چگونه زمان را متوقف کنیم

«چگونه زمان را متوقف کنیم» اثری است از مت هیگ (نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی، متولد ۱۹۷۵) که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای مردی می‌پردازد که چندین قرن عمر کرده است.

درباره‌ی چگونه زمان را متوقف کنیم

«چگونه زمان را متوقف کنیم» نوشته مت هیگ، نویسنده‌ی کتاب پرفروش کتابخانه‌ی نیمه‌شب، سفری فریبنده در طول قرن هاست که داستان تاریخی را با عناصر عاشقانه، ماجراجویی و درون نگری ترکیب می کند. این کتاب در لندن معاصر، داستان زندگی تام هازارد را دنبال می کند که ممکن است به نظر یک مرد معمولی ۴۱ ساله باشد، اما در واقعیت، قرن هاست که زنده بوده است. تام که در اواخر قرن شانزدهم به دنیا آمد، از یک بیماری نادر رنج می برد که روند پیری او را کند می کند و به او اجازه می دهد صدها سال زندگی کند و در عین حال ظاهر بیرونی یک مرد میانسال را حفظ کند.

تام که توسط گذشته اش تسخیر شده و بار سنگین خاطراتش را سنگین کرده است، لحظات مهمی را در تاریخ زندگی کرده است، از انگلستان شکسپیر تا عصر جاز پاریس و فراتر از آن. با این حال، با وجود تجربیات غنی، تام خود را به طور فزاینده ای منزوی و جدا از دنیای اطرافش می بیند. او توسط یک کد سختگیرانه تنظیم شده توسط انجمن مخفی آلباتروس، سازمانی که از افرادی مانند او در برابر نظارت و استثمار محافظت می کند، مقید است و از اعضای خود می خواهد که از درگیری های عاطفی اجتناب کنند و از جامعه پنهان بمانند.

همانطور که تام پیچیدگی های وجود جاودانه اش را بررسی می کند، با پرسش های عمیقی در مورد هویت، عشق و ماهیت انسانیت دست و پنجه نرم می کند. رویارویی او با دیگر «الباس ها» (افراد با همین وضعیت) و فانی های معمولی، اجمالی هم از زیبایی و هم بی رحمی وجود انسان به او می دهد. در کنار تلاش برای درک، تام به دنبال دخترش، ماریون، می‌گردد که در شرایط او شریک است و قرن‌ها پیش ناپدید شد و او را بی‌حوصله و در اشتیاق برای ارتباط رها کرد.

در هم تنیده با مبارزات امروزی تام، فلاش بک هایی به لحظات کلیدی در گذشته اوست که شادی ها و غم های زندگی طولانی او را آشکار می کند. از عاشقانه پرشور او با رز در انگلستان دوره الیزابت تا دوستی او با اف. اسکات فیتزجرالد در پاریس دهه ۱۹۲۰، هر خاطره به شخصیت تام عمق می بخشد و بینشی از پیچیدگی های جاودانگی ارائه می دهد. با این حال، در حالی که او با سنگینی گذشته و عدم قطعیت آینده اش دست و پنجه نرم می کند، باید با این سؤال اساسی روبرو شود: واقعاً زندگی کردن به چه معناست؟

«چگونه زمان را متوقف کنیم» فقط داستانی از سفر در زمان یا جاودانگی نیست، بلکه تأملی درباره ماهیت زودگذر وجود انسان و قدرت پایدار عشق و ارتباط است. مت هیگ با نثر غنایی و داستان سرایی کوبنده خود، خوانندگان را به تأمل در مضامین جاودانه فناپذیری، حافظه، و جستجوی معنا در جهانی که زمان به طور اجتناب ناپذیری به جلو می رود، دعوت می کند. از طریق سفر فوق‌العاده تام، به ما یادآوری می‌شود که با ارزش‌ترین لحظات زندگی با سال‌ها اندازه‌گیری نمی‌شوند، بلکه در عمق تجربیات ما و ارتباطاتی که در طول راه ایجاد می‌کنیم، اندازه‌گیری می‌شوند.

