی، از ۱۷۰۷ تا ۱۷۵۴) که در سال ۱۷۴۹ منتشر شده است. این کتاب به زبانی طنز به روایت ماجراهای زندگی کودکی سرراهی می‌پردازد.

درباره‌ی سرگذشت تام جونز کودک سرراهی

سرگذشت تام جونز کودک سرراهی  یک  کتاب طنز از هنری فیلدینگ نمایش نامه نویس و نویسنده‌ی انگلیسی است که اغلب به سادگی و با همان نام کوتاه تام جونز شناخته می‌شود، کتاب یک رمان تربیتی و یک رند نامه است، نخستین بار در تاریخ ۲۸ فوریه ۱۷۴۹ در لندن منتشر شد و با استقبال بسیار زیادی مواجه شد، فیلدینگ از بابت حق‌التألیف مبلغ ۷۰۰ پوند از ناشر دریافت کرد که در آن زمان مبلغ عظیمی بود.

هنری فیلدینگ به همراه ساموئل ریچاردسون، پدر رمان سنتی انگلستان شناخته می‌شود. فیلدینگ فعالیت ادبی خود را با نوشتن نمایشنامه شروع کرد. او معمولاً نمایشنامه‌های کنایی با درون‌مایه‌ی سیاسی می‌نوشت و مقامات دولتی مانع به صحنه رفتن بسیاری از نمایش‌هایش شدند. فیلدینگ همواره در تمام نوشته‌هایش با لحنی کنایی سیاست را نقد می‌کرد و بارها بابت همین موضوع به دردسر افتاد. او از نام‌های مستعار بسیاری استفاده می‌کرد و احتمال می‌رود چندین نامش هنوز فاش نشده باشد.

کتاب سرگذشت تام جونز کودک سرراهی پنجمین رمان اوست که در سال ۱۷۴۹ در لندن منتشر شد. این کتاب از اولین کتاب‌‌های انگلیسی‌زبان است که در دسته‌ی رمان طبقه‌بندی شد. داستان این رمان در کنار داستان نمایشنامه‌ی عقده‌ی اودیپ و داستان رمان کیمیاگر، عنوان بی‌نقص‌ترین پیرنگ‌های پرداخته‌شده‌ی ادبیات جهان را دریافت کرده است.

این کتاب در زمان خودش پرفروش‌ترین کتاب بود. در سال اول انتشارش چهار بار تجدید چاپ شد و هر بار تا نسخه‌ی آخر به فروش ‌رفت. این رمان اثرگذارترین کتاب فیلدینگ است و از آثار باارزش ادبیات انگستان به حساب می‌آید. فیلدینگ در این رمان، شخصیت اصلی را به سفری سرتاسر کشور می‌فرستد و وضعیت اجتماعی و سیاسی قرن هجدهم انگلستان را به تصویر می‌کشد.

داستان این کتاب همان‌طور که از نامش پیداست، سرگذشت تام جونز کودک سرراهی را تعریف می‌کند. تام جونز را آقای آلورتی به فرزندی می‌گیرد و او را پرورش می‌دهد. تام شخصیت مهربان و صادقی دارد و سعی می‌کند در لحظه زندگی کند. او از کودکی شیفته‌ی سوفیا، دختر ارباب همسایه می‌شود. وقتی تام بزرگ می‌شود، آقای آلورتی او را از خانه بیرون می‌کند تا یاد بگیرد روی پای خودش بایستد. تام به همراه سوفیا که از ازدواجی اجباری گریخته، به سفری طولانی می‌روند.

سرگذشت تام جونز کودک سرراهی یکی از قدیمی‌ترین کتاب‌های نثر انگلیسی است، اولین بار سامرست موام در سال ۱۹۴۸ از این رمان به عنوان ۱۰ رمان برتر جهان یاد کرد. این کتاب در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۷۵ با بیش از ۳۳ هزار رای و ۱۲۰۰ نقد و نظر است و در ایران نیز با ترجمه‌ای از احمد کریمی حکاک به بازار عرضه شده است.

داستان سرگذشت تام جونز کودک سرراهی

کتاب سرگذشت تام جونز کودک سرراهی ماجرای کودکی نامشروع و سرراهی است و بیانگر حوادث و ماجراهایی است که بر او می‌گذرد، گسترش داستان در صفحات ابتدایی تا حدودی به دلیل معرفی شخصیت‌های قصه کمی کُند است اما بعد از آن همه چیز ساده و روان می‌گردد، تام جونز وقتی سر و کله اش در رختخواب و خانه‌ی آقای آلورتی پیدا می‌شود، مهرش به دل این مرد افتاده و از آن پس پسرخوانده‌ی او به حساب می‌آید.

آقای آلورتی با همشیره‌ی خود دوشیزه برژیت زندگی می‌کند چرا که آقای آلورتی همسر خود را از دست داده و همشیره‌اش هنوز ازدواج نکرده و مجرد است، از آن طرف برژیت خانم با مردی ازدواج کرده و از او صاحب فرزندی به نام بلایفیل می‌شود که هم‌بازی و رقیب همیشگی و حتی عشقی تام جونز است.

تام و بلایفیل که هر دو عاشق دختر همسایه‌ی خودشان به نام سوفیا شده‌اند و ماجراهایی پیش می‌آورند که این کتاب فیلدینگ را خواندنی تر می‌نماید، یک نکته که درباره‌ی کتاب باید به آن توجه داشت این است که کتاب در قرن هفدهم و برای مردمان آن روزگار نوشته شده و در این مدت هنر داستان‌نویسی و زندگی اجتماعی تغییرات زیادی را از سر گذرانده است.

بخش‌هایی از سرگذشت تام جونز کودک سرراهی

 آن عشق پاک افلاطونی که می گویند با مقولات جسم انسان هیچ کارش نیست و صد در صد، بی غش و ناب بر جان و روان انسان اثر می کند، موهبتی است که تنها به مادینگان نوع انسان ارزانی شده است، و از بسیاری از این نازنینان نیز به گوش خود شنیده ام که می گویند (و بی گمان درست می گویند) که هرگاه منافع دنیوی معشوق ایجاب کند، در نهایت اشتیاق آماده اند تا رقیبی را بر عاشق افلاطونی خود برگزینند. و از این همه می توان چنین نتیجه گرفت که این نوع محبت در طبیعت هست، گیرم من نتوانم بگویم که در این عمر اندک موردی از موارد آن را به چشم خود دیده ام!

………………………..

وقتی زنی بداند که چهره ی خجالت زده اش دیده نخواهد شد، اصلا چهره اش خجالت زده نخواهد شد.

………………………..

فکر نمی کنم چند نمونه ناسپاسی [یا حتی نمونه های بسیار] بتواند دلیلی برای سنگدلی انسان در برابر رنج هم نوعانش باشد، و نیز فکر نمی کنم که وجود چنین مواردی تأثیری در قلب انسان واقعا نیکوکار داشته باشد. تنها حصول اطمینان از جهانگیر شدن فساد می تواند سدی در برابر نیکوکاری انسان ایجاد کند، و این اطمینان هم یا منجر به خدانشناسی می شود یا جنون.

 

چنانچه به کتاب سرگذشت تام جونز کودک سرراهی علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین کتاب‌های طنز ایران و جهان در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه نیز آشنا شوید.