روز شغال

«روز شغال» اثری است از فردریک فورسایت (نویسنده‌ی انگلیسی، متولد ۱۹۳۸) که در سال ۱۹۷۱ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای سوقصد به جان شارل دوگل، رییس‌جمهور فرانسه در دهه‌ی ۱۹۶۰ می‌پردازد.

درباره‌ی روز شغال

«روز شغال» اثر فردریک فورسایت، فیلمی هیجان انگیز است که به پیچیدگی های یک سوء قصد به جان رئیس جمهور فرانسه شارل دوگل می پردازد. داستان این رمان در اوایل دهه ۱۹۶۰، در پس زمینه آشفتگی های سیاسی و پیامدهای جنگ الجزایر، خوانندگان را با فضای پرتنش و تصویری واقع گرایانه از جاسوسی و ضد جاسوسی مجذوب خود می کند.

داستان با جلسه رهبران OAS (سازمان ارتش مخفی) آغاز می شود، یک سازمان مخفی که مصمم به حذف دوگل به دلیل نقشش در اعطای استقلال الجزایر است. در مواجهه با شکست تلاش های قبلی خود، آنها تصمیم می گیرند یک مرد انگلیسی را که فقط به نام “شغال” شناخته می شود، استخدام کنند، یک قاتل گریزان و بسیار ماهر که به انجام ماموریت های غیرممکن شهرت دارد.

در حالی که رهبران OAS آماده می شوند، مقامات فرانسوی از طریق ارتباطات رهگیری شده از توطئه آگاه می شوند. یک بازی موش و گربه در جریان است و سرویس‌های امنیتی فرانسه به رهبری معاون کمیسر کلود لبل با زمان رقابت می‌کنند تا هویت شغال را کشف کنند و تلاش برای ترور را خنثی کنند.

فورسایت به طرز ماهرانه‌ای تعلیق ایجاد می‌کند و برنامه‌ریزی دقیق شغال و اجرای مأموریتش را شرح می‌دهد، چشم‌اندازهای متعدد و طرح‌های فرعی پیچیده‌ای را با هم ترکیب می‌کند. از جعل اسناد گرفته تا دستیابی به اسلحه و لباس مبدل، تمام جزئیات رویکرد روشمند شغال با دقت توصیف شده است و خوانندگان را به دنیای فریب و خطر او می کشاند.

در همین حال، لبل و تیمش با تکیه بر هوش و ذکاوت خود برای پیش‌بینی حرکت بعدی او، با زحمت دنبال سرنخ‌هایی می‌روند که شغال پشت سر گذاشته است. با پایین آمدن ساعت به روز سرنوشت‌ساز سوءقصد، تنش‌ها در هر دو طرف تشدید می‌شود و به نقطه اوج دراماتیکی منجر می‌شود که خوانندگان را تا پایان بر روی صندلی‌های خود نگه می‌دارد.

«روز شغال» یک کلاسیک جاودانه است که همچنان با طرح پیچیده، شخصیت های جذاب و تعلیق بی امان خود خوانندگان را مجذوب خود می کند. این رمان از طریق تصویری واضح از تعقیب یک قاتل گریزان و عملکرد درونی جامعه اطلاعاتی، نگاهی اجمالی به دنیای پنهان جاسوسی و دسیسه های سیاسی ارائه می دهد.

کتاب روز شغال در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۲۷ با بیش از ۱۳۳ هزار رای و ۲۶۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌ای از سورنا مهرداد به بازار عرضه شده است.

داستان روز شغال

داستان روز شغال با یک جلسه مخفیانه از رهبران OAS (سازمان ارتش مخفی) شروع می شود که مصمم هستند دوگل را به دلیل نقشش در اعطای استقلال الجزایر حذف کنند. آنها در مواجهه با شکست تلاش های قبلی خود، یک قاتل انگلیسی که فقط به نام «شغال» شناخته می شود را برای انجام این ماموریت استخدام می کنند.