کتاب چگونه زمان را متوقف کنیم در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۴ با بیش از ۱۷۰ هزار رای و ۱۷ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌هایی از گیتا گرکانی، شیرین ملک فاضلی و محمد غفوری به بازار عرضه شده است.

داستان چگونه زمان را متوقف کنیم

«چگونه زمان را متوقف کنیم» داستان تام هازارد را دنبال می کند، مردی که قرن ها به دلیل بیماری نادری که روند پیری او را کند می کند، زندگی می کند. علیرغم اینکه تام در اوایل ۴۰ سالگی به نظر می رسد، در طول زندگی طولانی خود رویدادهای تاریخی متعددی را تجربه کرده است. با این حال، او باید وضعیت خود را پنهان نگه دارد و از قوانین انجمن آلباتروس پیروی کند، سازمانی که از افرادی مانند او محافظت می کند.

تام با سنگینی گذشته و ناتوانی اش در برقراری ارتباط پایدار با دیگران به دلیل جاودانگی اش دست و پنجه نرم می کند. او به دنبال دخترش، ماریون، می‌گردد که در شرایط خود شریک است و قرن‌ها پیش ناپدید شده است. در طول رمان، تام به تجربیات گذشته‌اش، از جمله رابطه عاشقانه‌اش با رز در انگلستان دوره الیزابت و دوستی‌اش با اف. اسکات فیتزجرالد در پاریس دهه ۱۹۲۰ می‌پردازد.

در حالی که تام پیچیدگی های وجود جاودانه اش را مرور می کند، با پرسش هایی در مورد هویت، عشق و معنای زندگی دست و پنجه نرم می کند. رویارویی او با دیگر «الباس ها» و فانی های معمولی، بینشی از وضعیت انسان و ماهیت زودگذر زمان به دست می دهد.

در نهایت، تام باید با گذشته خود روبرو شود و تصمیم بگیرد که چه نوع زندگی می خواهد داشته باشد. او در طول سفر خود متوجه می‌شود که خوشبختی واقعی در پذیرفتن لحظه حال و ارتباطاتی است که با دیگران برقرار می‌کنیم، به جای اینکه در گذشته یا ترس از آینده بمانیم.

بخش‌هایی از چگونه زمان را متوقف کنیم

به من گفت چند سالی در سانتاباربارا بوده اما کمی دچار ملال شده. «سانتا باربارا خوشایند است. بهشت است با ترافیک کمی بیشتر. اما در بهشت هیچ اتفاقی نمی افتد. جایی بالای تپه ها داشتم. هر شب نوشیدنی محلی می نوشیدم. اما داشتم دیوانه می شدم. دچار حمله های هراس شدم.

بیشتر از هفت قرن زندگی کرده ام و هرگز یک حمله ی هراس هم نداشتم. شاهد جنگ ها و انقلاب ها بودم. خوب. اما به سانتاباربارا رفتم و آنجا در آپارتمان راحتم بیدار شدم، در حالی که قلبم دیوانه وار می زد و حس می کردم درون خودم گیر افتاده ام. اگرچه، لس آنجلس چیز دیگری است. لس آنجلس مرا فورا آرام کرد، می توانم به تو بگویم…»

…………………..

فکر پشت اسم ها ساده بود: در گذشته، تصور می شد آلباتروس ها موجوداتی با عمر خیلی طولانی اند. واقعیت این است، عمر آن ها فقط حدود شصت سال یا بیشتر است؛ مثلا خیلی کمتر از کوسه های گرینلند که حدود چهارصد سال زندگی می کنند، یا آن صدف دوکفه ای که دانشمندان آن را «مینگ» نامیدند چون در زمان سلسله ی مینگ متولد شده بود، بیشتر از پانصد سال پیش. اما به هر حال، ما آلباتروس ها بودیم.

 

اگر به کتاب چگونه زمان را متوقف کنیم علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین آثار مت هیگ در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.