از آنجایی که شغال به طور دقیق ترور را برنامه ریزی می کند، مقامات فرانسوی از طریق ارتباطات رهگیری شده از این طرح آگاه می شوند. معاون کمیسر کلود لبل سرویس های امنیتی فرانسه را در مسابقه ای با زمان برای کشف هویت شغال و خنثی کردن تلاش برای ترور رهبری می کند. لبل و تیمش برای پیش‌بینی حرکت بعدی شغال به مهارت‌های تحقیقی و شهود خود تکیه می‌کنند.

در این میان، شغال نقشه خود را با به دست آوردن هویت جعلی، جعل اسناد و تهیه اسلحه و لباس مبدل به طور روشمند اجرا می کند. علیرغم تلاش مقامات فرانسوی برای ردیابی او، شغال گریزان باقی می ماند و در هر مرحله یک قدم جلوتر می ماند. با پایین آمدن ساعت به روز سرنوشت‌ساز تلاش برای ترور، تنش در هر دو طرف افزایش می‌یابد که منجر به اوج هیجان پر از پیچ و تاب می‌شود.

در یک پایان جذاب، لبل و تیمش با زمان مسابقه می دهند تا شغال را قبل از اینکه بتواند ماموریت مرگبار خود را انجام دهد متوقف کنند. این رمان در یک رویارویی دراماتیک بین قاتل مصمم و کارآگاه فرانسوی مدبر به اوج خود می رسد و نتیجه ای میخکوب کننده به دست می آید که خوانندگان را در لبه صندلی هایشان رها می کند.

بخش‌هایی از روز شغال

شغال به راحتی مردی که مقصدش را می دانست در بازار شلوغ حرکت کرد. گام‌های او سنجیده، عمدی بود و هیچ نشانه‌ای از عجله یا فوریت نداشت. ظاهر او مانند یک توریست غیرقابل توصیف بود، لباس او با دقت انتخاب شده بود تا یکپارچه با جمعیت شلوغ ترکیب شود.

شغال با نگاهی معمولی به اطرافش، به چهره هایی که رد می شدند توجه کرد و هر یک تهدید یا متحدی بالقوه در مأموریتش بودند. او مدتها پیش آموخته بود که به هیچ کس اعتماد نکند و فقط به غرایز و مهارت های خود تکیه کند. این زندگی تنها بود، اما در مسیر کارش به خوبی به او خدمت کرده بود.

با نزدیک شدن به مقصدش، کافه کوچکی که در گوشه ای آرام از بازار قرار داشت، حواس شغال در حالت آماده باش بود. او می‌توانست سنگینی اسلحه پنهان را روی پهلوی خود احساس کند، یادآوری آرامش‌بخش از آمادگی او برای هر چیزی که ممکن است سر راهش قرار گیرد.

شغال با ورود به کافه، اتاق را با چشمی تمرین شده بررسی کرد و به خروجی ها و موانع احتمالی اشاره کرد. با رضایت از اینکه هیچ تهدیدی فوری وجود نداشت، به سمت میزی در گوشه ای رفت، جایی که می توانست بدون جلب توجه نگاه کند.

شغال با سفارش یک فنجان قهوه به پیشخدمت، روی صندلی خود نشست و ذهنش از قبل به سمت کار در حال انجام بود. او کاری داشت که باید انجام دهد و هیچ چیز مانعش نمی شد.

در حالی که منتظر بود تا تماسش برسد، شغال به خود اجازه داد لحظه ای تامل کند. خطرات زیاد بود، بالاتر از هر چیزی که قبلاً با آن روبرو شده بود. اما او به توانایی های خود، به آموزش و تجربه خود اطمینان داشت. او در کاری که انجام می داد بهترین بود و قصد داشت یک بار دیگر آن را ثابت کند.

شغال با عزمی جزم، هدف خود را در پیش گرفت، ذهنش روشن و تمرکزش تزلزل ناپذیر. روز حساب به سرعت نزدیک می شد و او آماده بود.

 

اگر به کتاب روز شغال علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین رمان‌هایی جنایی و پلیسی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های دیگر آشنا شوید.